loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خواهران گاوالدون 1 (مدرسه افسانه ای 1)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب خواهران گاوالدون اولین جلد از مجموعه ی مدرسه ی افسانه ای، نوشته ی سومن چینانی و ترجمه ی ماندانا نوری توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.

طبق یک افسانه ی قدیمی در شهر " گاوالدون " هر چهار سال یک بار، مدیر یک مدرسه ی افسانه ای برای ربودن بچه هایی که سن دوازده سالگی خود را تمام کرده اند، به آن شهر می آید و دو نفر از این بچه ها را با خود به مدرسه اش می برد؛ یکی را برای یادگیری کارهای خوب و پسندیده و دیگری را برای آموختن شرارت و انجام کارهای بد و سرانجام پس از فارغ التحصیل شدن، هر کدام از آن ها وارد قصه های پریان می شوند. " سوفی " یکی از ساکنان این شهر، دختر بچه ی زیبا و مغروری است که دل اش می خواهد آقای مدیر او را برای بردن به مدرسه ی خوب ها انتخاب کند، او هر روز تمام تلاش خود را می کند تا زیباتر و مهربان تر از روز قبل به نظر بیاید. " آگاتا " دوست صمیمی او در یک گورستان تاریک و قدیمی زندگی می کند و برخلاف سوفی، سری با موهای مشکی که با لایه ای از روغن پوشیده شده دارد که ظاهر خیلی زیبایی به او نمی دهد. از نظر سوفی، آگاتا هیچ شانسی برای رفتن به مدرسه ی خوب ها را ندارد اما او می تواند هم چنان بهترین دوستش در مدرسه ی بدها باشد. بالاخره شب افسانه ای از راه می رسد و سوفی مضطرب و هیجان زده در انتظار ربوده شدن توسط آقای مدیر می باشد، اما سرانجام همه چیز آن طور که سوفی فکر می کرد پیش نمی رود ...

 


برشی از متن کتاب


سوفی نفس عمیقی کشید. نمی خواست اتفاقی که با رادلی افتاد، دوباره تکرار شود. دیروز حسابی بهمون خوش گذشت، آگاتا. فکر کردم دوباره همون کارها رو تکرار کنیم. تو رنگ موهام رو نارنجی کردی. ولی بعد درستش کردیم، مگه نه؟ تو همیشه کرم ها و معجون هات رو روی من تست می کنی تا ببینی چی می شه. سوفی گفت: دوستی واسه همین روزا نیست؟ که به درد هم بخوریم؟ من هرگز به اندازه ی تو خوشگل نمی شم. سوفی سعی کرد حرف خوبی به زبان بیاورد. خیلی طولش داد و صدای کفش های آگاتا را از پشت در شنید. سوفی با صدای بلند گفت: به این معنی نیست که نمی تونیم باهم دوست باشیم! گربه ای اهلی کم مو و پر چروکی در آن سوی ایوان به سوفی غرید. سوفی به سرعت به طرف در حرکت کرد. با خودم بیسکوئیت آوردم! صدای کفش دیگر به گوش نرسید! بیسکوئیت واقعی یا خودت درست کردی؟ سوفی از گربه ای که به آرامی به سمتش می آمد، فاصله گرفت. پف کرده و پر از کره. همون طوری که دوست داری! گربه با خشم دندان هایش را نشان داد. آگاتا، بزار بیام تو. اون وقت بهم می گی بو می دی. تو بو نمی دی. پس چرا آخرین بار این حرف رو زدی؟ چون آخرین بار بو می دادی، آگاتا. گربه داره هیس هیس می کنه. شاید داره اهداف پنهانی رو بو می کشه. گربه سر پنجه هایش را نشان داد. آگاتا، در رو باز کن! گربه روی صورت سوفی پرید. سوفی جیغ زد. دستی بین آن دو قرار گرفت و گربه را با ضربه ای نقش بر زمین کرد. آگاتا به در تکیه داد. هنوز توی این فکرم چرا می خوای با من دوست باشی؟ سوفی گفت: چون شیرین زبون و شوخی. اما مامانم میگه زبونم خیلی تند و تیزه و نمی شه با یه من عسل هم بخورنم. پس یکی تون داره دروغ می گه. او دستش را در سبد سوفی فرو کرد و دستمال روی بیسکوئیت های خشک و بی کره و سبوس دار را برداشت. آگاتا با نا امیدی به سوفی زل زد و به داخل خانه بازگشت. سوفی پرسید یعنی نمیای برویم پیاده روی؟ آگاتا شروع به بستن در کرده بود که چهره ی دمغ سوفی را دید. انگار که سوفی هم به اندازه ی او مشتاق پیاده روی بود. خیلی طولش نمی دی. آگاتا کشان کشان از کنارش گذشت. اما اگر مثل پر فیس و افاده ای ها شروع کنی به تعریف کردن از خودت و حرف های صد من یه غاز بزنی، کاری می کنم ریپر تا خونه دنبالت بیاد. سوفی به دنبالش دوید: خب این که یعنی اصلا نباید حرف بزنم! بعد از گذشت چهار سال، یازدهمین شب هراسناک از یازدهمین ماه سال فرا رسیده بود...

نویسنده: سومن چینانی ترجمه ی: ماندانا نوری انتشارات: باژ  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خواهران گاوالدون 1 (مدرسه افسانه ای 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل