loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خواهران گاوالدون 2 (مدرسه ی افسانه ای 1)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب خواهران گاوالدون دومین جلد از مجموعه ی مدرسه ی افسانه ای 1 نوشته ی سومن چینانی و ترجمه ی ماندانا نوری، از سوی نشر باژ به چاپ رسیده است.

در روستایی دور افتاده هر چهار سال یک بار دو کودک به طور مرموزی ربوده شده و به شهر پریان فرستاده می شدند تا در کلاس آموزش پری شدن شرکت کرده و به یک شخصیت افسانه  ای در دنیای قصه ی پریان تبدیل شوند. این بار سوفی و آگاتا دزدیده می شوند تا در مدرسه ی افسانه ای خوبها و بدها آموزش دیده و شانس خود را برای افسانه شدن بیازمایند.

طبق قانون مدرسه، فقط کسی که تمام دوره ها را با موفقیت به پایان رسانده و  انتهای قصه ی پریان زنده بماند می تواند از مدرسه و دنیای شگفت انگیزی که ناخواسته وارد آن شده خلاصی پیدا کند. سوفی که مانند برخی از پری ها کفش بلورین به پا داشته و تمام زندگی خود را وقف کارهای خوب کرده انتظار دارد در کلاس پریان پذیرفته شود و به مقامی همانند سیندرلا، سفیدبرفی یا راپونزل دست یابد.

در مقابل فکر می کند که آگاتا با کت بلند سیاه و بی قواره ای که به تن دارد، همراه گربه ی سیاه و خبیثش برای شرکت در کلاس های خاص شرور ها و بدهای مدرسه کاملا مناسب به نظر می رسد. ولی خیلی زود متوجه می شود که سرنوشتشان کاملا عوض شده؛ سوفی را به مدرسه ی بدها می برند تا در کلاس زشت سازی، طلسم های مرگ، نیرنگ و فریب شرکت کند، در حالی که آگاتا در مدرسه ی خوب ها، میان شاهزاده ها و دختران  زیبا در کلاس های اصول آداب دانی شاهدخت ها و ارتباط با حیوانات حضور پیدا می کند. اما شاید این اشتباهی که ظاهرا پیش آمده کاری عمدی بوده برای پی بردن به شخصیت واقعی سوفی و آگاتا!...

 


برشی از متن کتاب


دانش آموزان مدرسه ی خوب ها و بدها سحر و جادو  را فقط محدود به خواندن ورد و طلسم می دانستند؛ اما آگاتا قدرتمندتر در لبخندی ساده یافته بود. هر جا که می رفت همه با دهانی باز به او خیره می شدند و  با حیرت  پشت سرش پچ پچ می کردند، گویی آگاتا به جادویی فراتر از آن چه معلم ها و دانش آموزان دیده بودند، دست  یافته بود. آگاتا برخلاف گذشته، با اشتیاق سرکلاس هایش حاضر می شد. این طلسم نه تنها اطرافیانش بلکه خودش را جادو کرده بود. دیگر حالش از بوی اونیفورمش به هم  نمی خورد، از شستن صورتش نمی ترسید و از شانه کردن موهایش اکراه نداشت، آن قدر غرق در جلسات تمرین جشن می شد که صدای زوزه ی گرگ ها برای اتمام کلاس او را از جا می پراند. برعکس گذشته که تکالیفش را مسخره می کرد، اکنون صفحه به صفحه ی تکالیفش را با دقت می خواند و  از خواندنشان لذت می برد. مجذوب داستان هایی می شد که در آن ها قهرمانان زن، جادوگران حیله گر را گول زده، انتقام مرگ پدر و مادرهایشان را می گرفتند و جسم، آزادی و حتی جانشان را در راه عشق واقعی فدا  می کردند. آگاتا کتابش را بست و به پریانی خیره شد که جنگل آبی را برای جشن، با چراغ های ستاره ای تزیین می کردند. رسم و رسوم خوب ها واقعا زیبا بود. تا چند هفته پیش از پذیرش این موضوع امتناع می کرد اما اکنون روی تختش که با نور چراغ ها روشن بود، و به اتاقش در گاوالدان فکر می کرد. نمی توانست بویش را به خاطر بیاورد. حتی رنگ چشمان ریپر... و صدای پای مادرش را از یاد برده بود... فقط دو روز به جشن باقی مانده بود. نمایش استعدادها فردا شب برگزار می شد و بالکس که امروز سرش روی لاک یک  لاک پشت نحیف حمل می شد، سرکلاس ها حاضر شد تا قوانین را اعلام کند. به گوش باشید، به گوش باشید، به گوش باشید! طبق دستور مدیر مدرسه روشن بینی و افسونگری خوب ها و مدرسه و آموزش... پرفسور انمونی فریاد زد: «برو سر اصل مطلب» بالکس نیز با ترش رویی توضیح داد نمایش استعدادها فقط رقابتی بود که برای نشان دادن استعدادهای خوب ها و بدها برگزار می شد. ده ابدی برتر و ده هرگز برتر روی صحنه می رفتند تا استعدادشان را به نمایش بگذارند...        

نویسنده: سومن چینانی ترجمه ی: ماندانا نوری انتشارات: باژ


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خواهران گاوالدون 2 (مدرسه ی افسانه ای 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل