loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب جایی که عاشق بودیم - جنیفر نیون

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب جایی که عاشق بودیم اثر جنیفر نیون با ترجمه ی فرانک معنوی توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده است.

کتاب "جایی که عاشق بودیم" رمانی بسیار احساسی و روایت گر سرنوشت پر فراز و نشیب و عاشقانه ی دختر و پسری جوان می باشد. شخصیت اصلی قصه، "تئودور فینچ"، پسری دبیرستانی، افسرده و غمگین است که همواره به مرگ فکر کرده و مدام قصد خودکشی دارد. اما هر بار، بنا به دلایلی، از انجام آن، بازمانده و جان سالم به در می برد. داستان در "ایندیانا"، یکی از ایالت های آمریکا در حالی آغاز می گردد که پسر قصه، با آرزوی همیشگی اش، یعنی خودکشی، به بالای برج ناقوس مدرسه ی محل تحصیلش رفته و خود را برای رویارویی با مرگ آماده می سازد. تئودور، در حالی که بر لبه ی دیوار ایستاده، متوجه حضور دختری، کمی دورتر از خود و بر روی لبه ی بخش دیگری از برج می شود. دختری به نام "وایلت"، با موهایی بلوند، چشمانی درشت و قدی بلند و چهره ای بسیار زیبا، که در یکی کلاس ها نیز، با او هم کلاس بوده است. وی، به محض دیدن وایلت، تصمیم خود را فراموش کرده، دختر جوان را از خودکشی منصرف ساخته و با راهنمایی های خود، او را برای پایین آمدن از لبه ی برج، یاری می رساند. همین برخورد کوتاه، او و وایلت را با ماجراهایی عاشقانه مواجه کرده و داستانی زیبا را خلق می کند.


برشی از متن کتاب


فینچ دوباره بیدار شدم. روز 6. امروز روز خوبی برای مردنه؟ این سوالی ‌ست که هر روز صبح موقع بیدار شدن از خودم می ‌پرسم. سر زنگ سوم، زمانی که تلاش می ‌کنم حین وزوز دائم آقای شرودر، چشمانم را باز نگه دارم؛ سر میز شام، وقتی که دارم لوبیا سبزها را به بغل‌دستی ‌ام می ‌دهم؛ شب‌ ها وقتی بیدار دراز می‌کشم، چون مغزم به خاطر فکر زیاد خاموش نمی ‌شود. آیا امروز روز موعوده؟ اگه امروز نه، پس کی؟ حالا در حالی که روی لبه ی باریک ساختمان شش طبقه ایستاده ام، این سوال را از خودم می پرسم. خیلی بالا هستم. عملا بخشی از آسمان شده ام. به سنگ فرش خیابان زیر پایم نگاه می کنم و دنیا یک وری می شود. چشمانم را می بندم و از چرخش همه چیز لذت می برم. شاید این بار انجامش بدهم و بگذارم باد مرا با خودش ببرد. درست مثل شناور بودن در استخر خواهد بود، تا این که دیگر چیزی وجود نداشته باشد. بالا آمدن از این جا را به یاد نمی آورم. در حقیقت چیزی قبل از روز یک شنبه را به یاد نمی آورم، حداقل هیچ چیز این زمستان را. این اتفاق همیشه می افتد، بیهوشی و بعد هم بیدار شدن. شبیه آن پیرمرد، ریپ ون وینکل، هستم. الان مرا می بینید، و الان دیگر نمی بینید. شاید فکر کنید تا حالا دیگر باید به آن عادت کرده باشم. بار آخر از همه بدتر بود. یکی دو هفته ای می شد که نخوابیده بودم، چون کل تعطیلات را در خواب بودم. حتی روز شکرگزاری، کریسمس و سال جدید را خواب بودم. نمی توانم بگویم چرا این بار با دفعات قبل فرق داشت، فقط این که وقتی بیدار شدم بیش تر از همیشه احساس مرده بودن می کردم. بله بیدار، ولی کاملا خالی بودم، مثل این که همه ی این مدت کسی در حال نوشیدن خونم بوده باشد. امروز روز ششم بعد بیداری ام و اولین هفته ی بازگشتم به مدرسه از 14 نوامبر تا الان است. چشمانم را باز می کنم، زمین هنوز آن جاست، سخت و ابدی. من داخل برج ناقوس مدرسه، روی لبه ی حدودا یازده سانتی ایستاده ام. برج نسبتا کوچک است. تنها چند متر زمین بتونی در محوطه ی اطراف ناقوس و میله ی سنگی کوتاهی که از رویش پریدم تا به این جا برسم. هر از گاهی یکی از پاهایم را به آن می زنم تا مطمئن شوم هنوز همان جاست. دست هایم را مانند این که در حال موعظه باشم و تمامی این شهر نه چندان بزرگ، کسل کننده و راکد، حضار من باشند، دراز کرده ام. فریاد می زنم: «خانوم ها و آقایون، مفتخرم شما را به مرگم دعوت کنم!» ممکن است انتظار داشته باشید حالا که بیدار شدم باید از زندگی حرف بزنم، ولی واقعیت این است که من در بیداری فقط به مردن فکر می کنم. به شیوه ی واعظان قدیمی مدارس، با تمام حرکات اضافه و کلماتی که پایان شان در هم فشرده است، به فریاد زدن ادامه داده و تقریبا تعادلم را از دست می دهم. خودم را نگه می دارم. خوش حالم که کسی متوجه من نشده. بیایید صادق باشیم. سخت است که وقتی مانند ترسوها به میله ها چنگ زدی، بی باک به نظر بیایی. «اینجانب تئودور فینچ، در کمال صحت و سلامت، تمام اموال دنیوی ام را برای چارلی دوناهو، برندا شانک – کراویتز و خواهرانم به ارث می گذارم.» در خانه ی مادرم همان اوایل به ما یاد داده بود که این کلمه را (اگر مجبور شدیم از آن استفاده کنیم) ...

  • نویسنده: جنیفر نیون
  • مترجم: فرانک معنوی
  • انتشارات: میلکان


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جایی که عاشق بودیم - جنیفر نیون" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل