loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب جک و لوبیای سحرآمیز - شهر قلم

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
34,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب جک و لوبیای سحرآمیز از مجموعه ی شیرین ترین قصه های جهان نوشته ی کتی ساندرز و ترجمه ی عذرا جوزدانی توسط انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

"جک " نام پسر فقیری است که به همراه مادراَش زندگی می کند. آنها از دار دنیا یک گاو به نام " شیری " دارند که آن هم مدت زیادی است شیر نمی دهد. یک روز مادر رو به پسر خود کرده و می گوید: این گاو را به بازار ببر و بفروش تا با پولی که به دست می آوریم مدتی را بتوانیم سپری کنیم. جک به سمت بازار به راه می افتد و در آن جا گاو را به پیرزنی می فروشد و در مقابل آن تعدادی لوبیای سحرآمیز می گیرد. مادر با فهمیدن موضوع عصبانی می شود و آنها را از پنجره به داخل حیاط پرت می کند. صبح روز بعد جک می بیند در حیاط خانه ساقه ی لوبیای بسیاری بزرگی روییده است و از آن بالا می رود، در انتهای آن ساقه، یک قصر خیلی بزرگ قرار دارد بنابراین تصمیم می گیرد به داخل آن برود. آن جا همه چیز بسیار بزرگ بود، پسر حدس می زند کسانی که در این خانه زندگی می کنند باید بسیار بزرگ باشند، او در همین فکر و خیالات بود که چشم اَش به صندوقی پر از طلا و جواهر می افتد و شروع می کند به پر کردن جیب هایش اما ناگهان با باز شدن در غول بزرگی نمایان می شود. چه بلایی بر سر جک خواهد آمد؟

" جک و لوبیای سحرآمیز " جلد دیگری از مجموعه ی " شیرین ترین قصه های جهان " می باشد که به زبان ساده، شیرین و با حروفی درشت نگاشته شده است؛ تا کودکانی هم که به تازگی خواندن را آموخته اند، بتوانند به تنهایی آن را مطالعه کنند. صفحات مصور از جنس کاغذ گلاسه و رنگ آمیزی شاد یکی از نکات مثبتی می باشد که جذابیت آن را برای کودکان دو چندان می کند.

این کتاب ها، نمونه هایی دلنشین و جذاب از گنجینه افسانه های ماندگار جهان می باشند. کودکان افسانه ها را دوست دارند، شاید به این علت که افسانه ها به دوران کودکی بشر تعلق دارند! " افسانه " به معنی قصه و حکایتی است که برای هدفی اخلاقی و تربیتی یا تنها سرگرم کردن ساخته اند. افسانه ها از بطن جامعه می رویند و رشد می کنند. در اغلب آن ها ماجراهای غیر واقعی و عجیب در کنار واقعیت های معمولی زندگی رخ می دهد. این کتاب با کمک گرفتن از کلمات ساده و روان، سعی کرده است تا زبان داستان این افسانه ها را برای کودکان و نوجوانان ساده و قابل فهم کند.

 


برشی از متن کتاب


جک پسر خیلی فقیری بود که با مادرش زندگی می کرد. یک گاو هم داشت که اسمش " شیری " بود، اما دیگر شیر نمی داد. برای همین یک روز مادرش به او گفت که گاو را به بازار ببرد و او را بفروشد. در بازار، جک پیرزنی را دید. پیرزن گفت: پسرجان، گاوت را به من بده تا من در عوض این لوبیاهای سحرآمیز را به تو بدهم. جک گفت: لوبیای سحرآمیز! جک به خانه رفت و به مادرش گفت: مادر، این لوبیاهای سحرآمیز را ببین، این ها را در عوض گاومان گرفته ام. مادرش که عصبانی شده بود، لوبیاها را از جک گرفت و از پنجره بیرون انداخت. صبح روز بعد، وقتی جک از پنجره بیرون را نگاه کرد، ساقه ی لوبیای خیلی خیلی بزرگی را دید که در باغچه ی خانه روییده  و تا آسمان بالا رفته بود. اوووووووه! جک از ساقه ی لوبیا بالا رفت تا ببیند آخرش به کجا می رسد. بالای بالای ساقه ی لوبیا یک قصر خیلی خیلی بزرگ بود. جک وارد قصر شد. توی قصر، میز و صندلی های خیلی خیلی بزرگی بود که جک تا آن وقت ندیده بود. با خودش گفت: کسانی که توی این قصر زندگی می کنند باید خیلی بزرگ باشند. بعد یک صندوقچه دید که پر از طلا و جواهر بود. جک طلاها را برداشت و مشت مشت توی جیب هایش ریخت. ناگهان در با صدای بلندی باز شد و یک غول گنده آمد تو. غول غرید: هووووووووم... بوی آدمیزاد می آید...

  • شیرین ترین قصه های جهان
  • نویسنده: کتی ساندرز
  • مترجم: عذرا جوزدانی
  • انتشارات: شهرقلم


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جک و لوبیای سحرآمیز - شهر قلم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل