کتاب خیانت اثر هارولد پینتر

درباره کتاب خیانت

شخصیت های اصلی این نمایشنامه، "جری" و "اما" نام دارند؛ این زن و مرد، هر دو متاهل می باشند. داستان نمایش نامه، حول خیانت این دو شخص به همسران شان می چرخد.

اما، زنی سی و هشت ساله، شاداب و پرانرژی است؛ به نقاشی، علاقه ی فراوانی دارد. همواره در حال طراحی تصاویر مختلف می باشد. او در کنار همسرش، "رابرت" و دو فرزندش، "ند" و "شارلوت"، زندگی می کند. رابرت، ناشری موفق و شناخته شده می باشد و از این طریق هزینه ی زندگی خانواده اش را تامین می کند.

جری، مردی چهل ساله است. همسرش "جودیت" نام دارد و "سم" و "سارا" فرزندانش هستند. جری، دوست صمیمی و قدیمی رابرت است. او با شناسایی و کشف نویسندگان پراستعداد و توانا، رابرت را در حیطه ی کاری اش یاری می رساند. این دو مرد، طبق روال همیشگی خود، همواره یک دیگر را ملاقات می کنند. آن ها در طی این ملاقات ها درباره ی نویسندگان ناشناخته و کتاب های مختلف به بحث می پردازند.

همان طور که در ابتدا نیز بیان شد، کلیت موضوع نمایشنامه در رابطه با خیانت جری و اما می باشد. این خیانت به نه سال پیش باز می گردد. خیانتی که عمری هفت ساله دارد. در طی این مدت، جری و اما، چنان محتاطانه رفتار می کردند، که هیچ گاه، کسی متوجه خیانت های مکرر آن ها نشد.

داستان در بهار سال 1977 آغاز می شود. هم اکنون دو سال از پایان رابطه ی پنهانی جری و اما می گذرد. شخصیت های اصلی نمایشنامه، پس از دو سال جدایی، مجددا مقابل یک دیگر قرار گرفته اند؛ آن ها در طی این دیدار، به نه سال پیش بازمی گردند. جری و اما ضمن مرور خاطرات مشترک شان، جزئیات رابطه ی خیانت بار خود را برای مخاطب تشریح می کنند.

بخشی از کتاب خیانت

صحنه ی ششم

1973 (تابستان. کمی بعد)

سوئیت وسکس گراو

اما و جری ایستاده، هم دیگر را می بوسند. اما یک سبد و یک پاکت در دست دارد.

جری: عزیزم.

اما: عشق من.

جری اما را در آغوش نگه می دارد. اما می خندد.

اما سبد را روی زمین می گذارد.

جری: این تو چی هست؟

اما: ناهار.

جری: چی؟

اما: چیزهایی که دوست داری.

(جری دو گیلاس شراب پر می کند.)

من امروز چه جوری ام؟

جری: دوست داشتنی.

اما: سر حال به نظرم می آم؟

جری: توپ.

جری گیلاسش را به او می دهد. اما جرعه ای نمی نوشد.

اما: هوم.

جری: چطور بود؟

اما: توپ.

جری: رفتی تورچلو؟

اما: نه.

جری: چرا نه؟

اما: چه می دونم. قایق های موتوری انگار اعتصاب کرده بودن، یه همچین چیزی.

جری: اعتصاب کرده بودن؟

اما: آره. همون روزی که ما قرار بود بریم.

جری: عجب. گوندولا چی؟

اما: تورچلو رو که با گوندلا نمی رن.

جری: قبلا که این جوری می رفتن، مگه نه؟ فکر می کنی قبل از این که قایق موتوری اختراع کنن، چه جوری می رفتن؟

اما: ساعت ها طول می کشید.

جری: احتمالا.

(مکث). نامه ات رو گرفتم.

اما: چه خوب.

جری: تو نامه ی من رو گرفتی؟

اما: معلومه گرفتم. دلم برات تنگ شد؟

جری: آره. راستش، حالم خیلی خوب نبود.

اما: چه ات بود؟

جری: هیچی. یه ویروس.

اما او را می بوسد.

اما: دلم واسه ت تنگ شده بود.

(کنار می رود و دور خود را نگاه می کند.)

تو اصلا ... این جا نیومدی؟

جری: نه.

اما: یه جاروبرقی حسابی می خواد.

جری: باشه بعد.

(مکث)

امروز صبح با رابرت حرف زدم.

اما: آره؟

جری: ناهار دعوتش کردم. پنج شنبه.

اما: پنج شنبه؟ چرا؟

جری: چون نوبت منه.

اما: نه، می خوام بدونم چرا ناهار دعوتش کردی؟

جری: خب چون نوبت منه دیگه. دفعه ی پیش اون من رو دعوت کرد.

اما: خودت خوب فهمیدی منظورم چیه.

جری: نه چیه؟

اما: می گم دلیل یا موضوع این ناهار چیه؟

جری: نه دلیل داره نه منظور. سال هاست ما این کار رو می کنیم. یه بار اون من رو دعوت می کنه، یه بار من دعوتش می کنم.

اما: تو سوال من رو نمی فهمی.

جری: نمی فهمم؟ سوالت چیه؟

اما: خیلی ساده ست. شما هم دیگه رو می بینین. خیلی زیاد هم می بینین، وقتی با هم ناهار می خورین یا درباره ی یه نویسنده حرف می زنین، یا درباره ی یه کتاب، مگه نه؟ یعنی این قرارها یا ناهارها همیشه یه دلیل مشخصی، یه منظور مشخصی دارن.

جری: این دفعه ندارن.

مکث.

اما: تو وقتی من نبودم هیچ نویسنده ی جدیدی رو کشف نکردی؟

جری: نه. سم با دوچرخه ش تصادف کرد.

اما: نه!

جری: بیهوش شد. یه دقیقه ی کامل بیهوش شد.

اما: تو باهاش بودی؟

جری: من نه. جودیت باهاش بود. چیزیش نشد. بعدش هم که من این ویروس رو گرفتم.

اما: عجب.

جری: واسه همین وقت نکردم هیچ کاری بکنم.

اما: حالا دیگه همه چیز درست می شه. من برگشته م.

جری: آره.

اما: اسپینکس رو خوندم، همون کتابی که بهم داده بودی.

جری: نظرت چیه؟

اما: فوق العاده ...

کتاب خیانت نهمین جلد از مجموعه ی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، اثر هارولد پینتر با ترجمه‌ی نگار جواهریان و تینوش نظم جو توسط نشر نی به چاپ رسیده است.

• دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 9
• نویسنده: هارولد پینتر
• مترجمان: نگار جواهریان - تینوش نظم جو
• انتشارات: نی