loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب جنگ قورباغه ها (آداب شهر سبزی ها)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب جنگ قورباغه ها از مجموعه ی آداب شهر سبزی ها نوشته ی سیندی کنی و دوگ پیترسون با ترجمه ی خورشید همتی آهویی در انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

جونیور تمام مدت تمرین می کند تا نواختن ساز توبا را یاد بگیرد. اما به جز صدایی گوش خراش که آز آن بیرون می آید چیز دیگری عایدش نمی شود و همین سبب نا امیدیش می شود. ولی مادر او را دلداری داده و می گوید: «برای انجام هر کاری نیاز به تلاش و پشتکار داری.» جونیور که فکر می کند دیگر نمی تواند ساز توبا را یاد بگیرد، در پی تلاشی دوباره به کتاب فروشی می رود تا کتابی راهنمای آموزش ویولن را تهیه کند. اما آقای فروشنده که متوجه عدم پشتکار او می شود برای یاد دادن این موضوع که برای رسیدن به هدف باید صبور بود، کتاب جنگ قورباغه ها را که از جمله کتاب های مبارزه با ناامیدی است به جونیور می دهد. او با خواندن داستان کتاب که ماجرای مردم سرزمینی به نام سالون است که توسط نقاب سیاه، پادشاه سرزمینشان به اسارت و بردگی گرفته می شوند؛ به شدت در خیالات فرو می رود و خود را در قالب یکی از شخصیت های اصلی کتاب می بیند و می خواهد مردم سزمین سالون را از ستم نجات دهد. در پایان داستان جونیور به این موضوع پی می برد که: همیشه باید امیدوار باشد و حتی در شرایط سخت هم ناامید و تسلیم نشود. سپس تصمیم می گیرد کتاب آموزش مقدماتی توبا را خریده و نهایت تلاشش را برای یادگیری آن بکند.


برشی از متن کتاب


جونیور سازش را پرت کرد روی زمین. فریاد زد: «دیگر نمی زنم!» و همان موقع مادرش با عجله وارد اتاق شد. مادرش  گفت: «جونیور تو عاشق موسیقی هستی و این چهارمین سازی است که در این ماه امتحان کرده ای.» جونیور نفس نفس زنان گفت: «آره، ولی ساز زدنم اصلا خوب نیست.» «شاید علتش این باشد که در اولین روز تمرین، داری از کتاب آموزش پیشرفته ی توبا استفاده می کنی. حتی اکر موسیقی دان هم به دنیا آمده باشی، باز هم برای اینکه بتوانی خوب ساز بزنی باید پشتکار داشته باشی.» «چی باید داشته باشم؟» «پشتکار! یعنی این که به تلاش ادامه بدهی و همیشه امید داشته باشی.» جونیور زیر لب گفت: «امید؟ نه ندارم.» جونیور داشت می رفت و خودش نمی دانست کجا که چشمش به کتاب فروشی گنجینه افتاد و رفت داخل. از آقای اومالی، سیب زمینی صاحب مغازه پرسید: «شما کتاب آموزش ویولن دارید؟» آقای اومالی به جونیور خیره شد و گفت: «پسر جان، فکر می کردم داری توبا یاد می گیری.» «ظاهرا من و توبا با هم ساخته نشده ایم.» چشم های آقای اومالی برقی زد و گفت: «یک کتاب عالی برایت سراغ دارم.» آقای اومالی از نردبان بالا رفت تا کتاب را پیدا کند. «این کتاب یک جایی در قفسه ی کتاب های مبارزه با ناامیدی، نزدیک کتاب های خودآموز تصویری است.» بلاخره کتاب را پیدا کرد: جنگ قورباغه ها جونیور کتاب را باز مرد و چشمش به قصری زیبا در وسط یک صحرا افتاد. کارگرهایی آن جا بودند که مجسمه های غول پیکری شبیه قورباغه ی سنگی خیلی بزرگ را بلند می کردند. درست در همان لحظه... چهار کلمه ی غول پیکر از صفحه ی اول کتاب پریدند بیرون. یک امید خیلی خیلی تازه نقاب سیاه با حکومت ستمگرش مردم سالون را مجبور به بردگی می کند. او آن ها را وادار می کند تا برایش یک کاخ بزرگ بسازند. مردم سالون امیدوارند تا کسی آن ها را نجات دهد...

  • مهارت های زندگی
  • از سری کتاب های نردبان
  • نویسندگان: سیندی کنی - دوگ پیترسون
  • تصویرگر: مایکل مور
  • مترجم: خورشید همتی آهویی
  • انتشارات: فنی ایران


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جنگ قورباغه ها (آداب شهر سبزی ها)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل