loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ببر پشت دروازه - ژان ژیرودو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب ببر پشت دروازه اثر ژان ژیرودو با ترجمه ی عبدالله کوثری توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

کتاب "ببر پشت دروازه"، نمایش نامه ای الهام گرفته از "جنگ تروا" می باشد که نویسنده، علاوه بر ارائه ی شخصیت های نام آشنای ماجرای مذکور، شخصیت هایی جدید و ساخته ی تخیلات خود را نیز به این اثر افزوده است. نمایش نامه در کشور تروا به وقوع می پیوندد؛ کشوری که توسط پادشاه "پریام"، اداره می گردد. "هکوبه"، همسر پریام و "کاساندرا"، "هکتور" و "پاریس"، فرزندان او هستند و "آندروماخه" نیز، عروس پادشاه، همسر هکتور می باشد که از جنگ و خونریزی نفرت داشته و همواره خواهان صلح و آرامش است.  اصل ماجرا از دزدیده شدن "هلن"، زنی مظهر زیبایی سرزمین یونان، آغاز می شود؛ هنگامی که هلن و پاریس، دل به یک دیگر باخته و عاشق هم می شوند، پاریس، معشوقه ی خود را از یونان ربوده و با خود به تروا می آورد. اما با گذشت زمان، عشق و علاقه ی این زن و مرد فروکش کرده و تمامی احساسات شان از بین می رود. علی رغم این موضوع، مردم یونان که از ربوده شدن هلن، خشمگین و عصبانی هستند، به بهانه ی بازپس گیری این زن و انتقام، خود را برای حمله و آغاز جنگی سخت با تروا مهیا ساخته و به تروائی ها اعلام جنگ می نمایند. دقیقا در همین هنگام است که هکتور با امید آرامش و صلح، پس از پشت سر گذاشتن نبردی سخت و دشوار با دشمنان، به سوی وطن خود بازگشته و با ماجراهایی خواندنی دست و پنجه نرم می کند.


برشی از متن کتاب


پرده ی اول آندروماخه: کاساندرا، گوش کن چه می گویم، جنگ تروایی در کار نخواهد بود. کاساندرا: آندروماخه حاضرم باهات شرط ببندم. آندروماخه: یونانی ها کاملا حق دارند عصبانی باشند. ما خیلی مودب و معقول از فرستاده شان استقبال می کنیم، بعد هم هلن نازنینش را دو دستی تقدیمش می کنیم تا بردارد و ببرد. کاساندرا: ما روی خوشی به فرستاده شان نشان نمی دهیم. هلن را به شان برنمی گردانیم و جنگ تروا شروع می شود. آندروماخه: بله، البته اگر هکتور نباشد. اما هکتور این جاست کاساندرا. دوباره به وطن برگشته. گوش کن، صدای شیپورها را می شنوی. همین الان پیروز و سربلند وارد شهر می شود. حتم دارم هکتور خیلی حرف ها دارد که بزند. سه ماه قبل، وقتی می رفت به من قول داد که این جنگ آخرین جنگ باشد. کاساندرا: آخرین جنگ که هست. جنگ بعدی هنوز شروع نشده. آندروماخه: ببینم، تو خودت از این که فقط فاجعه را ببینی و از فاجعه خبر بدهی، خسته نشده ای؟ کاساندرا: من نه چیزی را می بینم و نه از چیزی خبر می دهم. فقط دو حماقت بزرگ را هم به حساب می آرم. حماقت آدم ها و حماقت ارکان این عالم. آندروماخه: اصلا جنگ چه لزومی دارد؟ پاریس و هلن که دیگر علاقه ای به هم ندارند. کاساندرا: فکر می کنی علاقه ی پاریس و هلن به یک دیگر خیلی مهم است؟ مگر تقدیر تا به امروز کاری به این داشته که فلان و بهمان به هم وفادار مانده اند یا نه؟ آندروماخه: من که نمی دانم تقدیر یعنی چی. کاساندرا: برات می گویم. تقدیر یعنی منطق بی رحم هر روز از زندگی ما. آندروماخه: من از این حرف های انتزاعی سر در نمی آورم. کاساندرا: ولش کن. بگذار مثالی برات بزنم. فرض کن یک ببر. این را که می فهمی؟ یک مثال قشنگ و ساده. ببری که خوابیده. آندروماخه: خب بهتر، بگذار بخوابد. کاساندرا: به نظر من هم از این بهتر نمی شود. اما بعضی احکام جزمی به این ببر سیخونک زده و بیدارش کرده. آخر خیلی وقت است که تروا پر شده از این ها. آندروماخه: پر از چی؟ کاساندرا: پر از همان احکام جزمی، پر از این اعتماد بی برو برگرد که عالم و سروری بر عالم ملک طلق آدمیزاد، بخصوص تروائی ها، از زن و مرد است. آندروماخه: من که از حرف هات سر در نمی آورم. کاساندرا: گفتی هکتور همین الان دارد با سپاهش وارد تروا می شود؟ آندروماخه: بله، هکتور همین الان به وطنش برگشته، پیش همسرش برگشته. کاساندرا: و همسر هکتور هم قرار است بچه دار شود؟ آندروماخه: بله، من همین روزها بچه دار می شوم. کاساندرا: به نظر تو این حرف ها از همان احکام جزمی نیست؟ آندروماخه: کاساندرا، ترس توی دل من نینداز. زن جوان رخت شویی با یک بغل لباس رد می شود. زن زخت شوی: خانم، چه روز قشنگی یه! کاساندرا: به نظر تو واقعا قشنگه؟ زن رخت شوی: قشنگ ترین روز بهاری که تروا به خودش دیده. می رود. کاساندرا: حتی این زن رخت شوی هم خیالش تخت تخت است! آندروماخه: خب، باید هم باشد کاساندرا. آخر در چنین روزی چطور دلت می آید از جنگ حرف بزنی؟ دارد از آسمان خوشبختی به سرمان می ریزد...      

فهرست


مقدمه ی دبیرمجموعه درباره ی ژان ژیرودو درباره ی ببر پشت دروازه پرده ی اول پرده ی دوم اگر پاریس بمیرد

نویسنده: ژان ژیرودو مترجم: عبدالله کوثری انتشارات: قطره


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ببر پشت دروازه - ژان ژیرودو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل