loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دروغگو و جاسوس - افق

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب دروغگو و جاسوس نوشته ی ربکا استید و ترجمه ی مژگان کلهر توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

جرج پسر دوازده ساله ایست که به تازگی همراه خانواده اش اثاث کشی کرده و به ساختمان جدیدی آمده اند. چند روز بعد از ورود به خانه ی جدید، او زباله هایشان را به زیرزمین می برد که محل جمع آوری زباله های بازیافتی ساکنین است. در انتهای زیر زمین، در کوچکی وجود دارد که رویش نوشته شده: «محل انجمن جاسوسی»! این نوشته کنجکاوی جرج را برمی انگیزد. او هر روز به بهانه ی بردن زباله به زیرزمین می رود تا از موضوع انجمن جاسوس سردربیاورد. یک روز به طور اتفاقی متوجه می شود که در اتاق باز است، او پس از این که با احتیاط وارد اتاق می شود، پسری هم سن و سال خودش را می بیند که پشت میز کوچکی نشسته، پسر خودش را "امن تر" معرفی می کند. جورج بعد از آشنایی با پسر، درباره ی انجمن جاسوسی می پرسد. امن تر برای او توضیح می دهد که مردی بسیار مشکوک در ساختمان زندگی می کند؛ مرد با هیچ کدام از اهالی ساختمان صحبت نمی کند و مراوده ای با هیچ کس ندارد، او هر روز تعدادی چمدان بسیار سنگین را از خانه بیرون می برد و چند ساعت بعد با چند چمدان جدید بازمی گردد. امن تر، اسم این مرد را آقای ایکس گذاشته و سعی دارد به کمک خواهر کوچک ترش متوجه شود که داخل چمدان ها چه چیزی وجود دارد و به هویت آقای ایکس پی ببرد. جورج که عاشق کارهای مخفیانه و جاسوسی است از امن تر می خواهد تا او را هم عضو انجمن کند. بعد از مدتی جورج در این جاسوس بازی به راز عجیب دیگری پی می برد که باورش اصلا آسان نیست ...

 


برشی از متن کتاب


اعلام می کند: «ماموریت بزرگ!» و مشتش را به هوا می زند. برمی گردد و قدم رو از من دور می شود و مرا به انتهای راهرو راهنمایی می کند، با همان دستی که در هوا نگه داشته، طوری که انگار اگر این کار را نکند من گمش می کنم. وقتی از جلوی یک سری در رد می شویم، می گوید: «این اتاق منه، این اتاق امن تره، این حمومه، این اتاق کبوتره، این حمومه، این اتاق مامان و بابامه، این استودیو عکاسی مامانه. ساکت! اون داره کار می کنه. این آشپزخونه است، این اتاق غذاخوری، اینجا هم اتاق نشیمنه.» آپارتمان بزرگی است. فکر کنم امن تر و آب نبات به مدرسه ی خصوصی می روند. گوشه اتاق نشیمن، امن تر را می بینم که توی صندلی فرو رفته و مشغول خواندن است. سرش را بلند نمی کند؛ من فقط می توانم بالای سرش را ببینم و پاهایش را از زانو به پایین. آب نبات داد می زند: «امن تر، دوستت اینجاست!» رو به من می گوید: «باید بلند حرف بزنی باهاش وقتی داره کتاب می خونه وگرنه بهت توجه نمی کنه.» بعد قدم رو دور می شود. امن تر می گوید: «به دایی خوش اومدی.» ـ می دونی دایی یعنی چی؟ این تو زبون جاسوسی یعنی ستاد فرماندهی سازمان جاسوسی! ـ آه، اما فکر ککردم دفترت توی زیر زمینه. شکلکی درمی آورد: «اینجا بهتره، مگه نه؟» به مبل ها، فرش ها و صندلی های راحتی نگاه می کنم و می گویم: «آره، خیلی بهتره.» ـ خب، تمرین کردی؟ ـ آره، یه کم تو مدرسه. ـ آب نبات چی پوشیده؟ از پاها شروع کن. ـ اِ ... کفش؟ می گوید: «پابرهنه. دیگه چی؟» ـ شلوار جین؟ ـ شلوار نجاری. ـ شلوار نجاری چیه؟ ـ بیا موضوع رو عوض کنیم. می خوام کار کردن با دوربین لابی رو بهت یاد بدم. و به طرف بلندگویی می رود که به دیوار نزدیک آشپزخانه وصل است، درست مثل همانی که در آپارتمان ماست. یک مربع سفید پلاستیکی با صفحه ی کوچکی شبیه تلویزیون که توی آن است و سه تا دکمه زیرش که روی شان نوشته: دیدن، صحبت کردن، در باز کردن. می گویم: «خودم می دونم این چه جوری کار می کنه. بابام بهم نشون داده.» دکمه ی دیدن رو که فشار بدی، تصویررو روی صفحه می بینی. صحبت کردن رو فشار بدی، می توانی با کسی که تو لابیه صحبت کنی و در بازکن رو که بزنی می تونن بیان تو.» ـ می دونی چطور می تونی از این به عنوان بلندگو استفاده کنی؟ اینم می دونی که چطور می تونی ازش یه عنوان یه وسیله ی جاسوسی استفاده کنی؟ او دکمه ی دیدن را فشار می دهد. تصویر تکان می خورد و بعد لابی مشخص می شود: «چی می بینی؟» ـ در لابی رو! ـ دیگه چی؟ ـ هیچی، کف زمین. سری تکان می دهدو همان طور که به تصویر خیره شده ادامه می دهد: «خیلی خوب!» می گویم: «حالا چی؟» او دفترچه ای را از جیب پشت شلوارش درمی آورد، آن را باز میک ند و مدادی را از پشت گوشش بیرون می کشد: «حالا منتظر می شیم.»    

نویسنده: ربکا استید مترجم: مژگان کلهر انتشارات: افق  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دروغگو و جاسوس - افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل