کتاب بگو نه

کتاب بگو نه نوشته ی دکتر سپیده ی خلیلی توسط انتشارات تولد به چاپ رسیده است.

" خرگوشک " از تنها بیرون رفتن و رو به رو شدن با روباه می ترسد اما هرگز نمی تواند روی حرف خواهر خود " ملوسک " حرفی بزند و زمانی که از او درخواست می کند دور و بر لانه را بگردد تا کسی آن جا نباشد؛ به او نه بگوید. او حتی سر میز شام هم نمی تواند از حق خود دفاع کند و به برادر خود " شیطونک " که هر شب از او می خواهد تا چند تایی از هویج های خود را به او بدهد، نه بگوید. یک روز عمه خرگوشه به خانه ی آنها آمده و می گوید: من امشب را تنها هستم و آمده ام این جا تا از خرگوشک بخواهم به منزل من بیاید و شب را پیش من بماند. او دلش می خواهد بگوید نه، ولی نمی تواند و مجبور می شود پیشنهاد عمه خانم را بپذیرد. اما شب در آن جا اتفاقاتی می افتد که متوجه رفتار اشتباه خود می شود...

" بگو نه " به صورت یک پک بسته بندی شده همراه با یک عروسک " خرگوش کوچولو " می باشد که با هدف آموزش نه گفتن  برای گروه سنی کودکان تهیه و چاپ شده است. صفحات این کتاب که از جنس کاغذ گلاسه می باشد به جعبه ی کوچکی که عروسک داخل آن قرار گرفته متصل است. به منظور درک بهتر قصه و تاثیر مثبت آن در یادگیری والدین و مربیان محترم می توانند با کمک این عروسک داستان را به صورت نمایش برای آنها اجرا کنند.

فردی که نمی تواند به کسی نه بگوید، پس از انجام کاری ناخواسته، خود را سرزنش می کند و دچار عذاب وجدان می گردد. نه گفتن مهارتی است که باید از کودکی در فرد نهادینه شود.

 

برشی از متن کتاب

ملوسک هر وقت می خواست از لانه بیرون برود، می گفت: خرگوشک، برو ببین دور و بر لانه روباه نباشد. خرگوشک هم از روباه می ترسید و هم از نه گفتن؛ ولی می رفت که خواهرش ناراحت نشود. شیطونک همیشه وقت ناهار تند تند غذایش را می خورد و به خرگوشک می گفت: چند تا از هویج هایت را بده به من. خرگوشک با این که دلش نمی خواست، نه نمی گفت که برادرش ناراحت نشود. یک شب عمه خرگوشه به بالای لانه ی آنها آمد و گفت: امشب بچه های من رفته اند آن طرف جنگل و من تنها مانده ام. خرگوشک را با خودم می برم. خرگوشک دلش نمی خواست برود، ولی رفت که عمه ناراحت نشود. آن شب عمه تازه خوابیده بود که با صدای هق هق خرگوشک بیدار شد. پرسید: چرا گریه می کنی؟ می خواهی به لانه ی خودتان برگردی؟ خرگوشک با گریه جواب داد: بله. عمه گفت: چرا از اول نگفتی نه، نمی آیم؟! خرگوشک گوش هایش را جلو چشم هایش گرفت و گفت: من بدم! خیلی بدم!...

نویسنده

" سپیده خلیلی " نویسنده، مترجم و روزنامه گار در سال 1338 در شمیران به دنیا آمد و از سال 1368 فعالیت خود را در عرصه ی نویسندگی و ترجمه آغاز کرد. وی دارای مدرک دکترا در رشته ی روانشناسی بالینی از دانشگاه براون شوایگ آلمان و عضو انجمن روانشناسان کودک در ایران است که تا کنون بیش از 150 عنوان کتاب برای خردسال، کودک، نوجوان و بزرگسال به چاپ رسانده است. قصه های مهربانی، ماجراهای ورووجک و سگ مرموز، قصه های شب و امیل و سه پسر دوقلو برخی از آثار دیگر ایشان می باشد.

• نویسنده: سپیده خلیلی
• تصویرگر: سیاوش ذوالفقاریان
• انتشارات: تولد