loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب تام گیتس 8 (بعله! شاید هم نه...) نشر افق

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
195,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره کتاب تام گیتس 8 (بعله! شاید هم نه...)

” تام گیتس ” اسم پسر بچه ی بازیگوش و باحالی است که خیلی به موسیقی راک و نقاشی کشیدن علاقه دارد و عاشق خوردن بیسکوییت کاراملی و اذیّت کردن خواهر بزرگ ترش ” دلیا ” ست. او دوست دارد همه چیز را برای همه تعریف کند و این کتاب، کتابچه ی خنده دارهِ داستان زندگی اوست و همه چیز از جان آدمیزاد تا هیولاهای گنده و... درونش پیدا می شود و نقاشی تک تک آدم های درون زندگیش و همه چیز هایی که دوست دارد و یا ازشان متنفر است را برای ما کشیده است که ما، با خواندن و دیدنشان می توانیم کمی در زندگی اش سرک بکشیم و با او همراه شویم و بزنیم زیر خنده. از آن جایی که نمی دانید باید بگویم از درب ورودی مدرسه تا خانه ی تام گیتس فقط چهار دقیقه راه بیشتر نیست ولی او همیشه سعی می کند که دیر برسد.

معمولاً هم دلیلش این است که با ” دِرک ” ( صمیمی ترین دوستش و هم گروهیش توی گروه موسیقی ) کلی گپ می زنند و محو تماشای آدامس های میوه ای و ویفر های کاراملی توی مغازه می شوند. یا بعضی وقت ها هم تام اول صبح شروع می کند به نواختن گیتار و خواندن کتاب هایش توی دستشویی تا دلیا را منتظر نگه دارد و کلی ذوق کند برای خودش. تام همیشه سعی می کند که کُفر دلیا را بالا بیاورد و یک روز خوش برایش نگذارد. عینکش را قائم می کند یا وقتی که مامان و بابا دلیا را دعوا می کنند، او بلند بلند می خندد. اما حالا تام دیگر قصد اذیت کردن دلیا را ندارد و این دلیاست که می خواهد با خوردن برشتوک های مورد علاقه ی تام حرصش را در بیاورد و تا حدودی هم موفق می شود اما تا وقتی که مامان از موضوع با خبر نشده باشد. چون مامان که قضیه را می فهمد سعی می کند به دعوا های تام و دلیا خاتمه دهد و یک بسته ی برشتوک دیگر برای تام بخرد و او را راهی مدرسه کند تا دوباره دیرش نشود.

با رسیدن تام به مدرسه، او متوجه می شود که نصف بچه های کلاس ویروس جدیدی گرفته اند و امروز به مدرسه نیامدند. حتی آقای ” فولرمن ” معلمِ چشم درشتشان هم همش در حال سرفه کردن است و ممکن است او هم تا خوب شدن حالش به مدرسه نیاید. آقای مدیر و دیگر معلم های دیگر هم که قرار بود خودشان را برای جشن فروش در مدرسه آماده کنند، جشنی که بچه ها در آن کاردستی هایی می سازند و می فروشند تا با پولش به خیریه کمک کنند، نگران اند که بچه های دیگر ویروس نگیرند و وقتی که مراسم اهدای جایزه به بچه هایی که بهترین شعر خوانی را اجاره می کردند شروع شد، از همه خواستند تا کسی سرفه نکند. اما در این بین وقتی تام می دید همه در حال سرفه کردن هستند و یک دفعه ساکت شدند نتوانست جلوی سرفه کردن خودش را بگیرد و انگار ویروس ها به او هم حمله کرده بودند و دیگر نمی توانست توی جشن فروش شرکت کند و کیک فنجانی بخورد. برای همین هم...

خرید کتاب تام گیتس نوشته ی لیز پیشون و ترجمه ی آتوسا صالحی که توسط نشر افق به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


من بیشتر وقت ها از غافلگیر شدن خوشم می آید. عکس های جایی را که حینِ تعطیلات تویش اقامت داریم دیده ام. درنتیجه قرار نیست غافل گیر بشوم. به نظر جای قشنگی می آید، دور تا دورش را درخت های صنوبر گرفته اند و خیلی از ساحل دور نیست. خیلی هیجان زده ام! با ساکم که کاملا بسته شده می روم بیرون و حالا بابا می تواند بچپاندش توی ماشین. دارد نهایت تلاشش را می کند همه چیز را جا بدهد، ولی کارِ ساده ای نیست. وقتی دوتا از ظرف های پلاستیکی از ساکِ گردشمان می افتند بیرون، بابام ازم می پرسد: کی این قدر زیاد ظرفِ پلاستیکی لازم داره؟ فکر مامانتون همه ش به ظرف پلاستیکیه! مامان از توی خانه غُر می زند که: شنیدم حرفت رو! همه چیز را می شنود. ساکم را که می دهم به بابا متوجه می شوم درست همان ماشین یک صندلی اضافی کار گذاشته شده به فکر می بردم که... چه خبره؟ این صندلی فقط وقت هایی نصب می شود که قرار باشد آدم های دیگری را هم سوار ماشینمان کنیم. این اولین غافلگیریِ تعطیلات است. بعد بابا بهم می گوید: تام، تو روی اون صندلی عقبیه می شینی. چرا من باید اونجا بشینم؟ نمی شه همون جایی بشینم که همیشه می شینم؟ باید صندلی عقبیه بشینی، چون سرِ راه آوریل رو هم بر می داریم. بابا در جا جوابم را نمی دهد، این می شود که می گویم: اون که با ما نمی آد تطیلات، می آد؟ بابا مِن مِن کنان زیر لب می گوید: دِلیا خواسته یکی از دوست هایش همراهمان بیاید و اینکه چون می خواهند دِلیا بیاید، خیلی انتخابی ندارند. پیشنهاد می کنم: خب بذاریم دِلیا بمونه! این یک غافل گیری حسابی است و چیزی نیست که انتظارش را داشتم‌. مدتی می شود دِلیا و آوریل با همدیگر دوست اند و جدای این نکته که قدِ آوریل خیلی کوتاه تر از دِلیا است، یک جور غم انگیزی خیلی شبیه هم اند. آوریل زیاد حرف نمی زند، در نتیجه توی ماشین زیادی وراجی نمی کند، خود همین مهم است. مامان همیشه کلی زحمت می کشد با آوریل حرف بزند، ولی آوریل کلا فقط چیزهایی می گوید مثل: آره‌. نه‌. بگی نگی... نه واقعا... خیلی چیز دیگری نمی گوید. اینکه آوریل با ما بیاید تصور دلخواه من از غافل گیری نیست. غافل گیری! هنوز دارم سعی می کنم این خبر را هضم کنم که مامان می آید بیرون، دم ماشین و می گوید: ببخشید تام! ما بهت نگفتیم آوریل هم داره باهامون می آد؟ می گویم: نه! بعد می پرسم: چرا دِلیا می تونه یکی از دوست هاش رو بیاره من نمی تونم؟ مامان بهم می گوید: جا به اندازه ی کافی نداریم. شاید دفعه ی بعد تو بتونی یکی رو بیاری. به حرفش الان دیگر وارد مغزم شد و دفعه ی بعدی که بخواهیم برویم سفر یادم می آید و حرفش را پیش می کشم. تنها راهی هم بود که می تونستیم کاری کنیم دِلیا کل مدت رو به بد اخمی کردن نگذرونه‌. خودت می دونی بعضی وقت ها چه جوریه دیگه! نوجوون ها و همه ی این ماجراهاشون دیگه. این نکته ی آخر را جوری به حرفش اضافه می کند انگار توجیهِ معقولی باشد. دوباره از بابا می پرسم: چرا آوریل باید با ما بیاد؟ به نظر من قضیه منصفانه نیست. چون ما نمی تونستیم دِلیا رو بذاریم تک و تنها توی خونه بمونه، برای همین هم قبول کردیم یکی از دوست هاش رو بیاره. دستِ کم حالا دیگه کلِ مدت رو به بد اخلاقی کردن نمی گذرونه! می گویم: اون که همیشه بد اخلاقه. بعد مامان با چند تا ساکِ دیگر می آید بیرون و بهم می گوید: دِلیا و آوریل با همدیگه وقت می گذرونن و تو هم می تونی با ما وقت بگذرونی! بابا خیلی با اشتیاق می گوید: فکرش رو بکن چه کارهای می تونیم با همدیگه بکنیم! می پرسم: چه جور کارهایی؟ چون هنوز قانع نشده ام دِلیا و آوریل قرار نیست گند بزنند به کلِ تعطیلاتم. بابا که می گوید: موج سواری مامان بلند، صدای خنده ی تمسخر از خودش در می آورد. که می رین موج سواری فرانک! واقعا؟! بابا ادای موج سواری در می آورد و می گوید: منظورت چیه؟ من مادر زادی موج سوارم. حالا می بینی. مامان با خنده می گوید: تنها چیزی که از الان می تونم ببینم اینه که... صبح میری موج سواری، بعد، بعد از ظهرش توی بیمارستانی. بابا بهش می گوید: احتمالا غافل گیر می شی. مامان و بابا همین طور دارند وسایل توی ماشین می گذارند و من با فشار خودم را جا می کنم روی صندلی عقب و سعی می کنم کاری کنم جایم راحت باشد. همه ی کارها که تمام شد، سرو کله ی دِلیا پیدا می شود. خودش را تِلِپی می اندازد روی صندلی... و یک کلمه هم حرف نمی زند، این است که من هم حرف نمی زنم. تقریباً آماده ی رفتنیم که بابا تصمیم می گیرد

نویسنده: لیز پیشون مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق  

لیز پیشون

لیز پیشون کیست؟

لیز پیشون، نویسنده و تصویرگر مشهور و محبوب کتاب‌های کودکان و نوجوانان و خالق مجموعه پرطرفدار تام گیتس است. این مجموعه کتاب از پیشون، به حدی مورد توجه قرار گرفت که به بیش از 40 زبان در دنیا ترجمه شد. در ادامه با این نویسنده بریتانیایی بیشتر آشنا خواهیم شد. بیوگرافی لیز پیشون

زندگینامه‌ی لیز پیشون

لیز پیشون در لندن و تاریخ شانزدهم آگوست سال 1963 متولد شد. او آخرین فرزند والدینش بود و از نعمت داشتن دو خواهر و یک برادر بزرگ‌تر از خود، بهره می‌برد. لیز، تحصیلات مقاطع ابتدایی خویش را در مدرسه‌ی بروکفیلد (واقع در هایگیت) سپری کرد. وی از همان دوران نوجوانی به طراحی علاقه‌مند بود؛ از همین روی، همواره، شخصیت‌های مختلف کتاب‌های گوناگون را ترسیم می‌نمود. در نتیجه‌ی همین علاقه نیز، در هنرستان کمبرول لندن، به فراگیری طراحی گرافیک پرداخت و مدرک کارشناسی خود را با موفقیت اخذ کرد. لیز پیشون در سال 1990 با مارک فلانری پیمان زناشویی بست و صاحب یک پسر و دو دختر شد. او، فعالیت‌های شغلی خود را با طراحی بر روی انواع تیشرت‌ها، کارت‌های تبریک، تقویم و ... آغاز کرد. پیشون، پس از پذیرش تصویرگری برای چندین کتاب داستان‌ ویژه‌ی مخاطب کودک و نوجوان، به نگارش قصه‌های خود، تمایل زیادی یافت. بنابراین حرفه‌ی نویسندگی را به طور جدی از سر گرفت و خیلی زود، توانست جایگاه ویژه‌ای را در عرصه‌ی ادبیات کودک و نوجوان به خود اختصاص دهد. لیز پیشون کیست؟

بهترین کتاب لیز پیشون

تمامی آثار لیز پیشون سرشار از شادی، هیجان و طنز هستند؛ به طوری که شور و هیجان را به خواننده القا کرده و شادی را برایش به ارمغان می‌آورند. مجموعه کتاب تام گیتس، یکی از محبوب‌ترین و معروف‌ترین آثار لیز به شمار می‌آید؛ در واقع عامل اصلی شهرت این نویسنده در سطح جهان، همین مجموعه داستان می‌باشد؛ مجموعه‌ای که تا کنون به بیش از 44 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده و با استقبال بی‌نظیر مخاطب مواجه گشته است. خرید کتاب های تام گیتس

قیمت کتاب لیز پیشون

کتاب و کتاب‌خوانی یکی از بهترین ابزارهای سرگرمی در دنیا به شمار می‌رود؛ ابزاری که به طور حتم، مانع از اتلاف وقت ارزشمند کودکان و نوجوانان عزیز گشته و آن‌ها را از اتلاف وقت باز می‌دارد. در همین راستا، می‌توان به کتاب های لیز پیشون، اشاره نمود که با ارائه‌ی ماجراهایی پرکشش و جذاب، لحظات مفرحی را برای مخاطب کودک و نوجوان ایجاد می‌کند. شما برای اطلاع از قیمت هر یک از مجلدهای کتاب های این نویسنده، روی آن کلیک کنید و ضمن مطالعه خلاصه‌ای از آن، از مشخصات دیگر آن نیز مطلع شوید.

خرید کتاب های لیز پیشون از کتابانه

کتابانه، موسسه‌ای فرهنگی است که در راستای ارتقای سطح فرهنگ مطالعه در جامعه و تامین تمامی نیازهای مشتریان خویش، به فروش انواع رمان های نوجوان، کتاب های عمومی، دانشگاهی و... می‌پردازد. کتاب های لیز پیشون، از جمله آثاری هستند که در لیست فروش این موسسه قرار دارند. بنابراین دوستداران این کتاب‌ها می‌توانند با مراجعه‌ی حضوری اقدام به تهیه‌ی آن‌ها نمایند و یا این‌که از طریق سامانه‌ی فروش اینترنتی کتابانه، اثر مورد نظر خود را سفارش داده و در کوتاه‌ترین زمان ممکن، آن را درب منزل خویش دریافت نمایند.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب تام گیتس 8 (بعله! شاید هم نه...) نشر افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل