کتاب بوی درخت گویاو - پلینیو مندوزا

کتاب بوی درخت گویاو (گفت و گو با گابریل گارسیا مارکز) اثر پلینیو مندوزا با ترجمه ی لیلی گلستان توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

گابریل گارسیا مارکز: «زنده ترین و ثابت ترین خاطره ی من به آدم ها مربوط نمی شود بلکه با خانه ارتباط دارد، خانه مان در آراکاتاکا که با پدربزرگ و مادربزرگم در آن زندگی می کردم. هنوز هم این رؤیا باقی است. واضح تر بگویم: تمام روزهای زندگی ام با این احساس از خواب بیدار می شود – حال درست یا نادرست – که خواب دیده ام در آن خانه هستم. در رؤیایم بدون سن مشخص و بی دلیل خاصی در آنجا هستم، انگار هرگز آن خانه ی بزرگ را ترک نکرده ام. و فقط در خواب است که احساس بسیار شدید همان زمان را حفظ کرده ام: ترس از تاریکی. این حس علاج ناپذیری بود که همیشه با آمدن شب شروع می شد و حتی در خواب هم دگرگونم می کرد تا لحظه ای که نور یک روز نو را از شیشه های در می دیدم. هنوز قادر نیستم چیزها را درست تشخیص بدهم اما در نظرم این ترس، ناشی از یک اصل ملموس بود: در شب بود که تمام ارواح و تمام خیال پردازی ها و روایات مادربزرگم شکل می گرفتند. تصویری که به ذهنم می آمد برای تشریح ارتباطم با او مانند ریسمانی نامرئی بود که هر دوی ما به وسیله ی آن با دنیایی ماوراء الطبیعه مربوط می شدیم. طی روز این دنیای جادویی مادربزرگم مرا مجذوب می کرد. در آن می زیستم. دنیای خود من بود. اما شب که می شد این دنیا مرا به منتهای درجه ی وحشت می رساند. ...»

«گزیده ای از متن»

فهرست