loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب حقیقت به نخی بند بود - رنه فلوریو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب حقیقت به نخی بند بود اثر رنه فلوریو و ترجمه­ ی ابوالفضل قاضی ­شریعت­مداری توسط نشر فرزان روز به چاپ رسیده است.

"حقیقت به نخی بند بود"، کتابی پلیسی و جنایی است و محوریت داستان آن درباره ­ی یک قتل و تلاش برای پیدا کردن قاتل می­باشد. ماجرای داستان این­گونه آغاز می­گردد که "ماکس دارتو" یکی از مردان ثروتمند و شناخته شده شهر، شخصیتی سنگ دل و مغرور دارد، همسرش که زنی شجاع و وفادار بود علی­رغم میل شوهرش توانایی جسمی برای به دنیا آوردن فرزندی را ندارد و همین مساله باعث ایجاد اختلالات روانی در او شده و موجبات بستری شدنش در تیمارستان را فراهم کرده است. آقای "دارتو" پس از این شکست بزرگ در زندگی شخصی­اش تصمیم می­گیرد که تمام وقتش را با کار و مال اندوزی پر کند. یکی از بدهکاران مالی نگون بخت او "ژاک براسیله" نام دارد که توانایی مالی برای پرداخت بدهی مزبور را در موعد مقرر ندارد و از قضا دقیقا در همان زمانی که او باید قرض خود را ادا کند، آقای "دارتو" به قتل می­رسد و تمام مدارک و شواهد او را به عنوان قاتل نشان می­دهد. حال، آقای "کرنلی"، بازپرس پرونده و کمیسر پلیته و سایر افراد تیم تجسسش مسئول رسیدگی و حل معمای این قتل می­باشند. پس از بررسی­ ها به نکات و مسائل بسیار برجسته و هیجان ­انگیزی بر می­خورند که موجب جذابیت و زیبایی داستان می­شود. تلاش نویسنده در طی داستان بر این اساس است که به مخاطب نشان دهد که مرز میان حق و باطل بسیار باریک است و به عبارتی احتمال دارد چیزهای ساده و روشنی که آن­ها را حقیقت می­ پنداریم، در واقع حقیقت نباشند و ما را از مسیر صحیح و قضاوت عادلانه منحرف کرده و از گناه­کار واقعی دور سازند.


برشی از متن کتاب


-سلام، آقایان -سلام، آقای قاضی آقای کرنلی، بازپرس نیز همانند افراد پلیس در آستانه دفتر دارتو لحظه ­ای میخکوب می­شود و اگر مثل افراد پلیس برای ستایش زیبایی دفتر سر و صداراه نمی­اندازد ولی نمی­تواند احساسات خود را پنهان کند. -وای، چه دفتر زیبایی! سپس وارد آن می­شود. با وجود آن­که جنازه­ای روی زمین پهن شده و مانند جسمی سیاه رنگ افتاده و پیرامون آن بازرس­هایهویت قضایی مشغول گرفتن گرده آن با گچ بر روی قالی ایرانی هستند و با آن که وسایل و اشیا زینتی، مبل­های قدیمی، رومیزی­های گوناگون و تابلوهای نقاشی به طور پراکنده دیده می­شوند. ولی دفتر دارتو دارای فضایی هم­آهنگ و دلنواز است. طوری که نشان می­دهد بارانی­های کمیسر و بازرس­ها و کیف­هایی که بر روی مبل­ها گذاشته­اند و هم­چنین سایر ساز و برگ­های پلیسی به طور چشمگیری بخ منظره پارچه­های ابریشمی مبل­ها و مخمل پرده­ها اهانت می­کنند. نه، این دکور زیبا برای چنین جنایتی معمولی نیست و آقای بازپرس که انسانی دوست داشتنی و با ذوق و هوادار اشیا زیباست به این­گونه چیزها خیلی حساسیت خرج می­دهد. غالبا پرونده­های بزرگ جنایی به او واگذار می­شود. در بیش­تر مواقع این­گونه حوادث تاسف انگیز در آپارتمان­های کوچک و حتی محقر اتفاق می­افتد. البته بازپرس ترجیح می­دهد که اقدامات بازپرسی در چنین فضایی انجام شود. این دارتو واقعا با سلیقه بوده. کمیسر پلتیه با لبخند می­پرسد: -او یا متخصص تزئینات؟ رئیس بریگاد جنایی در مرخصی است و لذا این پرونده به کمیسر پلیته واگذار شده است. این شخص مدارج کار خود را از درجه پلیسی ساده شروع کرده و تا درجه بازرسی ارتقا یافته و کلیه مراتب را طی کرده است. در همه بریگادها خدمت کرده مانند بریگاد معابر عمومی یا بریگاد مندن و حالا در بریگاد جنایی خدمت می­کند و یکی از برجسته­ترین اعضای آن است. همکارانش در اکثر موارد از تجربیاتش استفاده می­کند. پلیته قد کوتاه و کمی چاق است و لاینقطع سیگارهایی را که خود می­پیچد دود می­کند و همیشه به همکارانش چنین درس می­دهد: کار پلیسی، هنر نیست، بلکه داشتن صبر و حوصله است. برای این­که بتوان تحقیقات را به مرحله دلخواه رسانید، باید هوشمندانه همه چیز را وارسی کرد، مظنون را بی وقفه و استراحت سوال پیچ کرد و صدق کلیه گفته­ هایش را فورا مورد بررسی قرار داد. اگر دروغ­گو باشد حتما گیج می­شود. در کنا کمیسر پلیته، افسر پلیسی به نام ریشا قرار دارد که بی شک همکار دلخواه اوست. چرا که این دو نفر هم از حیث جسمی و هم از جهت ذهنی تا آن­جا که ممکن است با هم تفاوت دارند. ریشا قد بلند و باریک و تا حدودی از فرهنگ برخوردار است. کار کردن با پلیته را دوست دارد، البته بی آن­که همه نظرات او را قبول داشته باشد. مثلا او هم یقین دارد که می­توان مظنونی را گیج کرد و از او حرف کشید بی آن­که بتوان واقعا مجرمیت او را ثابت کرد، زیرا یک آدم بی­گناه قادر است تحت تاثیر هیجانات حرف­های نادرست بزند، یا به­ طور ارادی راجع به این­که در زمان مشخص چه می­کرده دروغ بگوید. فقط به صرف این­که نمی­خواهد مثلا جزئیات آزار دهنده­ای را افشا کند. مگر روزی اتفاق نیفتاد که مردی علی­رغم شهادت چند نفر...

نویسنده: رنه فلوریو مترجم: ابوالفضل قاضی انتشارات: فرزان روز

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 4
  • سال انتشار 1394
  • تعداد صفحه 211

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب حقیقت به نخی بند بود - رنه فلوریو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل