loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب بیشعورهای ابدی - خاویر کرمنت

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب بیشعورهای ابدی (شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آن ها) نوشته خاویر کرمنت با ترجمه مریم احمدی توسط انتشارات تیسا به چاپ رسیده است.

این کتاب درباره ی بی شعورهاست اما برای بی شعورها نیست! "خاویار کرمنت" در این کتاب قصد دارد با " شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آن ها" به همه ی کسانی که قربانی شده اند و مجبورند با افراد بی شعور زیادی سر و کله بزنند کمک نماید. "خاویار کرمنت" پیش از این کتاب، اثری تحت عنوان "بی شعوری بس است" نگارش کرده بود که در آن نحوه ی درمان بی شعوری را به افراد فاقد شعور نشان می داد اما کتاب حاضر درباره ی بی شعورانی است که حتی با راهکارهای کتاب قبلی اصلاح نشده اند و دیگر نمی شود کاری برای شان کرد. پس او تصمیم گرفته است با نشان دادن راهکارهایی به دیگر انسان های شرافتمند، آن ها را از دست این بی شعورها خلاص کند. این نویسنده ی خلاق که به گفته ی خودش هرگز فکر نمی کرده روزی مجبور شود چنین کتابی بنویسد، در اثر پیش رو، انواع بی شعورها را معرفی می کند و با شرح کامل صفات و ویژگی های آن ها، دیگر افراد را برای مقابله با آن ها آماده می سازد. او معتقد است افرادی که بعد از کتاب "بی شعوری بس است" هم اصلاح نشده اند، قطعاً خودشان دوست دارند بی شعور باشند پس درمان روی آن ها جواب نخواهد داد. از این رو انسان های باشعور باید قدمی بزرگ برای بیرون انداختن این افراد از زندگی شان بردارند.


فهرست


  • مقدمه
  • بخش یکم: با هر نامی، رنگ و بویش یکی است
  • فصل اول: بی شعور مطلق
  • فصل دوم: قاشق زنی روز هالووین
  • بخش دوم: حقه های کاری
  • فصل سوم: بیشعور گردن‌کلفت
  • فصل چهارم: بیشعور عقل کل
  • فصل پنجم: بیشعور یک دنده
  • فصل ششم: بیشعور غرغرو
  • فصل هفتم: بیشعور مکنده
  • فصل هشتم: بیشعور خردبین
  • فصل نهم: بیشعور لجن
  • فصل دهم: بی شعور آشوب طلب
  • فصل یازدهم: بیشعور قربانی
  • بخش سوم: بی شعور کیهانی
  • فصل دوازدهم: بی شعور کیهانی
  • فصل سیزدهم: بیشعور قائل به میانه روی سیاسی یا همان بیشعور با ملاحظه
  • فصل چهاردهم: بیشعور سبز یا بیشعور طرفدار حفظ محیط زیست
  • فصل پانزدهم: بیشعورهای مبتذل
  • فصل شانزدهم: بیشعورهایی که به شدت نفرت می ورزند
  • فصل هفدهم: بیشعور مفت خور
  • فصل هجدهم: نابودش کن

برشی از متن کتاب


وقتی می خواهیم شیء ساکن نامعلومی را به تصویر بکشیم معمولاً کوه را تصور می کنیم اما در طول سال ها، به چیز مهمی در مورد کوه ها پی برده ‌اند. آنها فقط سرجایشان هستند اگر بخواهید آنها را جا به جا کنید، با شما مقابله نمی ‌کنند. موفقیت یا عدم موفقیت شما را در این کار به تلاش و پشتکار خودتان بستگی دارد. اشیایی که واقعاً ساکن هستند در برابر جا به جایی مقاومت می‌کنند آنها مثل قاطر، ثم شان را محکم به زمین فشار می‌دهند و از دستور شما سرپیچی می کنند. هر چه بیشتر تلاش کنید آنها را به حرکت وا دارید، بیشتر مقاومت می‌کنند. هیچ ‌گاه با زور نمی ‌توانید کاری از پیش ببرید، برای این که بتوانید قاطری را از جایش حرکت بدهید، باید راهی بیابید تا به او بفهمانید حرکت کردن از اول ایده خودش بوده است نه شما. به عبارت دیگر، می بایست به انگیزه های روان شناختی و بسیار به شانس تکیه کنید. البته، بیشعورهای یک دنده (قاطر) بیش تر در اداره های دولتی حضور دارند به همین دلیل است که بار اولی که ملیدرد از اداره منابع انسانی دولت با من تماس گرفت که با هم جلسه ای داشته باشیم، احساس ترس و هیجان به من دست داد. او می‌خواست بداند آیا امکان برگزاری کلاس های درمانی بیشعوری در اداره آنها وجود دارد یا نه. پرسید که می ‌تواند پنج شنبه آینده ببینمش. مجبور بودم تعدادی از قرارهایم را لغو کنم و برنامه هایم را دوباره بچینم تا بتوانم خواسته او را برآورده کنم اما با کمال میل این کار را انجام دادم. پنج شنبه رسید، من هم سر وقت در دفترش حاضر شدم اما 45 دقیقه مرا منتظر نگه داشت. ولی به قدری صمیمانه عذرخواهی کرد که ناراحتی ام را فراموش کردم. او از مدیران ارشد سازمان شان دعوت کرده بود که در جلسه ما حضور داشته باشند. تحت تاثیر دقت و توجه زیاد آنها قرار گرفتم. آنها سوال های زیادی نپرسیدند اما بسیار یادداشت برداری کردند. در حالی که در ذهنم روی نحوه برگزاری کارگاهی که مطابق با نیاز آنها باشد کار می ‌کردم، جلسه را با رضایت خاطر ترک کرم. دو روز بعد، دوباره تماس گرفت که قرار بعدی مان را برای بعد از ظهر همان روز هماهنگ کند. به او گفتم که نمی ‌توانم جلسه را در مدت زمان کمتر از چهار ساعت برگزار کنم. به همین دلیل قرار جلسه را برای هفته بعد برنامه ریزی کردیم اما وقتی رسیدیم گفتند که میلدرد لحظاتی پیش وقتی که من در راه بودم با دفتر تماس گرفته و قرار ملاقات را لغو کرده است. زمان ملاقات به 9 صبح فردای آن روز موکول شد اما وقتی رسیدم به من گفتند که قرار ملاقات برای ساعت 8 بوده است و چون من سر ساعت 8 آن جا حاضر نبودم مشغول کار دیگری شده و افرادی که قرار بود در جلسه حاضر باشند را به سر پروژه‌های جدید فرستاده است. چاره‌ای نداشتم جز این که به دفترم بازگردم و خودم را آرام کنم. وقتی به دفتر رسیدم، سررسیدم را دوباره چک کردم. منشی ام به من اطمینان داد که قرار ملاقات برای ساعت 9 بوده است نه 8. او ساعت 4 بعد از ظهر روز گذشته، قرار ملاقات را برای ساعت 9 تایید کرده بود. این اطلاعات باعث شد زنگ اخطار بی شعوری در مغزم نواخته شود. صفحه 74

(شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آن ها) نویسنده: خاویر کرمنت ترجمه: مریم احمدی انتشارات: تیسا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بیشعورهای ابدی - خاویر کرمنت" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل