loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خوشبختی در راه است - آلیس مانرو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب خوشبختی در راه است تألیف آلیس مونرو با ترجمه مهری شرفی در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

این کتاب مشتمل بر 9 داستان کوتاه است که عبارتند از: 1-"گستره ها" 2-"داستان" 3-"گودال های عمیق" 4-"رادیکال های آزاد" 5-"صورت" 6-"بعضی زنان" 7-"بازی کودکانه" 8-"چوب" 9-"خوشبختی در راه است". داستان های این مجموعه درباره مسائل زنان است. در هر کدام از داستان های این مجموعه برش هایی از زندگی انسان های معمولی عنوان شده است. این وقایع تأثیری طولانی مدت بر روی زندگی قهرمانان داستان ها گذاشته است و حتی این تاثیر در زندگی بعضی از آنها به درازای یک عمر است. یکی از داستان های جذاب و خواندنی این مجموعه داستان"صورت" است. خلاصه داستان از این قرار است: وقتی به دنیا آمدم یک ماه گرفتگی بزرگ روی سمت چپ صورتم بود. معتقدم که پدرم فقط یک بار من را نگاه کرد و دیگر بعد از آن هیچ اهمیتی برایش نداشتم. مادرم تا 9 سالگی خودش را وقف من کرد. او کارهای احمقانه‌ ای نمی‌ کرد، مثلاً اینکه در خانه قدغن کند که آینه نصب کنند.  ولی همیشه آینه‌ های خانه آنقدر بلند بود که من نمی ‌توانستم واضح صورتم را ببینم. همیشه از پدرم غول و از مادرم حامی و ناجی ساخته بودم که همین طور هم بود.  نه سالم بود که مادرم من را به مدرسه شبانه روزی پسرانه فرستاد. او فکر می ‌کرد اینطوری برایم بهتر است و یاد می گیرم با دنیای بیرون از خانه راحت ‌تر کنار بیایم.  از آنجا که همیشه نفرت و بیزاری پدرم را نسبت به خودم حس می کردم، زیاد مسخره کردن بچه های مدرسه برایم سخت نبود. درسم که تمام شد، هنرپیشه شدم و در تئاتر نیز بازی می‌ کردم. بعد از مدتی گوینده رادیو شدم و سالها یک برنامه رادیویی را اجرا می‌کردم و طرفداران زیادی نیز داشتم. یک روز مادرم از من خواست که به جایی برویم و با هم شام بخوریم. با هم بیرون رفتیم و در جایی ناشناس مادرم سر صحبت را باز کرد. فکر می کردم می خواهد بگوید پدری را که از دست داده بودم، پدر واقعی من نبوده. اما اینگونه نبود و مادرم به گونه ای نمایش بزرگ زندگی من را جلوی چشمم گشود و...


برشی از متن کتاب


وقتی رویش را به سمتم برگرداند، صورتش با رنگ قرمز حسابی رنگ شده بود. قلم را روی گردنش هم کشید و گفت: " حالا من شکل تو شدم. حالا شکل توام." صدایش خیلی هیجان زده بود و فکر کردم هیجانش به این دلیل است که دستم انداخته ولی در واقع صدای او سرشار از رضایت بود، انگار این کاری بود که در تمام زندگی اش می خواسته انجام دهد. حالا باید سعی کنم آنچه در دقایق پس از این حادثه پیش آمد، تعریف کنم. اول از همه به نظرم رسید قیافه اش وحشتناک شده. اصلاً فکر نمی‌ کردم جایی از صورتم قرمز باشد و در واقع هم نبود. نیمه رنگی صورتم، همان رنگ ماه گرفتگی شاه توتی بود که همان طور که احتمالاً قبلاً هم به شما گفته ام، با بالا رفتن سنم کم رنگ شده.

فهرست


گستره ها داستان گودال های – عمیق رادیکال های آزاد صورت بعضی زنان بازی کودکانه چوب  خوشبختی در راه است

نویسنده


آلیس مونرو ده ژوئیه 1931 در کانادا متولد شد. او نویسندگی را از نوجوانی شروع کرد. مونرو را با نویسندگانی چون چخوف مقایسه کرده اند. چرا که او نیز مانند چخوف شخصیت های پیچیده از درون با ظاهر و بیانی ساده خلق می کند. داستانهای او معمولاً روندی آرام را طی می کنند، ولی حادثه ای در زیر این لایه آرام جریان دارد که او با ظرافت در طول داستان از آن پرده گشایی می کند. مونرو در سال 2013 برنده جایزه نوبل ادبی گردید. او را استاد داستان های کوتاه هم می نامند. از دیگر آثار او"می خواستم چیزی بهت بگم"، "فرار"، "دست مایه ها" و ...را می توان نام برد.

نویسنده: آلیس مانرو ترجمه: مهری شرفی انتشارات: ققنوس

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 3
  • سال انتشار 1393
  • تعداد صفحه 328
  • انتشارات ققنوس

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خوشبختی در راه است - آلیس مانرو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل