loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب داریوش بزرگ؛ شاه ایرانیان (2 جلدی)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب داریوش بزرگ شاه ایرانیان (دو جلدی)، اثر هانس کنایفل و ترجمه‌ی جواد سیداشرف می‌باشد که توسط انتشارات نگارستان کتاب به چاپ رسیده است.

تاریخ و مطالعه‌ی آن سرشار از حوادث و رخدادها، مملو از درس‌ها و عبرت‌ها و پر از شیرینی‌ها و تلخی‌هایی است که هریک می‌تواند الگو و خط مشی گذشتگان را در قالب نوشتاری روایی یا داستانی شورانگیز بیان نماید. در هر حال با هر دیدگاهی که به تاریخ مراجعه شود، دست خالی برگشتن معنایی نداشته و ره‌آوردی به یادماندنی برای مخاطب و خواننده به همراه خواهد داشت. مطالعه‌ی تاریخ و فراتر از آن روایت تاریخ، نه تأیید خودکامگان و ظالمان بوده و نه دستوری برای تکرار روش گذشتگان، بلکه یافتن ریشه‌هاست که در کنار عبرت گرفتن از آن، مسؤولیت بزرگ پژوهش‌گران را بیان می‌دارد که وظیفه‌ی حفظ گذشته را به روشی صحیح با انتشار آثارشان به عهده دارند، در این میان گاه تاریخ به حالت قصه و داستان بیان شده تا ضمن حفظ حالت تاریخی خود، داستانی را عرضه نماید که مخاطب را برای مطالعه‌ی تاریخ به شوق آورد. در کتاب «داریوش بزرگ، شاه ایرانیان»، نویسنده، در قالب یک روایت تاریخی و با چارچوبی از این نوع، داستان و زندگی داریوش، شاه هخامنشی را شرح داده  و در عین حال که داستانی بودنش بر وجهه‌ی تاریخی‌اش غلبه دارد، اما بر پایه‌ی مستندات و اسامی واقعی استوار است. طبق آنچه در مقدمه‌ی کتاب آمده است، این اثر دو جلدی، سرشار از نام‌های ناآشنایی از  اشخاص، شهرها، رودخانه‌ها، کوه‌ها و... و تقسیم‌بندی‌های کهن و منسوخ بوده و از این‌رو خواننده باید با حوصله‌ی بیشتری مطالب را مورد مطالعه قرار دهد. متن کتاب، به صورت داستانی روان و جذاب بوده که خود باعث جذب مخاطب و همراه نمودن وی با خود جهت مطالعه‌ی ادامه‌ی داستان می‌باشد. قصه‌ی این کتاب در فصول مختلف تدوین شده و از زمان مرگ کمبوجیه به دلیل جراحتی که از خنجر زهرآلود، برداشته بود؛ آغاز می‌شود. نویسنده و مترجم، برای راحتی مخاطب خود، واژه‌ها و اسامی ناآشنا را به صورت پاورقی بیان نموده‌اند. توصیفات و مشروحات کتاب، در عین سادگی اما کامل و با جزئیات بیان شده به طوری که خواننده به راحتی می‌تواند صحنه‌ها و حالات اشخاص را در ذهن تداعی کند و این خود از نقاط قوت اثر محسوب می‌گردد. زندگی داریوش بزرگ چه در حالت شخصی و چه در زمان پادشاهی‌اش، رخدادهایی که در لشکرکشی‌ها و جنگ‌هایش پیش آمده و چگونگی اداره‌ی سرزمین‌ها و اقدامات وی از مباحثی هستند که این رمان تاریخی بر پایه‌ی آن‌ها نگاشته شده و اصول و محور داستان را شکل می‌دهند. این اثر و سایر آثار مشابه همانند گنجینه‌های مهمی در پی حفظ گذشته‌ی سرزمین متمدن ایران است که مطالعه و آگاهی از آن، علاوه بر احساس افتخار و غرور در مخاطب، باعث پرورش انگیزه و تلاش برای رساندن این کشور به قله‌های بلند تمدن و پیشرفت می‌گردد.

 

فهرست


فهرست عناوین جلد اول: سخنی با خواننده دفتر نخست- شکوه آینده پیش‌درآمد- شبِ سرهای بریده آتش‌گاه هگمتانه شکاف در سنگ مرمر خیانت واژه‌های نوشته بر چرم نخلستان‌های بابل نابینای روشن‌دل یاری اهورامزدا سال جنگ‌های پایان‌ناپذیر توفان بر فراز پاسارگاد تصویر شاه بر سینه‌ی کوه نقشه‌ی جاودانه پایه‌های شوکت شاه فهرست عناوین جلد دوم: دفتر دوم: شاه سرزمین‌ها نیزه‌های شکسته ساموس جاده‌هزار روز کشتی‌سازان ساحل هندوش در بیابان‌های شرق پیکان‌های ست‌گوئیه در سواحل غربی کشور در میلت و در سواحل دریای جنوب اوزان شاهنشاهی عبور از تنگه بسفر پاسارگاد و پارسه‌ای دفتر سوم: شاه شاهان در ماه شکار گرگ در سواحل دریای تلخ ماجرای قبرس شورش ایونی بیست و پنجمین جشن نوروز در ساحل هاپی (رودخانه نیل) واحه‌های مودرایه پایان کار شهر میلت غروب یک ستاره سکوت یک ابرمرد سخن آخر، ناپایداری واژه‌ها توضیحات فهرست اسامی و اعلام

 

 

برشی از متن کتاب


همزمان با نشستن تیر اردی‌منیش در قلب گوماته، تیغه‌ی شمشیر وینده‌فرنه در جگر گوش‌بریده فرو رفت. گوماته بی‌حرکت ماند، ناله‌ای کشید و سر به زیر افکند. داریوش نیزه را بالا برد، نشانه گرفت و با یک ضربه‌ی کاری، سر گوماته را از تن جدا کرد. از گردن بریده، چون گردن گوسفند قربانی، دو جوی خون فوران کرد. موی سر جابه‌جا شد و در آنجا که پیشتر جای گوش او بود، زخم نفرت‌انگیزی پدیدار گردید. اندامش که گویی اکنون کوچکتر و حقیرتر شده بود، از حالت جمود به درآمد و جابجا بر زمین افتاد. زن بابلی در چارچوب در ایستاده بود و با صدای گوش‌خراشی فریاد می‌کشید. ویدرنه با پشت دست و با همه‌ی نیرو ضربه‌ای به صورتش نواخت. صدای آزاردهنده‌ی زن خاموش شد. سر بریده با ریش انبوه و موی سیاه در خون و روغن سوزان بر زمین چرخ خورد. گره گیسو باز شد و موها پریشان گردید و به جای گوش چپ جای زخم کهنه و التیام یافته‌ی نفرت‌انگیزی پدیدار شد. گئوبروه با کف چکمه سر را برگرداند، با احتیاط پا بر پیشانی آن گذاشت و آهسته گفت: «دوست من و همسر دخترم، امشب، شب توست. نیزه‌ات را پیش بیاور- مشعل بیاورید! باید سرهای بریده را به بالای کنگره‌های دیوار ببریم. امشب، شب پیروزی و جشن و سرور است!» موی سفید سر و ریش گئوبروه‌ی پنجاه ساله در فضای نیمه روشن اتاق می‌درخشید. داریوش نفس عمیقی کشید و میله‌ی نیزه را محکم‌تر در مشت فشرد. برادر دروغین کمبوجیه کشته شده و از تخت سلطنت ساقط شده بود. اما اکنون زمان شادی و سرور نبود. به صدای بلند گفت: «به یاری اهورامزدا، فردا در نور خورشید درباره‌ی همه چیز گفتگو و رای‌زنی خواهیم کرد». اردی‌منیش تیری را که در دست داشت، به تیردان برگرداند و گفت: «پاداش خواجه‌ی پیر را فراموش نکن دوست من». داریوش به نشانه‌ی تأیید سر تکان داد. با یک حرکت تند و خشنِ بازوی راست، نوک نیزه‌اش را در گردن بریده و در زیر چانه‌ی گوماته فرو کرد و سر بریده و خون‌چکان را بالا گرفت. هوتانه به راهرو رفت و چند مشعل دسته فلزی از گوشه‌ی انبار برداشت، به اتاق برگشت و مشعل‌ها را با آتش پیه‌سوز روشن کرد. داریوش چند دم به اطراف نگریست، به دخترک سیاه‌پوست خیره شد، مشعلی برداشت و نیزه را پائین آورد. دخترک به زبان مصری چیزی گفت و با نوک زبان لبانش را لیسید. داریوش به همان زبان به او گفت: «من برمی‌گردم. تو زن شاهی. این بزک‌ها را پاک کن»...

نویسنده: هانس کنایفل مترجم: جواد سیداشرف انتشارات: نگارستان کتاب

 


جواد سید اشرف


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب داریوش بزرگ؛ شاه ایرانیان (2 جلدی)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل