loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب تراس، روال عادی - ژان کلود کری یر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب تراس؛ روال عادی (دو نمایشنامه)، نوشته ژان کلود کری یر، با ترجمه اصغر نوری توسط نشر بیدگل به چاپ رسیده است.

این کتاب شامل دو نمایش نامه فوق العاده زیبا با نام های "تراس" و "روال عادی" از "ژان کلود کری یر" می باشد که انتشارات "بیدگل" برای اولین بار آن ها را به فارسی منتشر کرده و در قالب یک کتاب درآورده است. ماجرای "تراس" مربوط به زندگی زوج جوانی است و "کری یر" در قالب نمایش زندگیِ این زوج، به بیان این نکته می پردازد که هیچ کدام از انسان ها نمی توانند به نقطه ای برسند که با اطمینان بگویند با یک نفر تفاهم کامل دارند. "روال عادی" هم داستان ملاقات یک خبرچینِ حکومت دیکتاتوری را با کمسیر همان حکومت روایت می کند. کمیسر، خبرچین را احضار کرده و به صحبت هایی با او می پردازد و در خلال این صحبت ها، مخاطب با جامعه ای رو به رو می شود که ترسناک ترین و عجیب ترین ماجراها در آن به امری طبیعی و روالی عادی تبدیل شده اند. نویسنده ی فرانسوی این کتاب که همواره به عنوان یکی از مطرح ترین فیلم نامه نویسان جهان از او یاد شده، در کتاب حاضر با طنزی گزنده سوءظن هایی که به مدیران حکومتی و صاحبان قدرت دارد را به تصویر می کشد و پوچی های زندگی را بیان می دارد. کتاب پیش رو، با دو نمایش نامه ی فوق العاده ای که دارد لحظات بسیار زیبایی را برای شما به ارمغان می آورد، پس پیشنهاد می کنیم مطالعۀ آن را از دست ندهید.


فهرست


  • مقدمه ی مترجم
  • تراس
  • روال عادی
  • گفت و گو با ژان کلد کری یر

برشی از متن کتاب


خبرچین: راستش دوست داشتم خودم را گناهکار حس کنم. با علم به این که گناهکار نیستم .گناهکار در مصونیت کامل. حس می کردم دارم توی خودم قابلیت‌ هایی رو کشف می کنم که ازشون بی خبر بودم. توانایی انجام دادن اعمال بد بدون کوچک ترین خطری. به علاوه این موضوع باعث می ‌شد که به خودم مثل یه آدم بی عیب و نقص نگاه نکنم. می فهمی چی میگم؟ دست ‌کم مانع از این می شد که خیال کنم بهتر از دیگرونم. داشتم شکوفا می شدم. هر روز خودم را به حیرت می نداختم. با خودم می گفتم امروز دیگه می خوای چی از خودت در بیاری؟ حظ می کردم از این جست و جو، تخیل، از این فرو رفتن آروم تو خودم. چون حس می کردم دارم کشف می کنم دیگرون چی تو سرشونه. می خوان چی بگن یا چیکار کنن، ولی جلوی خودشون رو می گیرن. ولی من نه. همه چی رو می گفتم. همه چی، حتی بیشتر از همه چی. تحت حمایت کمیسر ارتوگ بودم و قراری که بینمون بود. به هر حال اون نوشته های من رو نمی خوند. می تونستم خودم رو رها کنم. آزاد بودم. کمیسر: دارم به دقت به حرفاتون گوش میدم، ولی باید صادقانه بگم که هنوز متقاعد نشده م. خبرچین: درباره چی متقاعد نشده‌ین؟ کمیسر:این که نویسنده این نامه ها شما هستین. خبرچین: بیشتر از این چی میخواین؟ کمیسر:چندتا مورد مشخص دیگه بگو. از اتهام هایی که به خودتون زده ین. یک یا دو مورد. خبرچین: چهار سال پیش، نرفتنم راهپیمایی روز یادبود. کمیسر:یک لحظه (کمیسر میان برگ هایی که با علامت کوچک مشخص شده اند، دنبال نامه خاص می گردد و آن را پیدا می کند.) آه، بله، ایناهاش، خب؟ خبرچین: تعریف کردم دختر کوچکم مریض بود، یه تب شدید و ناگهانی، نوشتم اون روز مطب همه دکتر ها تعطیل بود و من مجبور شدم تو خونه پیش دخترم بمونم تا ازش مراقبت کنم، کمپرس روش بزارم، بهش آسپیرین بدم، سرفه می کرد، حتی تو بعضی لحظات دیگه نفس نمی کشید... کمیسر:(می‌خواند) رنگش کاملا قرمز می شد، عرق می کرد... خبرچین: بله نمی تونستم تنهاش بذارم. کمیسر:ولی در واقع، اول مریض نبود؟ خبرچین: معلومه که نه. همش ساختگی بود. کمیسر:پس با این حساب با دختر کوچولوتون تو خونه موندین. خبرچین: من هم همین رو گفتم. کمیسر: تمام طول راهپیمایی؟ خبرچین: تمام طول روز. کمیسر: همسرتون چی؟ خبرچین: راهپیمایی می کرد. پسرمون هم همین طور. کمیسر: اگه شما تمام طول روز با دختر کوچولوتون خونه موندین، پس کی شما را دیده که تونسته شما رو لو بده؟ نویسنده فرضی این کی بوده؟ همسرتون؟ دخترتون؟ چون به هر حال، وقتی کسی رو لو میدی باید به توجیهی وجود داشته باشد. دست کم یک عنصر باورپذیر. همینجور و رو هوا که نمیشه کسی رو لو داد، چون بلافاصله مشکوک به نظر میاد. خبرچین: خوب میدونم آقای کمیسر. گمان می کنم این مورد رو به یه همسایه نسبت دادم. یه مرد واقعا مریض و زمین گیر که نمی تونست از خونه خارج بشه. کمیسر: مردی که دلایل کافی برای دلخور بودن از شما را داشت؟ خبرچین: نمیدونم، به ندرت باهاش حرف می زدم. تو ماه ژانویه مرد. کمیسر: با این حساب، اون سال برخلاف اون چه که وانمود کردین همسایه زمین گیرتون می گه شما به راهپیمایی رفته بودین؟

(دو نمایشنامه) نویسنده: ژان کلود کری یر مترجم: اصغر نوری انتشارات: بیدگل


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب تراس، روال عادی - ژان کلود کری یر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل