loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب جوراب های بو گندو | پرتقال

5 / 3
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب جوراب های بوگندو

کتاب خردسالان باید پر از تصاویر با رنگ های شاد و براق باشد و نوشته های کمی را نیز در بر بگیرد. همچنین باید دارای محتوای خلاقانه و ظاهری جذاب باشد تا خواندن آن برای کودک هیجان انگیز بوده و کودک را جذب کند. کتاب"جوراب های بوگندو" در کنار داستانی کوتاه و با بیانی کودکانه دارای تصاویر زیبا و جذابی است که به شدت سبب جذب کودکان می شود. "تونی" پسر بچه ایست که همراه مادرش در دهکده ی کوچکی زندگی می کند.  روزی مادر برای خرید جوراب او را با خود به مغازه می برد، داخل مغازه مادر متوجه می شود که آنها فقط جوراب مشکی دارند به همین خاطر تونی به مادرش اصرار می کند به فروشگاه بزرگ آن طرف رودخانه بروند تا او بتواند جوراب رنگی بخرد. مادر قبول کرده و به فروشگاه مورد نظر می روند و تونی جوراب های رنگی مورد علاقه اش را می خرد او از این که جوراب ها را خریده بسیار خوشحال است و به مادرش می گوید هرگز آن ها را از پایش در نمی آورد. بعد از چند روز، جوراب ها بوی خیلی بدی می گیرند و همه ی دوستان و اطرافیان تونی می گویند که باید جوراب هایش را بشوید. ولی او که فکر می کند جوراب ها با شست و شو از بین می روند حاضر نمی شود آن ها را دربیاورد و بشوید. بلاخره بعد از بیست روز، هم کلاسی هایش که از بوی پای او ذله شده اند، به زور دست و پای او را نگه داشته و جوراب هایش را درآورده و می شویند... کودکان در کنار لذتی که از خواندن داستان می برند می آموزند که وقتی به لباس یا وسیله ای علاقمندند باید در نظافت و پاکیزه نگه داشتن آن نیز بکوشند.

بخشی از کتاب جوراب های بوگندو

تونی در فروشگاه چند جفت جوراب امتحان کرد؛ جوراب های خیلی بزرگ، جوراب های خیلی کوچک، جوراب هایی که کلا آبی بودند و جوراب هایی که کلا صورتی بودند.

تونی میلیون ها میلیون جوراب را امتحان کرد.

تا این که یک جفت جوراب عالی قرمز، زرد و سبز پیدا کرد.

نزدیک شام بود که تونی و پدر بزرگش به سمت قایق برگشتند، این بار قایق یادش آمده بود چطور با پارو حرکت کند. توی دایره وار و دایره وار و دایره وار پارو زد تا به آن طرف رودخانه رسیدند.

وقتی برگشتند، تونی به طرف خانه دوید و داد زد: «جوراب! جوراب! جوراب های عالی! این جوراب ها بهترین جوراب هایی هستند که همه ی عمرم داشته ام. پدر بزرگ کل رودخانه را پارو زد تا این جوراب ها را خریدیم. هیچ وقت از پایم درشان نمی آورم.»

مادر تونی گفت: «هیچ وقت؟»

تونی گفت: «هیییییییییچ وقت!»

مادر تونی گفت: «وااااای!»

تونی مدت زیادی جوراب هایش را پوشید. او یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه و ده روز تمام جوراب ها را از پایش درنیاورد.

مادرش گفت: «تونی می دانم که این جوراب ها را دوست داری. فقط اجازه بده خیلی سریع آن ها را بشویم. اگر آن ها را نشویی بوی بد می گیرند.»

تونی گفت: «جوراب! جوراب! جوراب های عالی! هیچ وقت از پایم در نمی آورم.»

بعد از این که ده روز دیگر هم از پوشیدن جوراب گذشت، همه ی دسته ی غازهای کانادایی که پرواز کنان از بالای خانه ی تونی می گذشتند، به خاطر بوی بد، یکی یکی از آسمان پایین افتادند.

دو گوزن شمالی که داشتند از حیاط خانه شان رد می شدند، از شدت بو روی زمین افتادند.

وقتی تونی داشت به مدرسه می رفت اردک ها، راکون ها و سنجاب ها هم از بوی بد جورابش روی زمین افتادند.

دست آخر حتی یک راسوی بوگندو هم از بوی بد جوراب به زمین افتاد.

کتاب جوراب های بوگندو نوشته ی رابرت مانش با ترجمه ی پروانه فتاحی و عرفان اتابکی از سوی انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

 



  • نویسنده: رابرت مانش
  • مترجمان: پروانه فتاحی - عرفان اتابکی
  • تصویرگر: مایکل مارچنگو
  • انتشارات: پرتقال

رابرت مانش


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جوراب های بو گندو | پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل