محصولات مرتبط
درباره کتاب دانشکده های من نوشته ماکسیم گورکی
ماکسیم گورکی با این که علاقه زیادی برای رفتن به دانشگاه و تحصیل در آن داشت اما در طول زندگی خود هرگز موفق نشد، که این آرزوی خود را عملی کند. اما مقصود گورکی در کتاب از دانشکده های من چیز دیگری است. او محیط زندگی خود را که قوانینی ظالمانه در آن حاکم بود به دانشکده هایی تشبیه می کند که خود و بسیاری دیگر در آن رشد و نمو پیدا کردند. قطعاً همین محیط باعث شد که ماکسیم گورکی یکی از بزرگترین آثار اجتماعی و انقلابی خود را که همین کتاب است به رشته تحریر درآورد. او دوران جوانی خود را شرح می دهد، و می گوید که در این محیط چگونه روزگارش را سپری کرده است. بُعد فکری این داستان بر بعد داستانی آن ارجحیت دارد. او به خوبی فساد محیط آن دوران را به سبب اینکه خود نیز در میان طبقه پایین جامعه و در میان همین فساد زندگی می کرد، جلوه میدهد.
قهرمان داستان دانشکده های من، خود ماکسیم گورکی است. داستان اینگونه است که ماکسیم به تشویق یکی از دوستان دوران دبیرستانیش به نام "یورنیوف" برای وارد شدن به دانشگاه، از مادربزرگ دوست داشتنی اش، جدا می شود و به شهر قازان می رود. ماکسیم در اتاق کوچکی که چسبیده به خانه یورنیوف بود و جزئی از خانه او محسوب می شد، منزل گرفت. او هر از گاهی در کارهای آشپزی به مادر یورنیوف می کرد. مادر یورنیوف بیوه زنی بود که دو پسر داشت. زندگی محقر آنها با حقوق ناچیزی اداره می شد. لذا ماکسیم تصمیم گرفت کاری برای خود رو به راه کند. خانواده یورنیوف خود به سختی معاش شان را تامین می کردند. بعد از مدتی به خاطر شرایط سخت و اوضاع نابسامان معیشتی رفتن به دانشگاه برای ماکسیم گویا سخت می شود و ماجراهایی برای او پیش می آید.
کتاب دانشکده های من نوشته ماکسیم گورکی با ترجمه علی اصغر هلالیان توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
برشی از متن کتاب
" من بسیار به موقع دریافتم که انسان را مبارزه با محیط به وجود می آورد. برای اینکه گرسنه نمانم به ایستگاه های کشتی در کنار ولگا می رفتم و در آنجا ممکن بود به سهولت روزی 15 تا 20 شاهی تحصیل کرد. در آنجا در میان حمال های پابرهنه و جیب برها خود را چون پارچه آهنی میافتم، که به میان آتش افکنده باشند. همه روزه من از اثرات آتشین و سوزانی سیراب می شدم. در آنجا بین مردمانی حریص، بی شرم، خشن و تندخو زندگی می کردم. خشم و غضب آنها در حق زندگانی خویش برای من گوارا بود. معامله مسخره آمیز و خصمانه ایشان با هر یک از کائنات گیتی و بی پروایی آنان نسبت به خدای خود طبع مرا خوش می آمد. تمام حوادثی که بر من گذشته بود مرا به سوی ایشان می کشانید و حس غرق شدن در محیط آتشین آنها در من بیدار شد. رمان های کوچه بازاری بسیاری که خوانده بودم من جمله برت-گارت بیشتر حس ظن مرا به این محیط جلب میکرد، و شوق و رغبتم را به سوی آن می کشانید."
نویسنده
" ماکسیم گورکی" نویسنده، نمایش نامه نویس، مقاله نویس انقلابی به نام روسیه است. او در سال 1868 متولد شد. گورکی انسانی بزرگ و نویسنده ای خود ساخته بود، و آنچه آموخته بود حاصل آموزه های زندگی و اجتماع بود. او به دلیل اوضاع بد خانواده از 9 سالگی مجبور به کار کردن شد و در این دوران کارهای سختی انجام داد. او به سبب تلخ کامی های این دوران نام مستعار خود را وقتی که نویسنده شد، گورکی گذاشت که به معنی آدم تلخ است. گورکی نویسنده ای رئالیست بود و تلاش می کرد با دیدگاهی روشن و توأم با خوش بینی دشواری های زندگی افراد تهیدست جامعه را در آثارش جلوه گر سازد. برای حمایت از محرومان همواره در آثارش کارگران، فقرا، ولگردان و دزدان را قهرمان داستان های خود می کرد. او زبان گویای توده های ستمکش زمان خود است. از دیگر آثار او می توان به "سه رفیق" ، "مادر"، "یک شب طوفانی" و... اشاره کرد.
- نویسنده: ماکسیم گورکی
- ترجمه: علی اصغر هلالیان
- انتشارات نگاه
مشخصات
- نویسنده ماکسیم گورکی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 232
ماکسیم گورکی
ماکسیم گورکی کیست؟
ماکسیم گورکی، نویسنده و فعال سیاسی روس در قرن نوزدهم و بیستم بود. او بنیانگذار سبک رئالیسم سوسیالیستی است و از او بهعنوان پدر این سبک یاد میشود. گورکی برای پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد و یکی از معروفترین نویسندگان روس است. در این مطلب، کمی درباره زندگینامه ماکسیم گورکی و آثار او توضیح داده شده است. اگر از علاقهمندان به آثار ماکسیم گورکی هستید و یا قصد خرید کتاب های ماکسیم گورکی را دارید، در ادامه با ما همراه باشید.زندگینامه ماکسیم گورکی
الکسی ماکسیموویچ پشکوف، در بیست و هشتم مارس سال 1868 در نیژنی نووگورود (گورکی کنونی) در امپراتوری روسیه چشم به جهان گشود. از یازده سالگی با مادربزرگش زندگی میکرد و در دوازده سالگی از خانه او فرار کرد! در حدود بیستسالگیاش، پای پیاده، به جایجای روسیه سفر کرد و شغلهای متنوعی را آزمود. در همین سفرها بود که تجارب زیادی برای آینده آموخت. او سالها با نام مستعار روزنامهنگاری کرد. گورکی، اولین کتاب خود را در سال 1898 با نام مقالات و داستانها منتشر نمود. او پس از این بدون وقفه شروع به نوشتن کرد و سعی داشت تا قشر پایین جامعه را توصیف نماید. گورکی عضویتی فعال در جنبش سوسیال دموکرات مارکسیستی داشت و با حکومت تزاری، به طور واضح و آشکار مخالفت میکرد. چندین بار زندانی شد و در سالهای 1906 تا 1913، به جزیره کاپری در ایتالیا تبعید شد. اما او همچنان از حمایت از سوسیالدموکراتها و نوشتن و بیان اعتقادات راسخ خود دست برنداشت. در سال 1913 به روسیه بازگشت و از نو فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود. او رفیق وفادار بلشویکها بود و در حین جنگ جهانی اول، از آنها حمایت کامل مینمود. گورکی، به سل مبتلا بود و در سال 1921، وضعیت سلامتی او به وخامت کشیده شد. بین سالهای 1921 تا 1928، اکثر اوقات را در سورنتو ایتالیا اقامت داشت و تعدادی از مشهورترین آثار او نیز، حاصل همین دوره اقامت او در ایتالیاست. او پس سال 1929، چندین بار به شوروی سفر کرد و در آنجا اقامت داشت، اما در آخرین سال عمرش، به دعوت استالین، به کشور خود بازگشت. او در هجدهم ماه ژوئن سال 1936 بر اثر ذاتالریه، در استان مسکو در اتحاد جماهیر شوروی درگذشت.مطالعه بیشتر: آثار و زندگینامه ولادیمیر ناباکوف
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران