loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب تیمی کارناگاه 4 (دزدی قرن)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
21,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دزدی قرن چهارمین جلد از مجموعه ی تیمی کارناگاه نوشته ی استفان پستیس و ترجمه ی زهره خرمی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

ماجرای این قسمت از جایی آغاز می شود که تودی تولولو تصمیم می گیرد برای کمک به پسری فقیر، که خانواده اش توانایی مالی خرید کتاب را برای او ندارند، کمک کند. تودی، خیریه ای به اسم یاپ یاب (مخففِ یِرگی ایماویچ پلیمکین) راه می اندازد تا بتواند از این راه پولی به دست بیاورد. او در این موسسه، بازارچه ی کیک، ماشین شویی و مسابقه ی دوچرخه سواری برگزار می کند تا بتواند پول کافی برای خرید کتاب پسرکِ فقیر را جمع کند. پس از پایان مراسم بازارچه، تودی از یکی از مسئولان می خواهد مبلغ پولی را که جمع آوری شده است با صدای بلند اعلام کند و در کمال تعجب متوجه می شود تنها دوازده سنت پول داخل صندوق می باشد. اما این غیر ممکن است زیرا در جلسه ی قبل صد و بیست دلار جمع آوری شده بود که حتی یک سِنت از آن را هم خرج نکرده بودند؛ یک جای کار می لنگید. تودی با خود فکر می کند حتما دزدی شده؛ بنابراین سریعا با تیمی کارآگاه تماس می گیرد تا مشکل پیش آمده را به سبک خود حل کند. آیا تیمی می تواند بدون درست کردن دردسر تازه از عهده ی انجام این ماموریت برآید؟

" تیمی " پسری بازیگوش، پُر انرژی و بنیان گذار یک آژانس کارآگاهی به  اسم آژانس خرابکار می باشد و مدیریت آن را به عهده دارد. او هر جا که باشد دردسر تازه ای را ایجاد می کند و یک خرابکاری جدید به راه می اندازد. دستیار اصلی او در این آژانس، یک خرس قطبی عروسکی، می باشد که تیمی او را با نام دستیار گُنده صدا می زند.

تیمی کارناگاه دزدی قرن جلد چهارم از مجموعه کتاب تیمی کارناگاه می باشد که در چند جلد از جمله خرابکاری های بی انتها، جنگل ممنوعه، رقابت خفن و... تهیه و چاپ شده است. جملات ساده، کوتاه، زبان طنز به همراه تصاویر سیاه و سفیدِ طنز آمیز از جمله ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

 


برشی از متن کتاب


با یرگی پلیمکین آشنا شوید یِرگی ایماویچ پلیمکین، اهل یک جایی است که این جا نیست! او هیچ کتابی تدارد. حقیقتی که توسط تودی تولولو، هم کلاسیِ منجیِ جهانِ صلح دوستم، وقتی که صورت بزرگ یرگی را توی آگهی روزنامه دید، کشف شد. برای همین تودی خیریه ای به اسم یرگی ایمانویچ پلیمکین؛ یک انسان بی نوا، راه انداخت که مخففش جذاب بود: یاپ یاب. یاپ یاب بازارچه ی کیک و ماشین شویی و دوچرخه سواری برگزار کرد تابه اندازه ی کافی پول جمع کند و برای یرگی پلیمکین بی نوا کتاب بخرد. پولی که جمع شد این قدر بود: صفر دلار و دوازده سنت. این را نونزیو بندیسی، نایب رئیس یاپ یاب، با صدای بلند خواند. تودی تولولوی حیرت زده در جلسه ی ماهیانه یاپ یاب، با تعجب گفت: چی؟! دوباره بخون ببینم، مادام نایب رئیس. نونزیو جواب داد: من پسرم! نمی تونی بهم بگی مادام. حالا هرچی! دوباره بخونش. نونزیو جمع پول ها را دوباره خواند. تودی تولولو گفت: این غیرممکنه! توی جلسه ی قبلی مون صد و بیست دلار داشتیم و حتی یک سنت هم خرج نکردیم. نونزیو به دفتر حساب نگاه کرد و گفت: نمی دونم چی باید بهت بگم. این جا پولی نیست. و بعد، تودِ صلح دوست یک بیانیه ی کوتاه و متقاعد کننده را اعلام کرد. یک نفر سر این قضیه خواهد مُرد! مروری بر خفنیت تیمی وقتی پولات رو دزدید، یه آدم خلافکار بگو به تیمی خرابکار، نه به تیمی تراشکار تا آن جایی که من می دانم، همه ی آدم های روی زمین سه جلدِ قبلی کتاب خاطرات زندگی من را خوانده اند؛مگر این که شما سال های اخیر را زیر سنگ گذرانده باشید: یعنی اون بیرون چه خبره؟ یا تهِ دریا: قُلُپ! قُلُپ! قُلُپ! شاید هم از یک دوره ی تاریخی دیگر آمده باشید. نمی دونم این یکی رو چه جوری باید بِکِشم!پس بگذارید برای تان توضیح بدهم. اسم من خرابکار است؛ تیمی خرابکار. من بنیان گذار، رئیس و مدیر عامل بزرگ ترین دفتر کارآگاهیِ شهر و احتمالا کشور و یا حتی جهان هستم. اسم آژانسم قبلا خرابکار گُنده بود؛ که مثلا آن قسمت گُنده اش اسم شریک و دستیارم باشد. اما بعد من او را اخراج کردم. او حالا فقط روی تخت دراز می کشد و آب نبات می خورد. او آن قدر از رابطه ی حرفه ای مان باهم سوء استفاده کرده بود که هم حیرت آور بود و هم خجالت بار. اما این جا نمی خواهم درباره اش حرفی بزنم. می خواهم به داستان اصلی برگردم. پس بگذارید همه ی آن چیزهایی را که لازم است بدانید - تا جایی که می شود - برای تان خلاصه کنم تا بعد بتوانیم به بقیه ی چیزها برسیم: 1.من، تیمی. 2.تیمی، خفن. 3.خرس، چاق. و حالا که این را فهمیدید دیگر می دانید که وقت یاپ یاب هاپولی چاپولی شد، آنها به تنها مردی که می توانست کمک شان کند زنگ زدند. که تیمی تراشکار نبود. گروهبان رولو از اول شروع کن! این را به دوست صمیمی ام رولو توکاس، می گویم. رولو می گوید: پول های یاپ یاب نیستشون! این رو می دونم رولو! منظورم اینه که تو این وسط چی کاره ای؟ من گروهبانِ مسلح، گروهم. اونا گفتن وظیفه ی منه که بفهمم چی شده. گروهبانِ مسلح چیه؟ نمی دونم! عضو ارتش شدی؟ فکر نکنم. اسلحه داری؟ نه! می پرسم: پس یعنی چی؟...        

 (نامزد جایزه) نویسنده: استفان پستیس مترجم: زهره خرمی انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب تیمی کارناگاه 4 (دزدی قرن)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل