کتاب تراژدی در هارلم - هنری

کتاب تراژدی در هارلم به قلم ا. هنری و ترجمه ی محمدرضا بهاری در نشر مرکز به چاپ رسیده است.

کتاب "تراژدی در هارلم"  مجموعه ی 21 داستان کوتاه، تحت عناوین "هدیه ی مغان"، "جهان وطن در کافه"، "جناب خوشباش"، "پلیس و سرود کلیسا"، "یک قصه ی ناتمام"، "ماجرای عشق یک کارگزار پر مشغله"، "جاده های سرنوشت"، "نیم رخ سحر آمیز"، "راه راست"، "کفش ها"، "کشتی ها"، "اربابان هنر"، "دورویی هارگریوز"،" سر بهای رئیس سرخ پوست ها"، "رصد"، "آونگ"، "دو آقای محترم شکرگزار"، "تراژدی در هارلم"، "رویای شهسوار نیمه ی تابستان"، "آخرین برگ و کنت" و "مهمان عروسی" را دربرمی گیرد که توسط "ویلیام سیدنی پورتر"، نویسنده ی صاحب نام امریکایی، و با اسم مستعار "ا. هنری" به نگارش درآمده و حکایت هایی زیبا و خواندنی را در اختیار مخاطب قرار می دهد. به عنوان مثال در داستان "هدیه ی مغان"، شخصیت اصلی قصه، "دلا"، زنی جوان و جذاب است که در کنار همسرش، "جیمز دیلینگام یانگ"، مردی کوشا و مهربان، زندگی بسیار فقیرانه، ولی در عین حال عاشقانه ای، را سپری می کند. این زوج، مالک هیچ دارایی و اموال ارزشمندی نیستند که بتوانند به واسطه ی آن، بر دیگران فخر بفروشند؛ الا گیسوان بلند و بسیار زیبای دلا و ساعت جیبی طلای جیمز که از والدینش به ارث برده است. ماجرای این زوج، از شب کریسمس و زمانی آغاز می گردد که دلا به دلیل نداشتن پول کافی، جهت خرید هدیه ی شب کریسمس برای همسر عزیزش، تصمیم می گیرد، موهایش را فروخته و با پول آن هدیه ی چشمگیری برای جیمز خریداری کند. وی در ادامه، با ماجراهایی خواندنی و زیبا مواجه شده و خواننده را مجذوب داستان خود می کند.

فهرست

آشنایی هدیه ی مغان جهان وطن در کافه جناب خوشباش پلیس و سرود کلیسا یک قصه ی ناتمام ماجرای عشق یک کارگزار پر مشغله جاده های سرنوشت نیم رخ سحر آمیز راه راست کفش ها کشتی ها اربابان هنر دورویی هار گریوز سر بهای رئیس سرخ پوست ها رصد آونگ دو آقای محترم شکرگزار تراژدی در هارلم رویای شهسوار نیمه ی تابستان آخرین برگ کنت و مهمان عروسی

برشی از متن کتاب

هدیه ی مغان یک دلار و هشتاد و هفت سنت. کلش همین بود. و شصت سنتش سکه های یک سنتی. سکه هایی که هر بار برای تصاحب یکی یا دو تای آن ها در خریدهای ممسکانه، با بقال و سبزی فروش و قصاب، تا حد سرخ شدن صورت از شرم به اتهام ناگفته ی خست، چانه زده شده بود. دلا سه بار پول را شمرد. یک دلار و هشتاد و هفت سنت. و فردا کریسمس بود. بی تردید هیچ کاری نمی شد کرد جز آن که آدم خودش ار روی کاناپه ی محقر درب و داغان ولو کند و زار بزند. دلا هم همین کار را کرد. نتیجه ی اخلاقی اش این که زندگی ترکیبی از اشک ها، فخ فخ ها و لبخندهاست، و در این میان البته سهم فخ فخ ها بیش تر است. ضمن این که خانم خانه دارد به تدریج مرحله ی اول را پشت سر می گذارد و به مرحله ی دوم می رسد، نگاهی به خود خانه می اندازیم: یک آپارتمان مبله که اجاره ی هفتگی اش هشت دلار است. این دقیقا فقر نیست، اما مسلما این کلمه را برای هیئت شناسایی نیازمندان تداعی می کند. در راهرو ورودی پایین، صندوق پستی بود که در آن هیچ نامه ای انداخته نمی شد، و دکمه ی برقی که از آن انگشت هیچ بنی بشری نمی توانست زنگی را به صدا دربیاورد. یک چیز دیگر مربوط به آن جا کارتی بود روی در که رویش نوشته بود «آقای جیمز دیلینگام یانگ». خانه ی «دیلینگام» قبلا در دوره ی پر رونقی که مستاجرش هفته ای سی دلار حقوق می گرفت به امان خدا رها شده بود. حالا که درآمد به بیست دلار کاهش یافته بود، حرف های کلمه ی «دیلینگام» محو به نظر می رسیدند، انگار داشتند خیلی جدی به فشرده شدن تا حد یک «د» ی ناقابل و بی ادعا می اندیشیدند. اما هر وقت که آقای جیمز دیلینگام یانگ به خانه می آمد و به آپارتمانش در طبقه ی بالا می رسید، خانم جیمز دیلینگام یانگ – که قبلا به اسم دلا به حضورتان معرفی شد – او را «جیم» صدا می زد و گرم در آغوش می گرفت. البته کار خیلی خوبی می کرد. دلا به گریه اش پایان داد و با بالشتک پودر مالی گونه هایش را صاف کرد. کنار پنجره ایستاده و با بی حالی به بیرون، به گربه ای خاکستری که روی نرده ای خاکستری در حیاط خلوتی خاکستری راه می رفت، نگاه کرد. فردا روز کریسمس بود و او فقط یک دلار و هشتاد و هفت سنت پول داشت که با آن ها هدیه ای برای جیم بخرد. ماه ها داشت هر سنتی را که می توانست پس انداز می کرد، و آخرش هم این شده بود. بیست دلار در هفته به جایی نمی رسد. هزینه ها بیش تر از آنی بود که فکرش را می کرد. همیشه همین طور است. فقط یک دلار و هشتاد و هفت سنت برای خریدن هدیه ای برای جیم – جیم عزیزش. چه ساعت های لذت بخشی که صرف برنامه ریزی برای خریدن چیز قشنگی برای جیم نکرده بود! یک چیز خوب و کمیاب و اصیل ...

(گزیده ای از بهترین داستان های کوتاه) نویسنده: اُ. هنری ترجمه: محمدرضا بهاری انتشارات: مرکز