loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب بر باد رفته | نشر علمی و فرهنگی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره ی کتاب بر باد رفته (2 جلدی)؛ علمی و فرهنگی 

این کتاب که یکی از شاهکارهای ادبیات جهان می باشد، اولین بار در سال 1936 توسط بانوی انگلیسی "مارگارت میچل" منتشر شد و غوغایی در دنیای ادبی به پا کرد. این اثر از همان روزهای اولیه ی انتشار با اقبال بسیار خوبی مواجه شد و کمی بعد به عنوان پر فروش ترین کتاب جهان برگزیده شد. داستان جذاب کتاب به گونه ای بود که چندی بعد با اقتباس از ماجرای آن، فیلمی با همین نام به کارگردانیِ "ویکتور فلمینگ" و بازیِ "کلارک گیبل" و "ویویان لی" ساخته شد که جوایز اسکار 1940 را درو کرد. تأثیر این فیلم به قدری زیاد بود که به بازیگر زن سیاه پوستِ این فیلم، جایزه اسکار داده شد و باعث خشمِ نژادپرستانِ آمریکایی گردید؛ چرا که در آن دوره،  سیاه پوستان حتی حق نشستن در ردیف های جلوی سینما را نداشتند. موقعیتِ زمانی داستان به زمان جنگ داخلی آمریکا و دوره ی بازسازی پس از جنگ بر می گردد و داستانِ دختر نازپروده و سبک سرِ مزرعه داری ثروتمندی را روایت می کند که با درگیری در یک عشقِ یک طرفه، دوازده سال از روزهای جوانی اش را به باد می دهد. این دختر که "اسکارلت اوهارا" نام دارد، وقتی متوجه می شود که پسر مالک مزرعه ی مجاور "اشلی" قصد دارد با دختر خاله اش ازدواج کند، به فکر ابراز علاقه به او می افتد؛ چرا که فکر می کند پسر به خاطر نا امیدی از اوست که می خواهد با کس دیگری ازدواج کند. اما اشلی می گوید که به دختر خاله اش "ملانی" علاقه دارد و قصد دارد با او ازدواج کند. اسکارلت برای لج بازی با اشلی با برادر ملانی ازدواج می کند و بعد از مدتی همسرش را در جنگ از دست می دهد. او دوباره به فکر عشق از دست رفته اش می افتد و سعی دارد به هر طریقی که شده اشلی را از چنگ ملانی در بیاورد.

برشی از متن کتاب

جنگ همچنان ادامه داشت. در اکثر نقاط، پیروزی با جنوبی ها بود، ولی مردم همان طور که کم کم تکرار جملۀ «شمالی ها ترسو هستند!» را متوقف کرده بودند، دیگر صحبتی از اینکه «یک پیروزی دیگر کافی است تا جنگ خاتمه پیدا کند!» را به میان نمی آورند. حالا برای عموم مردم، این حقیقت مسلم شده بود که شمالی ها با ترس و بزدلی خیلی فاصله داشتند و جنگ هم با یکی دو پیروزی پایان نمی یافت. گرچه در جبهۀ تنسی، پیروزی هایی نصیب ژنرال مورگان و ژنرال فورست شده بود و حتی فتحی که در نبرد دوم گردنۀ بول رن نصیب جنوب شده بود، مثل سر تراشیدۀ سربازان شمالی که از دور برق می زد، مشخص و متمایز بود، ولی برای همین موفقیت، جنوب تاوان سنگینی پرداخته بود. بیمارستان ها و خانه های آتلانتا از سربازان بیمار و زخمی موج می زد. تعداد زنان سیاه پوش روزبه روز زیادتر می شد و ردیف قبرهای سربازان در گورستان اوکلاند، هر روز طویل تر می گردید. ارزش پول حکومت ائتلافی به میزان دهشتناکی سقوط کرده و قیمت خواربار و پوشاک به همان نسبت افزایش رفته بود. ادارۀ خواربار عمومی چنان مالیات سنگینی روی مواد غذایی بسته بود که رفته رفته میزها خالی می شد. آرد سفید به قدری کمیاب و گران بود که همه جا به جای  نان سفید و بیسکویت و شیرینی، نان ذرت معمول  شده بود. در دکان های قصابی گوشت گاو تقریبا پیدا نمی شد. ممکن بود مختصری گوشت گوسفند خرید، آن هم به قدری گران بود که فقط افراد متمول می توانستند بخرند. گوشت خوک و جوجه و سبزیجات هنوز به وفور در دسترس مردم قرار داشت.


مارگارت میچل


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بر باد رفته | نشر علمی و فرهنگی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل