کتاب تو، تویی؟! - امیررضا آرمیون (جلد سوم)

کتاب تو، تویی (جلد 3) نوشته امیررضا آرمیون در نشر ذهن آویز به چاپ رسیده است.

کتاب تو، تویی، شامل مجوعه داستان های کوتاه و شگفت آور با زمینه روانشناسی است. جلد سوم این کتاب، مشابهت زیادی با کتاب جاناتان مرغ دریایی دارد. امیررضا آرمیون در این کتاب به زندگی و سرنوشت افراد سرشناس و بزرگی چون لویی پاستور، آلبرت اینشتین، توماس آلوا ادیسون، والت دیزنی، اسحاق نیوتون و چارلز داروین پرداخته است و داستان هایی درباره این مشاهیر آورده است. او به این افراد لقب شاگرد تنبل های موفق را داده است. زیرا آنها در کودکی از فقر رنج می بردند یا متهم به ناتوانی و هوش پایین بودند و مورد تمسخر قرار می گرفتند و یا از مدرسه و دانشگاهشان اخراج شده بودند. اما این افراد که کودکی سختی داشتند و هیچ کس باور نداشت که آنها بتوانند روزی فردی مهم شوند، ثابت کردند که افرادی باهوش و استعداد ند و تاریخ آنها را از یاد نخواهد برد. نویسنده با بیان این داستان ها می خواهد به خواننده امید و انگیزه برای ادامه زندگی بدهد و به او یادآور شود که مشکلات و مسائل مختلف نباید بهانه ای برای عدم پیشرفت و تلاش و پشتکار نداشتن باشد. در پشت جلد این کتاب این نوشته از زاخاریاس وارنر آمده است: « در عالم خلقت شایستگی خود را به نمایش بگذار، زیرا تو تصویری هستی از جاودانگی.» که به خواننده انگیزه و اعتماد به نفس می دهد.

برشی از متن کتاب

" زنجیره عشق در بعد از ظهر یک روز سرد زمستانی، وقتی "جان" از سرکار به خانه برمی گشت، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش پنچر شده بود و او ترسان و لرزان توی برف به انتظار کمک ماشین های رهگذر ایستاده بود... آن زن برای جان هم دست تکان داد تا شاید او برای کمک بایستد و جان هم ایستاد... از ماشینش پیاده شد و گفت: سلام خانم من اومدم که کمکتون کنم. زن گفت: صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد. این واقعا لطف شماست. وقتی جان لاستیک را عوض کرد، در صندوق عقب را بست و آماده رفتن شد، آنگاه زن پرسید: من چقدر باید بپردازم؟ و او به زن چنین گفت: شما هیچ بدهی به من ندارید. روزی من هم در چنین شرایطی بوده ام و یک نفر هم به من کمک کرد، همانطور که من به شما کمک کردم؛ و حالا اگر شما واقعا می خواهید که بدهیتان را به من بپردازید، باید این کار را بکنید؛" نگذار زنجیره عشق و محبت به تو ختم بشه!" لبخندی زد و بعد از تشکر، سوار ماشین شد و رفت... چند مایل جلوتر، زن کافه کوچکی را دید و رفت تو چیزی بخورد و بعد راهش را ادامه بدهد؛ ولی نتوانست بی توجه از لبخند آرام و شیرین، زن پیشخدمتی که می بایست چند ماه باردار باشد بگذرد. داستان زندگی آن پیشخدمت را نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی آن زن پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلاری آن زن را بیاورد، زن در بیرون رفته بود، در حالی که بر روی دستمال سفره یادداشتی باقی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته آن زن را خواند، اشک در چشمانش جمع شد. یادداشت چنین نوشته بود: شما هیچ بدهی به من ندارید. روزی من هم در چنین شرایطی بوده ام و یک نفر هم به من کمک کرد، همانطور که من به شما کمک کردم. اگر شما واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار را بکنی؛" نگذار زنجیر عشق و محبت به تو ختم بشه!" همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خانه بازگشت، در حالی که به آن پول و یادداشت فکر می کرد، به شوهرش گفت:" جان، دوستت دارم. فکر می کنم همه چیز داره کم کم درست میشه" نتیجه: دوست خوبم اگر بعد از خواندن داستانی از این کتاب، حس خوبی پیدا کردی، این داستان رو برای دوستای دیگت هم نقل کن؛" نگذار زنجیره ی عشق و محبت به تو ختم بشه!" به محض اینکه کاری در جهت منافع کسی انجام می دهید، نه تنها او به شما فکر می کند، بلکه خداوند هم به شما فکر می کند. پاراماهانسا یوگاناندا"

فهرست

• زنجیره عشق
• المپیک معلولان
• خدا وجود دارد
• قهوه نمکی
• چهار سخنی که زاهدی را نجات داد
• شاید آخرین بار باشد
• نصایح لویی پاستور
• بهای موفقیت
• دستان دعا کننده
• پشتکار
• جایی بدون مشکلات
• خراش هایی از جنس عشق
• جواب جامع و کامل
• سومین فرانک
• نوع نگاه به زندگی
• اشتباه یا آموزش
• زندگی ما حاصل افکار ماست
• مردانگی و مروت
• سوال خاص
• به سوی از خودگذشتگی
• تصویر ذهنی
• قدرت پیش بینی
• 57 سنت
• فرصت
• اگر عمر دوباره داشتم
• جوانمردی
• معجزه ای به نام اراده
• وقت اضافی برای خدا
• فداکاری
• اندرز نیکو
• قدرت عشق و محبت
• پیرمرد مهربان
• اجازه ندهید که هیچکس رویاهایتان را بدزدد
• رمز ماندگاری
• سکاندار زندگی
• جذابیت
• بگذار و بگذر
• انتخاب با توست
• فقط تمرکز کن
• سردار
• خدایا چرا من؟
• بهشت می سازم
• معجون مهربانی
• انتخاب با شماست
• موفقیت یعنی تمرکز
• کمک به دیگری یعنی کمک به خود
• عشق به همین سادگی
• امید، خود زندگیست
• راز زندگی
• عشق مادر به فرزند
• فاصله قلب ها
• دختری با یک گل رز
• کمک در زیر باران
• درک کن تا درک شوی
• ابتدا مطمئن شوید
• شما با خودتان چه می کنید
• پایان شب
• محبوب تر
• در آغوش خدا
• عشق بی قید و شرط
• ثروت موفقیت یا عشق
• حس زیبا دیدن
• همراه همیشگی شما در تمام موفقیت ها و شکست ها
• کلید دستیابی به شادی
• نامه خداحافظی
• فرشته کوچولو
• سوالات خداوند در روز قیامت
• بچه شیطون
• داستان زندگی آقای مدیر عامل
• سخن پایانی
• منابع و مراجع

نویسنده

امیررضا آرمیون، متولد سال 1359، دکتری مهندسی پزشکی دارد. او معتقد است که خدا به ما فرصت زندگی کردن داده است تا به برسیم. به علاوه، او کتاب هایش را به صورت صوتی نیز منتشر کرده است تا همه کسانی که از کمبود زمان نیز رنج می برند بتوانند از این داستان ها استفاده کنند. از دیگر آثار او می توان به مجموعه های سه جلدی من، منم، من و ما و زندگی کن اشاره کرد. او کتاب های دیگری چون خوشحالی یعنی و تو و من را نیز در کارنامه خود دارد.

مترجم و گردآورنده: امیررضا آرمیون انتشارات: ذهن آویز