Name: کتاب خانم رئیس - سوفیا آموروسو
SKU: 2901
Price: 370000 IRR
Availability: InStock
Rating: 5 (1 reviews)

کتاب خانم رئیس اثر سوفیا آموروسو و ترجمه ی فرنوش جزینی توسط انتشارات پارو به چاپ رسیده است.

"خانم رئیس" کتابی جذاب و خواندنی در رابطه با راه های رسیدن به موفقیت در کسب و کار می باشد که مولف با استفاده از بیانی ساده به ارائه ی موثر و کارآمد آن می پردازد. نویسنده از رویدادهای پیش آمده در زندگی گذشته اش سخن می گوید، به مسیرها و مشقت هایی اشاره می کند که پشت سر گذاشته تا هم اکنون به بنیان گذار و مدیر عامل شرکت مشهور "نستی گال" تبدیل شده و هم چنین مسائل و دغدغه هایی را که پیش روی خود دارد را با زبانی گیرا و روان بازگو می کند؛ در این مسیر برای اینکه بتواند مفهوم و مقصود خود را به راحتی منتقل کند، با بکارگیری جملاتی مستقیم و صمیمی، ارتباطی دوستانه بین خود و خواننده ایجاد می کند؛ سپس راهکارهایی بسیار ساده اما در عین حال موثر را برای مخاطب تدوین و ارائه می کند تا مسیر دست یابی به موفقیت در کسب و کار و زندگی را برایش هموار سازد. این اثرارزشمند به یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز تبدیل شده است که از همان ابتدای انتشار، با استقبالی وسیع و باور نکردنی روبه رو شد. "خانم رئیس" به شما یاد می دهد که چگونه با جسارت باشید و این که از اتفاقاتی که در زندگی تان رخ می دهد عبرت گرفته و از آن در جهت پیشرفت و ترقی بهره ببرید.

برشی از متن کتاب

چطور # خانم رئیس شدم روزهای نخست: بیماری فتق، چانه زدن و عروسک گردانی پس، شما تصمیم گرفته اید که دست به کار شوید و تجارتی الکترونیک به راه بیندازید. در ابتدا، باید از همان نخست تصمیم بگیرید که قرار است چه مدت زمانی را به این کار اختصاص دهید. پیشنهاد من به شما این است که از آغاز، این کار را در کنار کار خود انجام دهید. سپس رفته رفته آن را به شغل اصلی خود تبدیل کنید. اگر بخواهم آدمی کاملا صادق باشم، که به همین دلیل هم هست که اکنون، با صداقت کامل این جا هستم، نستی گال به سبب بیماری فتقی که داشتم شکل گرفت. من در سن فرانسیسکو زندگی می کردم، بیکار بودم، و به یک باره متوجه شدم در کشاله ی رانم فتق دارم. در آن زمان می کوشیدم با پوشیدن لباس های خیلی تنگ آن را پنهان کنم، اما نمی شد. یک بار تصمیم گرفتم همه ی موهای بدنم را بزنم به جز همان ناحیه ی مورد نظر. خودم به این قضیه اهمیتی نمی دادم، اما از شوخی گذشته، می دانستم این ناراحتی ای که گریبانم را گرفته موقعیتی است که به دوا و درمان نیاز دارد و برای درمان نیز به بیمه سلامت نیاز دارم و برای برخورداری از بیمه سلامت باید شغلی داشته باشم. این واقعیت بود. پاسخ به درخواست بیمه ای که فرستاده بودم نوزده روز طول می کشید و من دی این فاصله کاری موقت در هنرستانی پیدا کردم؛ بررسی کردن شناسه افراد در اینترنت. حتا می توانید تصور کنید که این کار چندان هیجان انگیز نیست، به همین سبب، وقت زیادی برای پرسه زدن در اینترنت داشتم. در آن روزها با نام کاربری ویگ وام وارد سایت مای اسپیس شدم. از برخی، تبلیغ کنندگان فروشگاه های اینترنتی درخواست های دوستی بسیاری برای من فرستادند که برای جوانانی مانند من تبلیغ می کردند. پس از گذشت نوزده روز، سرانجام بیمه سلامتم به دستم رسید و به درمان پرداختم و از شر بیماری ام خلاص شدم. در دوران نقاهتم، یک ماهی را کنار مادرم در خانه سپری کردم. در آن روزها، نه درآمدی و نه نقشه ای برای کار داشتم. شاید اگر پسر بودم، اوضاع و احوال به گونه ای دیگر بود. به یاد آن درخواست های دوستی و تبلیغ فروشگاه های مجازی افتادم که در آن سایت برای من فرستاده بودند. با خودم فکر کردم که از پس این کار برخواهم آمد. در زمینه عکاسی تجربه خوبی داشتم. دوستان خوبی نیز داشتم که می توانستند در این زمینه به من کمک کنند. به هر حال، سررشته ی کار را پیدا کرده بودم. نخستین کاری که کردم خرید یک کتاب بود: آغاز تجارت الکترونیکی در فضای مجازی که به من یاد می داد چگونه می توانم فروشگاهم را بر پا کنم. نخستین اقدام یافتن نامی برای فروشگاهم بود. نام هایی که برای این فروشگاه ها انتخاب می کردند رشته ای اسامی عجیب و غریب و نامتعارف بود. من نام فروشگاهم را با الهام از یکی از آلبوم های خواننده ی مورد علاقه ام، بتی دویس، نستی گال گذاشتم. او شهرت بسیار زیادی داشت، زیرا همسر سابق مایلز دویس بود، اما، بیش از همه، کارهای موسیقی و ظاهر دوست داشتنی و زبان صریحش مرا طرفدار خود کرده بود...