کتاب تام گیتس 6 (جایزه های خیلی خفن) نشر افق
- انتشارات : افق
- مترجم : آتوسا صالحی
- تگ : تام گیتس
محصولات مرتبط
کتاب جایزه های خیلی خفن حالا نه خیلی ششمین جلد از مجموعه ی تام گیتس نوشته ی لیز پیشون با ترجمه ی آتوسا صالحی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
” تام گیتس ” اسم پسر بچه ی بازیگوش و باحالی است که خیلی به موسیقی راک و نقاشی کشیدن علاقه دارد و عاشق خوردن بیسکوییت کاراملی و اذیّت کردن خواهر بزرگ ترش ” دلیا ” ست. او دوست دارد همه چیز را برای همه تعریف کند و این کتاب، کتابچه ی خنده دارهِ داستان زندگی اوست و همه چیز از جان آدمیزاد تا هیولاهای گنده و... درونش پیدا می شود و نقاشی تک تک آدم های درون زندگیش و همه چیز هایی که دوست دارد و یا ازشان متنفر است را برای ما کشیده است که ما، با خواندن و دیدنشان می توانیم کمی در زندگی اش سرک بکشیم و با او همراه شویم و بزنیم زیر خنده. از آن جایی که نمی دانید باید بگویم از درب ورودی مدرسه تا خانه ی تام گیتس فقط چهار دقیقه راه بیشتر نیست ولی او همیشه سعی می کند که دیر برسد.
معمولاً هم دلیلش این است که با ” دِرک ” ( صمیمی ترین دوستش و هم گروهیش توی گروه موسیقی ) کلی گپ می زنند و محو تماشای آدامس های میوه ای و ویفر های کاراملی توی مغازه می شوند. یا بعضی وقت ها هم تام اول صبح شروع می کند به نواختن گیتار و خواندن کتاب هایش توی دستشویی تا دلیا را منتظر نگه دارد و کلی ذوق کند برای خودش. همیشه سعی می کند که کُفر دلیا را بالا بیاورد و یک روز خوش برایش نگذارد. عینکش را قائم می کند یا وقتی که مامان و بابا دلیا را دعوا می کنند، او بلند بلند می خندد. اما حالا تام دیگر به اذیّت کردن خواهرش کم تر فکر می کند و تصمیم گرفته است مثل ” مارکوس ” یک نشان و سنجاق سینه ی دانش آموز برتر بگیرد.
از نظر تام، مارکوس اعصاب خورد کن ترین و خنگ ترین دانش آموز کلاس است اما از وقتی که به خاطر انجام تکالیفش آن هم به موقع توانسته یک نشان برای خودش بگیرد همه ی معلم ها جور دیگری به او نگاه می کنند. به او لبخند می زنند و او حتی می تواند وقت ناهار توی کتابخانه برود که یکی از مورد علاقه ترین کار ها برای تام همین است تا بتواند کتاب های مصورش را بخواند. تام هم دوست دارد مثل مارکوس و یا ” امی پورتر ” باهوش ترین و قشنگ ترین دختر کلاس برای خودش نشانی داشته باشد بنابراین تصمیم می گیرد از امروز و بعد تمام شدن مدرسه سریعاً تکالیفش را انجام دهد. اما بارسیدن به خانه تازه یادش می افتد که مامان کلی خوراکی های خوشمزه خریده است و باید اول شکمش را سیر کند تا بتواند مشق هایش را بنویسد. همین که یواشی سراغ شکلات های کشمشی رفت متوجه شد که بابا و مامان امشب به مهمانی می روند و مادربزرگ و پدر بزرگش به خانه ی آن ها می آیند تا حواسشان به دلیا و تام باشد و در نتیجه توی این هوای سرد و برفی فقط بازی های رومیزی با پدر بزرگ دلچسب ترین چیز بعد از خوردن خوراکی هاست. اما تام خبر ندارد که چه چیز هایی پیش رویش دارد که باعث می شود همه ی تصمیمات و فکر هایش را بهم بریزد و...
برشی از متن کتاب
من معمولا توی تصمیم گرفتن خیلی واردم، به خصوص وقتی پای خوردنی وسط باشد. اما امروز صبح تصمیم گیری یک کم سخت بود، بیشتر به خاطر اینکه مامان بزرگ ماویس دیروز سر زده آمده خانه مان، همراهِ یک مقدار خرت و پِرت مثلِ یک بسته ی کوچک پُر از بِرِشتوک جورواجور صبحانه که خوردنیِ محبوبِ من است. ممنون مامان بزرگ! چیزهای دیگری هم همراه خودش آورده بود که خیلی خوشمزه به نظر نمی آمدند. مثلا دوتا بسته جلبک دریایی و چیپس با طعمِ چوب و یک شیشه پر از مواد عجیبی غرق در شیره. یکی بخر دوتا ببر! مامان بزرگ بهم گفت: هِی یادم می ره چیپس لای دندون های بابا بزرگتون گیر می کنه. وقتی هم داشت چیپس ها را بهم می داد، گفت: برای همین فکر کنم احتمالا تو از این ها هم خوشِت بیاد تام. خیلی زیاد سعی کردم قیافه ام شبیهِ عُق ق ق حالم به هم می خوره! نشود. عوضش به مامان بزرگ گفتم بهتر است چیپس هارا بدهد دِلیا. چون که عاشقِ این طعمه! مامان بزرگ گفت من خیلی برادرِ با فکری ام و من هم گفتم بله همین طور است. ماجرا خوب نتیجه داد، چون الان دیگر این قضیه ی بافکر بودن رسما تایید شده است: بِرِشتوک مالِ من است. چیپس ما نصیب دِلیا می شود. و مامان و بابا هم می توانند موادِ غرق در شیره را بخورند. برشتوک ها را ته ته گنجه ی آشپزخانه قایم کردم تا مطمئن باشم کسی قبلِ من خودش را به برشتوک مهمان نمی کند. برای همین هم امروز صبح خوشحال و سحر خیز آمده ام طبقه ی پایین و دارم بسته های جور واجور برشتوک را نگاه می کنم. ولی نمی توانم تصمیم بگیرم که کدامشان را اول بخورم. پلاستیکی را که دورِ بسته شان پیچیده، می کَنم و همان طور که دارم فکر می کنم، آخرش تصمیمم را می گیرم... شکلاتی ها! اما تا می خواهم بسته اش را بردارم... یکهو سر و کله ی دِلیا پیدا می شود و بِرِشتوکم را می قاپد! هان؟! اگه اشکالی نداره من این رو می خورم. داد می زنم: مال منه! پسش بده! همان طور که بسته ی برشتوک را باز می کند، می پرسد: کی گفته؟ مامان بزرگ اون هارو برای من آورده. گفت اونا مالِ منن. پنج تا بسته واسه تو مونده دیگه تام! من فقط همین یکی رو می خورم. اضطراب گرفته ام، می گویم: نمی تونی این کار رو بکنی. دِلیا شروع می کند شیر ریختن روی برشتوک. اِooo، معلومه که می تونم، نگاه کن. بعد هم کاسه را آن قدر بالا می گیرد که من دستم بهش نمی رسد. این صبحانه ی منه و تو هم هیچ کاری نمی تونی بکنی. فقط اینکه اشتباه می کند دیگر، یک کاری هست که من می توانم بکنم... به دو به دو تمام آشپزخانه را دور می زنم. و هرجا هرچی قاشق می بینم، بر می دارم. همه شان را می چپانم توی یک کیسه ی پلاستیکی و کیسه را محکم می گیرم دستم. دِلیا دارد تماشا می کند. آهی می کشد که: واقعا داری همچین کاری می کنی؟ آخرین قاشق کنار کاسه ی ظرفشویی است. و جفتمان می بینیمش. دلیا می دَوَد طرفش ولی من با یک لیزِ حرفه ای کف زمین و یک حرکت دست زودتر می رسم به قاشقه. می گویم: هاه آره! قاشقه مال من شد! و قاشق را می چپانم توی کیسه. دِلیا دارد کفری می شود. بده من اون قاشق رو تام! می گویم: برشتوکم رو پس بده. بعد هم فقط برای اینکه خیالم راحت شود، یک دور دیگر دور آشپزخانه می زنم و همه ی چنگال هارا بر می دارم. دِلیا که دارد سعی می کند شبیه مامان حرف بزند، بهم می گوید: خیلی خب بسه دیگ! فکر کنم آماده ی معامله است، برای همین پیشنهادی می دهم. اگه بسته ی شکلاتی رو بهم پس بدی، این بسته ی غلات ساده رو می دهم بهت. برشتوک شکلاتی، برشتوک محبوب منه. برشتوک محبوب من هم هست. حالا هم یه قاشق رد کن بیاد. اما مامان بزرگ اون چیپس هارو داد به تو. دِلیا می گوید: من دلم نمی خواد صبحانه چیپس بخورم. دلم می خواد این برشتوک رو بخورم. جانم دارد به لبم می رسد. برای همین می گویم: می شه لطف اپسش بدی؟ دِلیا راه می افتد سمت من. درست نمی دانم چه کار می خواهد بکند. کیسه پلاستیک را می گیرم جلویم و بعد بفهمی نفهمی یک کم تابش می دهم این طرف آن طرف تا نگذارم دِلیا نزدیک تر بشود. دلیا وقتی چیزی را می خواهد، آدم خیلی کلکی می شود. بهش می گویم: از قاشق فاصله بگیر... از چنگال ها هم همین طور. تا مبادا تو فکرِ کاری باشد. دلیا می ایستد، پایین را نگاه می کند، بعد خیلی آرام کشویی راباز می کند و... چوب غذا خوری را در می آورد؟ می خندد که این ها رو یادت رفته بود؟ تماشا می کنم که دِلیا خیلی حرفه ای دانه های برشتوک شکلاتی را یکی یکی با چوب های غذا خوری بر می دارد. کیسه ی قاشق ها و چنگال هارا که می اندازم زمین، صدای چلیک چلیک بلندی می دهد. مامان و بابا در جا خبر دار می شوند. که حتما طبقه ی پایین دارد اتفاق نه چندان خوبی می افتد...
نویسنده: لیز پیشون مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق
لیز پیشون
لیز پیشون کیست؟
لیز پیشون، نویسنده و تصویرگر مشهور و محبوب کتابهای کودکان و نوجوانان و خالق مجموعه پرطرفدار تام گیتس است. این مجموعه کتاب از پیشون، به حدی مورد توجه قرار گرفت که به بیش از 40 زبان در دنیا ترجمه شد. در ادامه با این نویسنده بریتانیایی بیشتر آشنا خواهیم شد.
زندگینامهی لیز پیشون
لیز پیشون در لندن و تاریخ شانزدهم آگوست سال 1963 متولد شد. او آخرین فرزند والدینش بود و از نعمت داشتن دو خواهر و یک برادر بزرگتر از خود، بهره میبرد. لیز، تحصیلات مقاطع ابتدایی خویش را در مدرسهی بروکفیلد (واقع در هایگیت) سپری کرد. وی از همان دوران نوجوانی به طراحی علاقهمند بود؛ از همین روی، همواره، شخصیتهای مختلف کتابهای گوناگون را ترسیم مینمود. در نتیجهی همین علاقه نیز، در هنرستان کمبرول لندن، به فراگیری طراحی گرافیک پرداخت و مدرک کارشناسی خود را با موفقیت اخذ کرد. لیز پیشون در سال 1990 با مارک فلانری پیمان زناشویی بست و صاحب یک پسر و دو دختر شد. او، فعالیتهای شغلی خود را با طراحی بر روی انواع تیشرتها، کارتهای تبریک، تقویم و ... آغاز کرد. پیشون، پس از پذیرش تصویرگری برای چندین کتاب داستان ویژهی مخاطب کودک و نوجوان، به نگارش قصههای خود، تمایل زیادی یافت. بنابراین حرفهی نویسندگی را به طور جدی از سر گرفت و خیلی زود، توانست جایگاه ویژهای را در عرصهی ادبیات کودک و نوجوان به خود اختصاص دهد.
بهترین کتاب لیز پیشون
تمامی آثار لیز پیشون سرشار از شادی، هیجان و طنز هستند؛ به طوری که شور و هیجان را به خواننده القا کرده و شادی را برایش به ارمغان میآورند. مجموعه کتاب تام گیتس، یکی از محبوبترین و معروفترین آثار لیز به شمار میآید؛ در واقع عامل اصلی شهرت این نویسنده در سطح جهان، همین مجموعه داستان میباشد؛ مجموعهای که تا کنون به بیش از 44 زبان زندهی دنیا ترجمه شده و با استقبال بینظیر مخاطب مواجه گشته است.
قیمت کتاب لیز پیشون
کتاب و کتابخوانی یکی از بهترین ابزارهای سرگرمی در دنیا به شمار میرود؛ ابزاری که به طور حتم، مانع از اتلاف وقت ارزشمند کودکان و نوجوانان عزیز گشته و آنها را از اتلاف وقت باز میدارد. در همین راستا، میتوان به کتاب های لیز پیشون، اشاره نمود که با ارائهی ماجراهایی پرکشش و جذاب، لحظات مفرحی را برای مخاطب کودک و نوجوان ایجاد میکند. شما برای اطلاع از قیمت هر یک از مجلدهای کتاب های این نویسنده، روی آن کلیک کنید و ضمن مطالعه خلاصهای از آن، از مشخصات دیگر آن نیز مطلع شوید.
خرید کتاب های لیز پیشون از کتابانه
کتابانه، موسسهای فرهنگی است که در راستای ارتقای سطح فرهنگ مطالعه در جامعه و تامین تمامی نیازهای مشتریان خویش، به فروش انواع رمان های نوجوان، کتاب های عمومی، دانشگاهی و... میپردازد. کتاب های لیز پیشون، از جمله آثاری هستند که در لیست فروش این موسسه قرار دارند. بنابراین دوستداران این کتابها میتوانند با مراجعهی حضوری اقدام به تهیهی آنها نمایند و یا اینکه از طریق سامانهی فروش اینترنتی کتابانه، اثر مورد نظر خود را سفارش داده و در کوتاهترین زمان ممکن، آن را درب منزل خویش دریافت نمایند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران