loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب داستانهای ناتمام | بیژن نجدی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب داستانهای ناتمام اثر بیژن نجدی

کتاب داستانهای ناتمام مجموعه‌ی 17 داستان کوتاه و خواندنی از "بیژن نجدی"، شاعر و نویسنده‌ی صاحب نامی است که در سن پنجاه و شش سالگی بر اثر سرطان ریه جانش را از دست داد. این مجموعه نیز پس از مرگ نجدی، توسط "خانم پروانه محسنی آزاد"، همسر این نویسنده، گردآوری شده و جهت چاپ در اختیار انتشارات مرکز قرار گرفت.

در "داستان ناتمام"، شخصیت اصلی قصه، "اعتصام السلطنه"، مردی پیر است که از گذشته های بسیار دور در دربار سلطنتی حضور داشته و به خدمت گزاری برای شاه پرداخته و کاملا مطیع و فرمانبردار او می باشد.

اصل ماجرای این حکایت از جایی آغاز می گردد که "اعتصام السلطنه" در مورد بیماری ملکه ی مادر که در شمال کشور حضور دارد، با شاه سخن گفته و با نگرانی و عصبانیت او مواجه می گردد. شاه پس از شنیدن این خبر ناگوار، به "اعتصام" ماموریت می دهد تا به شمال رفته و شخصا، ملکه ی مادر را همراه با خود، به تهران بیاورد. با شروع این ماموریت، اعتصام درگیر اتفاقاتی غیر قابل پیش بینی و پر فراز و نشیب گشته و داستانی خواندنی را خلق می کند.

از آن جایی که "نجدی" فرصتی برای اتمام این داستان ها و انتخاب نامی برای شان نداشت و به دلیل این که ایشان به عنوان معلم ریاضی به تعلیم و تربیت دانش آموزان می پرداخت، عنوان هایی به صورت فرم های رایج ریاضی برای هر یک از قصه ها انتخاب شده است.

علاوه بر این داستان ها، روایت هایی نیز از قصه های مشهور کتاب های پیشین این نویسنده هم چون مجموعه داستان "یوزپلنگان" و... افزوده شده و اثری خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می دهد.


بخشی از کتاب داستان های ناتمام؛ نشر مرکز

داستان ناتمام (B-A)

اعتصام السلطنه می دانست پس از ورود به تالار باید یک بار کنار مخمل گره خورده ی پرده، بار دیگر بعد از خشت وسط قالی و بالاخره سومین بار در دو قدمی شاه تعظیم کند و با همان خمیدگی سومین تعظیمش آن قدر منتظر بماند تا اعلیحضرت پشت دست راست شان را به طرف او دراز کنند و او لب هایش را کمی بالاتر از انگشتری که سال ها بعد برای درآوردنش وازلین زیادی مصرف شد روی انگشتان گوشتالو و معطر به اندازه ای که ما غالبا سوت می زنیم بدون صدا گرد کند.

شوربختی اعتصام، نهم ربیع الاول 1273 این بود که آن روز علیحضرت پشت به تالار و چشم به پنجره رو به حیاط سرو، به رنگ های پف کرده ی گردن خروسی خیره شده بودند که خودش را رسانده بود ... یک مرغ.

اعتصام بعد از تمام شدن تحملش ترجیح داد که به انحنای بی نتیجه ی ستون فقراتش پایان دهد و همراه با سرفه ای سبک بایستد. سراسر قضیه این است که دولا شدن طولانی با آن ... غیر قابل اعتماد اعتصام، چندان عاقلانه به نظر نمی آمد. سکوت تالار، تا ستون های وسط آن، قد کشیده بود و اعتصام نمی دانست گزارش اخبار نگران کننده ی شمال ایران را از کجا شروع کند. در حیاط، سروها با آرامش گیاهی شان ایستاده بودند و خروس از مرغ پایین آمده و بال بال می زد. اعلیحضرت فرمودند:

«بگویید این پدرسوخته ها را از این جا بیرون کنند اعتصام.»

اعتصام که برای ختم غائله ی ترکمنستان راه حل شرافتمندانه ای پیدا نکرده بود فکر کرد حتما اشاره ی اعلیحضرت به روس هاست گفت:

«اطاعت می شود گستاخی است ولی جسارتا باید عرض کنم ممکن است آن ها در نقطه ای دیگر به ما فشار بیاورند.»

اعلیحضرت قسمتی از نیم رخ باشکوه شان را با حیرتی سلطنتی به طرف تالار برگرداند و فرمودند:

«واقعا گستاخی است امروز ما حوصله ی مزاح نداریم به باغبان ما بگوئید ترتیبش را بدهد.»

حالا اعتصام السلطنه مطمئن شد که شب قبل، شاه خواب های بدی دیده اند که صفرا معده شان را زده است به آن صورت رنگ پریده و یا شاید دچار همان بیماری تاریخی شده اند که نادرشاه اواخر عمر گرفتارش بودند و حاج میرزا آغاسی هم تمام عمرش. این بود که عرض کرد:

«مجددا گستاخی است، جناب صدر اعظم و سفارت فخیمه ی انگلستان در تلاش همین مساله هستند. البته اگر ظل الله امر می فرمایند از باغبان دربار هم کمک خواهیم گرفت.»

حالا اعلیحضرت مشکوک شدند که نکند اعتصام السلطنه دچار همان اغتشاش مشاعری شده است که بعضی از مردان پیر از آن رنج می برند. در سایه ی درختان حیاط، مرغی که تازه از پشت پلکان پیدایش شده بود با ساده دلی معصومانه ای به طرف خروس می رفت.

اعلیحضرت تمام صورت شان را برگرداند و با خشمی که از پدر تاجدارشان به ارث برده بودند، بدون پلک زدن به اعتصام خیره شدند. زمستان هنوز به اولین برفش نرسیده و بخاری تالار به راحتی سرمای صبح را پس زده بود. شاه در بارانی از پولک و منجوق های طلایی که از شانه ها بر نیم تنه ی پر از دکمه و تا کمربند پر حوصله ی ایشان ریخته شده بود یک قدم به اعتصام نزدیک شد و با تغیر گفت...


قیمت و خرید کتاب داستانهای ناتمام

کتاب داستانهای ناتمام اثر بیژن نجدی از نشر مرکز، به همراه سایر کتاب های رمان ایرانی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.



  • نویسنده: بیژن نجدی
  • انتشارات: مرکز

بیژن نجدی

بیژن نجدی کیست؟

بدون شک اگر اهل غرق شدن در اصیل‌ترین میراث ادبیات فارسی و انواع رمان های ایرانی باشید، نام بیژن نجدی برای‌تان ناآشنا نیست! بیژن نجدی (24 آبان 1320 - 4 شهریور 1376) شاعر و نویسنده‌ای ایرانی‌تبار با قدرت درهم آمیختن استعارات و تزریق توصیفات حیرت‌انگیز در جانِ ادبیات بود. در بیوگرافی بیژن نجدی می‌خوانیم که او در سال‌های فعالیت خود توانست خالق سبکی جدید در ارائه مفاهیم ادبی باشد. مقاله امروزِ کتابانه با نهایت افتخار، به این قصه‌گوی شاعرپیشه تقدیم می‌شود. امیدوار هستیم به‌واسطه مطالعه آثار بیژن نجدی، ادبیات ایران را بیش از پیش در آغوش بفشارید و لذت ببرید!

زندگینامه بیژن نجدی

آن‌چه در زندگینامه بیژن نجدی می‌خوانیم، زیبا و حسرت‌برانگیز است؛ به این دلیل زیباست که با مطالعه زندگی‌نامه افراد محبوب، گوشه‌های جذابی از زندگی آن‌ها برای مخاطبان بازگو می‌شود و حسرت‌برانگیز است چون، او اکنون در میان ما نیست و قلم بی‌همتایش مدت‌ها است که بی‌جوهر مانده.

کودکی نجدی؛ اشتیاقی به وسعتِ آسمان!

باوجود این‌که اصالت این نویسنده پرآوازه به شهر گیلان برمی‌گردد، بیژن به وقتِ 24 آبان 1320 در خاشِ زاهدان به دنیا آمد. البته چیزی نگذشت که به همراه خانواده‌اش به دیار پدری بازگشتند و فرصت ادامه تحصیل برای او، در مقاطع ابتدایی تا اخذ دیپلم در شهر رشت مهیا شد. بعدها لاهیجان، بیژن نجدی را در قاموس معلمی پرشور که در دانش‌سرای تهران تحصیل می‌کرد، به یاد آورد؛ معلمی که رشته تحصیلی‌اش یعنی ریاضی را در دبیرستان‌های این شهر، با نهایتِ عشق به ادبیات تدریس می‌کرد.

عشق و ازدواج؛ قصه بیژن و پروانه!

برای شاعرها ماجرای عشق، ماجرای هیجا‌ن‌انگیزتری است! نجدی در سال 1349 با بانو پروانه محسنی پیمانی ابدی برای ازدواج بست. ماحصل این ازدواج، دو فررزند دختر و پسر هستند که به دلیل عاطفه بی‌نهایتِ پدر نسبت به آن‌ها، آثار بیژن نجدی بخش عمده‌ای از تاثیرگذاری‌اش را از همین مهر و عاطفه وام می‌گیرد. زندگینامه بیژن نجدی


مطالعه‌ی بیشتر: آثار و زندگینامه هوشنگ مرادی کرمانی


سبک نگارش آثار ادبی بیژن نجدی

نجدی از مهم‌ترین نویسندگانی است که حتی نوشته‌هایش، سراپا به شعر آغشته بود. درحقیقت زبان اشعار او زبان استعاره و تشبیه‌های بی‌بدیع است. همچنین جالب است بدانید که بیژن نجدی برش‌هایی از زندگی واقعی را به زندگی فراواقعی پیوند می‌زند که به همین دلیل، عده زیادی او را از اساتید داستان‌نویسی پست مدرن در ادبیات ایران می‌دانند.

جوایز و سیر فعالیت‌های ادبی بیژن نجدی

نجدی در طول حیات، فقط یکی از مجموعه آثا خود را با عنوان «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» منتشر کرد که این بهترین کتاب بیژن نجدی، جایزه قلم زرین جایزه گردون را در سال 1374 به دست آورد. همچنین مجموعه داستان «دوباره از همان خیابان‌ها» به قلم این نویسنده در سال 1379 برگزیده اهالی مطبوعات شد. یادمان بنیاد شعر فراپویان نیز از دیگر جوایز مهم نجدی، پس از مرگ او، به شما می‌رود.

مرگ بیژن نجدی

نجدی سرانجام در چهارم شهریور ماه 1376 با تحمل روزهای سختی از رنج سرطان ریه درگذشت و در شهر پدری او، لاهیجانِ زیبا، به خاک سپرده شد. مرگ بیژن نجدی

آثار مهم و برجسته بیژن نجدی

سال 1345 آغازِ فعالیت‌های ادبی نجدی بود؛ البته جالب است بدانید که او به رسالت نوشتن، بیش از انتشار آثار علاقه داشت! به همین دلیل فقط یکی از کتاب‌های او که به گفته ادب‌دوستان و منتقدان بهترین کتاب بیژن نجدی محسوب می‌شود، پیش از مرگش به چاپ رسیده است. "کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند" اثری است که از آن سخن گفتیم. مابقی آثار نجدی بعداز مرگ او به همت همسر وفرزندان به چاپ رسید که شعله‌های دیگری از اشتیاق دوست‌داران این نویسنده شاعرپیشه را بر افروخت.

کتاب داستان های ناتمام

خرید کتاب داستان های ناتمام کتاب داستان های ناتمام در لیست کتاب های بیژن نجدی از کتاب‌های منتشر شده پس از مرگ او است که با تلاش‌های پروانه محسنی در سال 1379 به چاپ رسید. داستان‌های کوتاهی که در این کتاب می‌خوانید، با شخصیت‌پردازی بکر، توصیف دقیق جزئیات و درهم آمیختن استعارات، حقیقتا حیرت‌انگیز هستند.

کتاب واقعیت رویای من است

خرید کتاب واقعیت رویای من است کتاب واقعیت رویای من است اثر نجدی است و وجه شاعرپیشه این نویسنده بزرگ را برای مخاطبان به زیبایی روشن می‌سازد."واقعیت رویای من است" درحقیقت نام یکی از اشعار این کتاب است و مانند بیشتر آثار بیژن نجدی، پس از مرگ او به چاپ رسیده است.

کتاب دوباره از همان خیابان ها

خرید کتاب دوباره از همان خیابان ها مجموعه داستان دوباره از همان خیابان‌ها به قلم نجدی، در سال 1379 به چاپ رسید. این کتاب شامل بیست داستان کوتاه فوق‌العاده با حال و هوای دهه‌های 60 و 70  است. نجدی برای انتشار آثار خود، وسواس شاعرگونه خاصی داشت و برای مخاطب احترام زیادی قائل بود؛ به همین دلیل هیچ‌گاه فرصت نکرد آن‌طور که شایسته است، موفقیت آثار به چاپ رسیده‌اش را جشن بگیرد. همسر او، پروانه محسنی، تمام آثار را پس از مرگ گردآوری و به لطف ناشران خوب کشور منتشر نمود.

بهترین کتاب بیژن نجدی

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند کتاب یوز پلنگان که با من دویده اند، بهترین کتاب چاپ شده از نجدی است. این کتاب که شامل 10 داستان کوتاه خواندنی است، درحقیقت تنها کتابی است که پیش از مرگ بیژن به چاپ رسید. فضای داستانی کتاب "یوزپلنگانی که با من دویده اند" فضایی بدیع است و سایه پست‌مدرن که ویژگی غالب آثار بیژن نجدی محسوب می‌شود، کاملا در آن هویدا است. مجموعه داستان کوتاه «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» در سال 1373 انتشار یافت و جایزه کتاب سال «مجله‌ گردون» را با افتخار از آنِ خود ساخت. بعداز انتشار این کتاب، جامعه ادبی ایران به‌خوبی دریافت که  نجدی از چهره‌های ماندگار ادبی است و لذت درک آثارِ او حتی پس از مرگ، از حافظه ادب‌دوستان پاک نخواهد شد. بهترین کتاب بیژن نجدی

خرید کتاب های بیژن نجدی از کتابانه

حتما می‌دانید که خرید کتاب‌های این‌چنینی برای پناه گرفتن از غم و شادیِ زندگی، چه پناهگاه مطمئنی است؛ مخصوصا اگر پای تخفیف‌های فوق‌العاده درمیان باشد! وب‌سایت کتابانه از لیست کتاب های نجدی، فرصت خرید محبوب‌ترین‌های‌شان را برای دوست‌داران این نویسنده شاعرپیشه فراهم کرده است. کافی است که کتاب مدنظرتان را انتخاب کرده و در سریع‌ترین زمانِ ممکن، درب منزل، تحویل بگیرید.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب داستانهای ناتمام | بیژن نجدی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل