loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خدای کشتار - یاسمینا رضا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

خدای کشتار اثر یاسمینا رضا با ترجمه علیرضا کوشک جلالی در انتشارات افراز به چاپ رسیده است.

"خدای کشتار" نمایش نامه ای است که در سال 2007 میلادی نوشته شد و امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به روی صحنه رفته است تا جایی که کارگردان مشهور سینما "رومن پولانسکی" هم از روی آن فیلمی ساخته است. اولین چیزی که در این اثر جلب توجه می‌کند، عنوان آن است. اگر در تراژدی ‌های یونان باستان و نمایش نامه ‌های کلاسیک دوره شکسپیر، نام قهرمان اثر بر تارک نمایش نامه‌ جای می گرفت؛ اینجا هم عنوان خدای کشتار به شخصیتی اشاره دارد که در متن اثر درباره آن بحث می ‌شود؛ شخصیتی که به تعداد آدم ‌های روی زمین قابلیت تکثیر دارد و هر کس می ‌تواند خود را به جای آن بگذارد. نمایش ‌نامه‌های یاسمینا رضا در عین اینکه به لحاظ محتوا قابل تأمل هستند، سرگرم کننده نیز می باشند. معضلاتی هم ‌چون تنهایی و بیگانگی بشر قرن حاضر در کارهای به ظاهر ساده و در عین حال کمدی او، خود را می نمایانند. اوج پیچیدگی سادگی و اوج سادگی پیچیدگی است و این مقوله در کارهای یاسمینا رضا به‌چشم می خورد.  این نمایشنامه چهار شخصیت دارد که دو زوج را تشکیل می ýدهند. "ورونیک هویل" و "میشل هویل" و در سوی دیگر "آلن رایل" و "آنت رایل". این دو زوج میان سال در خانهý "میشل" و "ورونیک" جمع شده ýاند تا در مورد درگیری فیزیکی فرزندان شان "برونو" و "فردیناند" در مدرسه به بحث بپردازند و احیانا چارهý ای بیندیشند. این جمع دوستانهý خانوادگی پس از گذشت زمانی چند به مشاجرهýای شدید بین طرفین می ýانجامد و در این میان هر از گاهی نیز دستهý بندی ýهایی بین طرفین درگیر ایجاد می ýشود که پس از چندی از هم فرو می ýپاشد. خانواده "رایل" برای دل‌جویی و تفاهم به خانه خانواده "هویل" می ‌آیند. در آغاز روابط بسیار متمدنانه است اما کم‌کم خشونت موجود در روابط و وحشی گری نامتمدنانه ‌شان بروز می کند و وضعیتی بسیار کُمیک و در عین حال تاسف ‌بار به ‌وجود می ‌آورد.


نویسنده


یاسمینا رضا متولد 1 مه 1959 در پاریس است. او نمایش نامه‌نویس، بازیگر، رمان ‌نویس و فیلم ‌نامه ‌نویس فرانسوی و برنده جایزه ‌های بسیار است. پدرش ژان رضا نیمه ایرانی، نیمه روس بازرگانی بود که پیانو هم می نواخت و مادرش اهل مجارستان و نوازنده ویلن بود. پدر و مادرش هر دو یهودی ‌الاصل بودند. یاسمینا در مدرسه «سنت کلود»، دانشگاه «نانتر» و «اکول ژاک لوکوک» تحصیل کرد. آغاز کار او با بازیگری بود و در سال 1987، نخستین نمایش نامه خود با نام "گفتگوهای پس از خاکسپاری" را نوشت که با موفقیتی چشم گیر مواجه شد و جایزه «مولیر» را از آن خود کرد. پس از آن "مسخ" "کافکا" را برای اجرایی از "رومن پولانسکی" ترجمه کرد و دوباره جایزه «مولیر» را کسب کرد. در سال 1994 با نمایش نامه "هنر" به اوج شهرت رسید. این نمایش نامه در شهرهای پاریس، لندن و برادوی اجرا شد. او هم چنین به خاطر این نمایش نامه در سال 1998 برنده جایزه «تونی» شد. او در سال 2003 نخستین رمان خود با نام "حرمان" را منتشر کرد. مضمون بیشتر آثار رضا درباره روابط هستند، روابط با خانواده، با دوستان و... که همواره با تنش‌های دراماتیک همراه هستند. کاراکترهای اکثر آثار رضا نگران خودشان هستند. وی را موفق‌ترین نمایش نامه ‌نویس دهه آخر قرن بیستم فرانسه می‌دانند. او در سال 2005 از سوی روزنامه «دی ولت» برنده جایزه ادبی «ولت» 2005 شد. رمان او با عنوان بابل که در 31 اوت 2016 توسط انتشارات «فلاماریون» منتشر شد، در همان سال جایزه «رنودو» را به خود اختصاص داد. از دیگر آثار یاسمینا رضا می توان به: گذر زمستان، گفت و گوهای پس از خاکسپاری، هنر، مرد اتفاقی، اندوهی ژرف، سه روایت از زندگی، ادام ابربرگ، یک نمایش اسپانیایی، خوش حال ها خوش حال هستند و سورتمه آرتور را نام برد.

برشی از متن کتاب


اتاق پذیرایی. نشانه ای از رئالیسم به چشم نمی خورد. هیچ عنصر بیهوده ای دیده نمی شود. زوج "مریل" رو به روی زوج "رایل" نشسته اند. خیلی سریع باید متوجه شد که اینجا خانه مریل است و این دو زوج تازه با هم آشنا شده اند. در وسطشان یک میز پایه کوتاه قرار دارد. روی میز، چند کتاب نقاشی و یک گلدان که دو دسته گل لاله در آن قرار دارد. فضایی جدی، صمیمی و معقول حکم فرماست. ورونیک: بعله، نظر ما اینه که... اللبته شما می تونید بعدا نظرتونو بگید... روز سوم نوامبر ساعت پنج و نیم بعد از ظهر؛ "فردیناند رایل" 11 ساله، مسلح به یک تکه چماق، بعد از یک جر و بحث لفظی در میدان «آسپران دونالد»، به صورت پسر ما "برونو هویل" حمله برده. در نتیجه علاوه بر ورم و پارگی لب بالایی، دو دندان جلو نیز شکسته و اعصاب دندان پیشین سمت راست نیز شروع به عفونت کرده. آلن: مسلح؟ ورونیک: مسلح؟ از کلمه مسلح خوشتون نمیاد. آهان، "میشل"، به جای مسلح چی بگیم؟ مجهز... از مجهز به یک چماق خوشتون میاد؟ آلن: مجهز بهتره. میشل: مجهز به یک چماق. ورونیک: [تصحیح می کند.] مجهز. نکته عجیب اینجاست که ما فکر می کردیم میدون «آسپران دونالد»، برخلاف پارک «مونتوری» یه محله آروم و مطمئنیه. میشل: درسته. ما همیشه می گفتیم پارک مونتوری، نه ولی میدون آسپران دونالد، آره. ورونیک: آدم اشتباه می کنه دیگه. به هر حال متشکریم که اومدید. اگه ما بنده احساساتمون بشیم هیچ کس سودی نمی بره. اَنت: ما باید از شما تشکر کنیم، ما. ورونیک: فکر کنم احتیاجی نیست که ما از هم تشکر کنیم. خوشبختانه هنر رفتار متمدنانه با همدیگر هنوز وجود داره، نه؟ آلن: آره، بچه های ما!... خب تکلیف دندونی که عصبش عفونی شده چیه؟... ورونیک: هنوز هیچی روشن نیست. دکترا هنوز هیچ چیز رو به طور قطعی اعلام نکردن. به نظر می رسه که عصب کاملا عفونی نشده. میشل: تنها قسمتی از عصب عفونی شده. ورونیک: به همین دلیل دندون خراب نمی شه. حداقل به این زودیا نه.

(برنده ی جایزه ی تونی نمایشنامه نویسی 2009) نویسنده: یاسمینا رضا مترجم: علیرضا کوشک جلالی انتشارات: افراز

یاسمینا رضا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خدای کشتار - یاسمینا رضا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل