کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم | دیوید سداریس
- انتشارات : چشمه
- مترجم : پیمان خاکسار
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس
کتاب "بالاخره روزی قشنگ حرف میزنم" به مساله زبان توجه دارد و با زبان شوخی و طنزآمیز، ناکامی های زندگی نویسنده را بیان میکند. در این کتاب انتشارات چشمه، "سداریس" به روایت خاطراتی درباره کلاسهای زبان، اخلاق عجیب برادرش، ماشینهای تحریر، کامپیوترها، فیلم ها، منوهای رستورانهای مختلف و بسیاری از مسائل دیگر در مناطق مختلف زندگی خود پرداخته است. وی با لحنی صمیمی و ساده زندگی را به سخره میگیرد و واقعیتهایی تلخ را به زبانی شیرین بیان میکند.
کتاب به دو بخش تقسیم می شود. قسمت اول، سالهای ابتدایی زندگی "سداریس" را مورد توجه قرار داده و در قسمت دوم خاطرات سال های اخیر و زندگی او در فرانسه بیان میشود. "بالاخره روزی قشنگ حرف میزنم" داستان نوجوانی است که در تلفظ حروف "س" و "ش" مشکل دارد. او به کلاسهای گفتاردرمانی میرود اما این کلاسها نتیجه ای نداشتند. سپس وی شگردی به کار میگیرد تا برای پنهان کردن این مشکل، از کلماتی جایگزین استفاده کند که این دو حرف در آنها نباشد و استفاده از این کلمات را به حداقل میرساند.
با این ترفند او تا جایی که امکان دارد از حرف "s" جمع در زبان انگلیسی هم استفاده نمیکند و جمع کلمات را به کار نمیبرد. اما در سالهای بعد وقتی در زبان فرانسه به خاطر سپردن جنسیت اشیاء برایش دشوار است، ترجیح میدهد از حالت جمع کلمات استفاده کند تا مجبور به رعایت قواعد جنسیتی نباشد.
داستان در ادامه موضوعات دیگری از خاطرات ناخوشایند این نوجوان را در سالهای مختلف زندگیاش روایت میکند. اینکه وی مجبور است علی رغم علاقه به موسیقی به اجبار پدرش در آن کلاس شرکت کند. وارد مقولهی هنر و به خصوص هنرهای مفهومی شده و به عنوان دستیار نزد زنی منفور مشغول به کار میشود. یا به عنوان کارگر در اسباب کشی ها و جابجاییها کار میکند. در قسمت بعدی، کتاب تلاشهای "سداریس" را برای وفق دادن خود با یک فرهنگ جدید به تصویر میکشد. او در نیویورک با "هیو" آشنا میشود و پس از مدتی زندگی مشترک، به خانه تابستانی "هیو" در فرانسه میرود. "سداریس" با زبان فرانسه آشنایی ندارد. در کلاسهای زبان فرانسه شر کت میکند. این موضوعات ماجراهای بسیاری را در فرانسه و پس از آن در پاریس برای او رقم میزند.
بخشی از کتاب بالاخره یک روزی قشنگ حرف می زنم
برای من وحشتناکترین مانع در یادگیری فرانسه این است که هر اسمی جنسیت دارد و این جنسیت بر روی ضمیر و صفت اثر میگذارد. به این خاطر که زن است و تخم می گذارد، مرغ مذکر است. اما کلمهی مردانگی مؤنث است. چون دستور زبان فرانسه این طور دستور فرموده، هرمافرودیت مذکر است و بیحاصلی مؤنث. ماهها تلاش کردم تا رمز پنهانش را کشف کنم ولی بالاخره فهمیدم که عقل و منطق نمیتوانند هیچ کمکی به من بکنند.
هیستری، روانپریشی، شکنجه، افسردگی: به من گفته شد هر چیز ناخوشایندی احتمالاً مؤنث است. کمی امیدوار شدم ولی این نظریه هم با کلمات مذکری مثل جنایت، دنداندرد و اسکیت به باد فنا رفت. من مشکلی با یادگیری خود کلمات ندارم ولی جنسیتها به اشتباهم میاندازند و در ذهنم نمیمانند. چه حقهای سوار کنم که یادم بماند ساندویچ مذکر است؟
"... هر روز به ما میگویند که داریم در بهترین کشور دنیا زندگی میکنیم؛ همیشه هم به عنوان یک حقیقت غیر قابل انکار بیان میشود ... آمریکا بهترین کشور دنیا است. با این باور بزرگ میشوی و وقتی یک روز میفهمی که کشور های دیگر هم برای خودشان شعار ناسیونالیستی دارند و هیچ کدامشان هم این نیست که «ما دومی هستیم!» وحشت برت میدارد.
"به نظرم زندگی در یک کشور خارجی چیزی است که همه باید دست کم یکبار هم که شده امتحانش کنند. این کار آدم را کامل میکند، لبههای اُمُلی را سنباده میکشد و تبدیلت میکند به یک شهروند جهانی.
کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم اثر دیوید سداریس با ترجمهی پیمان خاکسار توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
بتاز کارولینا! رویاهای غول آسا عرضه های کوتوله مهندسی ژنتیک دوازده لحظه در زندگی تو نمی تونی خروس را بکشی جوانان در آسیا منحنی یادگیری پسر گنده جهش بزرگ رو به جلو غذای ویژه ی امروز شهر فرشتگان درخشان مثل الماس Nutcracker.com دو دوباره دیروز می بینمت بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم Jesus Shaves کرم نوار بکنش دو تا به یاد آوردن کودکی ام در قاره افریقا شهر نور در تاریکی من به کیف اعلام وفاداری می کنم جیب بر و جیب بر یانی دختره داشت جلوی چشمم می مرد آدم باهوش نمایش آخر شب هر چه پوشیده را می خورم.
نویسنده
دربارهی دیوید سداریس
دیوید سِداریس یکی از سرآمد ترین طنز پردازان آمریکا در سال 1956 در نیویورک دیده به جهان گشود. او در جوانی مدتی به اجرای هنرهای بصری مشغول بود که بعدها در نوشته هایش عدم موفقیتش در این حرفه را شرح داده است. او در سال 1987 از دانشگاه هنر شیکاگو فارغ التحصیل شد. سپس وی مشغول انجام شغل های دست پایین شد تا زمانی که استعداد وی توسط یک مجری رادیو به نام آیرا گلس کشف گردید. موفقیت سداریس در برنامه رادیویی محلی باعث شد زندگی اش متحول شود و به رادیو ملی راه یابد. در اولین حضورش در رادیو نوشته ای را بنام "خاطرات سرزمین بابا نوئل" خواند که شرح حالی است از دورانی که او با لباس و آرایش یک جن کوتوله در فروشگاهی کار کرده بود. بعد از این نوشته نیویورک تایمز او را یک پدیده ی بزرگ خواند. در سال 1995 اولین کتابش منتشر شد. کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم که یکی از پرفروش ترین کتاب های سال 2000 شد، جایزه ثربر برای طنز آمریکایی را از آن خود کرد. وی توسط مجله تایمز طنز نویس سال نام گرفت. سداریس در سال 2008 دکترای افتخاری خود را از دانشگاه بیرمنگام دریافت کرد. تاکنون بیش از چهل مقاله از وی در مجله ی نیویورکر به چاپ رسیده است. لحن کنایهآمیز لطیف و نقدهای اجتماعی تند و تیز از ویژگی های بارز نوشته هایش است. از آثار وی می توان به "مادر بزرگت را از اینجا ببر"، "بیا با جغدها درباره ی دیابت تحقیق کنیم"، "بشکه"، "برهنه"، "تعطیلات با یخ"، "سنجا در جستجوی موش خرمایی"، "آنگاه که شعله ها تو را می بلعند"، "کودکان در برابر مجسمه هرکول بازی می کنند"، "وقتی که شعله ها شما را در بر می گیرند"، "بر تن خانواده ات مخمل کبریتی" و "جین بپوشان،" اشاره کرد.- نویسنده: دیوید سداریس
- مترجم: پیمان خاکسار
- انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده دیوید سداریس
- مترجم پیمان خاکسار
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 12
- سال انتشار 1397
- تعداد صفحه 233
- انتشارات چشمه
دیوید سداریس
دیوید سداریس کیست؟
«دیوید سداریس» را شاید بتوان یکی از معدود طنزنویسان عصر جدید دانست که توانسته با روایت طنزگونهی زندگی خود لبخند به لب خوانندگانش بیاورد، و خلاقیت او در انتخاب محتوای طنز کتابهایش حتی با خواندن عناوین آنها پدیدار میشود؛ مانند کتاب مشهور او، بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم، که به ناخودآگاه به انسان تلنگری میزند و قبل از اینکه حتی صفحهای از آن را خوانده باشد به لبخندی کوچک مهمانش میکند.
دیوید سداریس، یا آنطور که در مدارک شناساییاش نوشته میشود «دیوید ریموند سداریس»، خالق این کتاب و بسیاری از عناوین طنزآمیز دیگر است؛ علت شهرت او روایت صادقانه و طنزآمیز زندگی خودش همراه تفسیرهای اجتماعی است. علاوه بر کتابهای پرفروشش، گویندگی در رادیو نیز به اعتبارش در بین طرفدارانش افزوده است.
زندگینامه دیوید سداریس
آغاز بیوگرافی دیوید سداریس را میتوان از دسامبر سال 1956 زمانی که در «جانسون سیتی» شهر نیویورک آمریکا به دنیا آمد شروع کرد. بهعنوان دومین فرزند ارشد خانواده به همراه 5 خواهر و برادر دیگر کودکی و نوجوانیاش را در «رالی» در «ایالت کارولینای شمالی» سپری کرد. از میان اعضای خانوادهاش تنها یکی از خواهرانش، «ایمی سداریس»، در هنر به موفقیت چشمگیری رسید و بهعنوان یک بازیگر و کمدین مشهور در چندین پروژه سینمایی به فعالیت پرداخته است. زندگینامه دیوید سداریس پر از فراز و نشیبهای گوناگون است، وی از ابتدای کودکیاش علاقهای ویژه به هنرهای تجسمی و نمایشی داشت و در «دبیرستان سندرسون» نیز در چند تئاتر به ایفای نقش پرداخت. دیوید سداریس در سنین کودکی در کنار خانواده
جوانی دیوید سداریس
پس از پایان تحصیلات دبیرستان ابتدا به «دانشگاه کارولینای غربی» و سپس به «دانشگاه ایالتی کنت» رفت هرچند در 1977 تحصیل در آن دانشگاه را نیز رها کرد، و به گردش در اطراف کشور با ماشینش پرداخت؛ سداریس در این دوره از زندگیاش شغلهای متعددی را تجربه و دقیقاً در همین زمان بود که شروع به نوشتن خاطراتش کرد. پسازاین دورهی زندگیاش، تحصیلات دانشگاهی را ادامه داد و در 1987 از «انستیتو هنر شیکاگو» فارغالتحصیل شد. بیشک نقطهی عطف زندگی او آشناییاش با «ایرا گلس» بود، زمانی که دریکی از کلوپهای محلی در حال خواندن خاطراتش بود.
گلس از همان ابتدا استعداد نهفتهی او را کشف کرد و او را به برنامه رادیوییاش به نام «اتاق وحشی» دعوت کرد. پس از این موفقیت سداریس به نیویورک نقل مکان کرد، با نظافت خانههای مردم و فروشندگی مخارج نویسندگیاش را تأمین میکرد. هرچند پس از مدتی زندگیاش رو به بهبود نهاد و در سال 1992 برای اولین بار در رادیوی ملی آمریکا داستانی به نام خاطرات سانتالند را برای شنودگان در سراسر آمریکا روایت کرد. این داستان برگرفته از خاطراتش در دوران فروشندگی در«منهتن» بود. چند ماه پسازاین موفقیت بزرگ نوشتههایش در بسیاری از مجلات معتبر آمریکا مانند «نیویورکر»، «هارپرز» و «اسکوای»ر چاپ شدند. دیوید سداریس در جوانی
تب بشکه که شامل خاطرات سانتالند میشد، اولین کتاب از میان آثار دیود سداریس است که بهصورت کتاب چاپشدهاند، و باعث موفقیت مالی و هم جلب توجه منتقدان ادبی شد. مادربزرگت رو از اینجا ببر در سال 1997 زیر چاپ رفت و پس از آن تعطیلات با یخ (تعطیلات بیدغدغه) (1997) و بالاخره یک روزی قشنگ حرف میزنم (2000) از او چاپ شد. در این دوران آثار دیود سداریس بیشتر شامل خاطرات جوانی، زندگی خانوادگیاش و همچنین اتفاقاتی که در سفرهایش تجربه کرده بود میشد.
آثار او باعث معروفیت اعضای خانوادهاش شد و همچنین حاصل همکاریاش با خواهرش، امی سداریس، منجر خلق مجموعهای از نمایشنامهها را با عنوان خانواده بااستعداد شد. از آثار دیگر دیود سداریس میتوان به بر تن خانوادهات مخمل کبریتی و جین بپوشان (2004)، آنگاهکه شعلهها تو را دربرمیگیرند (2008) اشاره کرد، در بین این سالها نیز به ویرایش مجموعه داستان کودکانی به نام کودکان قبل از مجسمه هرکول بازی میکنند پرداخت. با کتاب سنجاب در جستجوی موش خرمایی، که مجموعه داستان طنز از زبان حیوانات بود، مقداری از مسیر اصلی نویسندگیاش دور شد هرچند با نوشتن شاهکار معروفش، کتاب بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم، در سال 2013 دوباره به خط اصلی داستاننویسی خودش که حاوی حکایتهای مفصلی از سفرهایش درآمیخته با تعابیری تخیلی بود بازگشت. در سالهای بعد نیز دیود سداریس به انتشار چندین کتاب اقدام کرد که شامل سرقت با پیدا کردن در سال 2017 که شامل مجموعه از خاطراتش بین سالهای 1977 تا 2002بود و همچنین کالیپسو که دربارهی خانواده، پیر شدن و از دست دادن بود و درنهایت آخرین کتابشف یعنی کتاب بهترین من، که در سال 2020 زیر چاپ رفت.
سبک نگارش دیود سداریس
سبک نگارش آثار دیود سداریس بیشتر بر پایه مجموعه داستانهای کوتاهی است که ریشه در زندگی شخصیاش دارد و می توان آن ها را زندگینامه دیود سداریس نیز دانست، اغلب ماهیت آنها فکاهی با طعنههایی هوشمندانه به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه مدرن آمریکایی است.
کتابهای دیود سداریس
- تب بشکه
- برهنه
- تعطیلات بیدغدغه
- بالاخره یک روز قشنگ حرف میزنم
- مخمل و جین تن خانوادهات کن
- کودکان در برابر مجسمه هرکول بازی میکنند
- آنگاه که شعلهها تو را میبلعند
- سنجاب در جستوجوی موش خرمایی
- مادربزرگت را از اینجا ببر
- کالیپسو
- بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم
تصویر سه کتاب از آثار مهم دوید سداریس
کتابهای برجسته و معروف دیوید سداریس
از میان لیست کتابهای دیود سداریس سه اثر او مورد توجه بسیاری از مخاطبین و همچنین منتقدین آثار ادبی را در سراسر جهان به خود جلب کرده است.
کتاب بالاخره یک روزی قشنگ حرف میزنم
کتاب بالاخره یک روز قشنگ حرف میزنم کتابی است که روایت گر بسیاری از خاطرات شنیدنی و گاه غیرمتعارف سداریس میباشد و درواقع مجموعه از نوشتهها و حتی برنامههای ضبطشده او میباشد. داستان از خاطرات کودکی این نویسنده در کارولینای شمالی و چالشهای او در کلاس گفتاردرمانی آغاز میشود، جایی که «خانم سمسون» او را از کلاس به مطبش میبرد تا مشکلش در تلفظ حرف «س» رفع کند؛ هرچند این موضوع به این سادگیها قابلرفع نیست. پس از تجربه یک درمانگر زندگی او وارد چالش جدیدی میشود، کلاسهای ناخواسته درس گیتار که معلم آن یک کوتوله است و بعد از آن نیز آموزش اجرا توسط یک هنرمند که نتوانست تأثیر در بهبود هنر اجرا در سداریس شود و خود او هم اعتراف میکند در هنر اجرا هیچ استعداد نداشته است.
در ادامه نیز گرفتار یک استاد نویسندگی کاملاً بیاستعداد در شیکاگو میشود. در بخش دیگری از این کتاب نیز روایت مسافرتهای این نویسنده بهواسطه شغلش را میخوانیم، از نیویورک شروع شده و در آخر به پاریس ختم میشود. مسافرت او به پایتخت فرانسه او را با مشکلات متعددی مواجه میسازد که مهمترین آن ضعف او در صحبت کردن به زبان فرانسه است، و تلاش او برای فهماندن حرفهایش که کار را برای او سختتر میکند و او را به عمق یک سردرگمی فرهنگی میبرد. این کتاب پر از توصیفات متحیرانه توسط نویسنده میباشد، از توصیف خرگوش عید پاک یا تماشای بازی گروهی از مردان با یک گاو، نویسنده تجربیات بینظیر و فراموشنشدنی خود را در این کتاب با زبانی طنز با مخاطبانش در میان میگذارد.
کتاب مادربزرگت را از اینجا ببر!
کتاب مادربزرگت را ازاینجا ببر! را میتوان مجموعهای از مقالات دیود سداریس دانست که بهجرئت میتوان گفت با نوشتن این کتاب روش جدید از طنزنویسی با مایهی بیوگرافی طنز را به جهان معرفی کرد. از اولین جمله این کتاب خواننده وارد دنیای سراسر شوخی، عجیبوغریب و کمی ظالمانهی دیود سداریس میشود.
این کتاب شامل 11 داستان مجزا به نامهای طاعون تیک، گوشت کنسروی، مادربزرگت رو ازاینجا ببر، غول یکچشم، یک کارآگاه واقعی، دیکس هیل، حشرهی درام، دینا، سیارهی میمونها، چهارضلعی ناقص و شب مردگان است و هرکدام روایتگر تربیت غیرمعمول نویسنده در دروان کودکی در حومه شهر رالی تا سالهای دانشجویی و نهایتاً سرگردانیاش در ایام جوانی است. «جایزه رندی شیلترز» در سال 1998 ارمغان این کتاب برای نویسندهاش بود و همچنین یکی از کتابهای پرفروش آن سال نیز شد که توجه منتقدین بسیاری را به آثار دیود سداریس جلب کرد.
کتاب بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم
کتاب بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم همانند اکثر کارهای دیوید سداریس مجموعهای از مقالههای شخصی طنز و داستانهای کوتاه هجوآمیز میباشد. بیستوشش فصل این کتاب حولوحوش چندین ایدهی اصلی در حال گردش است؛ سیاست در دنیای معاصر و پوچگرایی در زندگیهای روزمره را میتوان بهعنوان مضموم بسیاری این داستانها در نظر گرفت.
جالب است بدانید که انتخاب عنوان این کتاب نیز روایت طنزآمیز و ریشه در اتفاقی واقعی دارد؛ زمانی که یکی از طرفداران پروپاقرص آثار دیوید سداریس از او میخواهد که در صفحه اول کتابی که بهتازگی خریده بود جملهی «قلبت را کاوش کن» را بنویسد ، سداریس با همان طبع طنزآمیزش بهجای آن جملهی «دیابت را با جغدها کشف کنید» را مینویسد و این موضوع ایدهی جالبی شد برای انتخاب اسم کتاب بعدیاش. این کتاب نیز مانند اکثر کتابهای این نویسنده فروش چشمگیری داشت و بهعنوان شماره یک در لیست کتابهای پرفروش «مجلهی نیویورک تایمز» قرار گرفت.
بهترین کتاب دیوید سداریس
اگر لیست آثار دیوید سداریس را پیش روی هر منتقدی قرار دهید، قطعاً سختترین کاری که ممکن از او بخواهید که انجام دهد، انتخاب یک اثر از آثار این نویسنده به عنوان بهترین کتاب دیوید سداریس است. هرچند سلایق در انتخاب برترین اثر وی معمولاً متفاوت میباشد و برخی آثار چون سرقت با پیدا کردن و یا بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم، مورد انتخاب برخی از منتقدین و علاقهمندان کارهای او بوده است؛ ولی با توجه به مجموع نظرات در مورد بهترین آثار سداریس نهایتاً میتوان جایگاه بهترین کتاب وی را به کتاب بالاخره یک روزی قشنگ حرف میزنم میتوان اعطا کرد.
این کتاب انتخاب «گروه ادیتوری کتاب نیویورک تایمز» بود و همچنین بهعنوان کتاب ماه توسط «CNN» و «کریسچن سایِنس مانیتور» انتخاب شد. علت انتخاب این کتاب بهعنوان بهترین اثر دیوید سداریس شاید همزادپنداری بسیاری از خوانندگان باشد. اتفاقاتی که در این کتاب برای نویسنده میافتد باعث یادآوری بسیاری از خاطرات تلخ و شادیآوری است که میتواند اشک خواننده را از چشمهایش جاری سازد و در عینحال لبخندی نیز بر روی لبانش بیاورد. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در این کتاب باعث جلبتوجه اکثر خوانندگان شده است، گیر افتادن در کشوری است که از زبان آن چیز زیادی نمیدانید و تلاش بیثمری برای فهماندن حرفهایتان به دیگران است.
ترجمه آثار دیوید سداریس به زبان فارسی
اکثر آثار دیوید سداریس مانند مادربزرگت رو ازاینجا ببر! ، بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم و بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم توسط «پیمان خاکسار» به فارسی ترجمهشده و توسط «انتشارات چشمه» زیر چاپ رفتهاند. همچنین کتاب وقتی شعلهها شما را دربر میگیرند نیز توسط «انتشارات مروارید» با ترجمهی «نادر قبلهای» در اختیار دوست داران آثار دیوید سداریس قرارگرفته است.
جوایز و افتخارات دیوید سداریس
آثار دیوید سداریس در بسیاری از رویدادهای ادبی مورد تحسین و ستایش اهل فرهنگ و ادب در سراسر جهان قرارگرفته است. کتابهای موفق باعث شد که در سال 2001 «جایزه توربر» برای شوخطبعی آمریکایی به او اعطا شود و همچنین در همان سال توسط «مجله تایم» بهعنوان طنزپرداز سال انتخاب شد. وی همچنین موفق به سهبار نامزدی «گرمی» برای نسخههای صوتی آثارش شد و در سال 2008 نیز از «دانشگاه بینگهامتون» نیویورک دکترای افتخاری دریافت کرد.
نظر سایر نویسندگان دربارهی دیوید سداریس
آثار دیوید سداریس که بسیاری از آنها در جمع آثار موفق دهههای اخیر بوده است نظر بسیاری از منتقدان ادبی و همکاران او را به خود معطوف کرده برای مثال «ویتنی پاستورک» منتقد معروف مجلهی «انترتینمنت ویکلی» درباره او جملهی معروفی دارد:
سداریس بهصورت تصادفی برجستهترین طنزنویس نسل خودش نشده است.
و همچنین «بیل ریچاردسون» از ستوننویسان مجلهی معروف «گلوب اند میل» نیز درباره دیوید سداریس تعبیر جالبی را بهکاربرده است:
موفقیت او در روایت داستان معادل موفقیت پپسی، پلیاستیشن یا اکسیژن است، او چیزی است که میتوان آن را سودمند دانست، او باهوش، نیشدار، تند و تا حدودی خوب و عالی است.
و در آخر منتقد مجلهی «سانفرانسیسکو کرونیکل» درباره او میگوید:
سداریس ازجمله افرادی است که به انگلیسی مطلب مینویسند و ایدههای ما را در مورد آنچه خندهدار است بررسی میکنند.
چرا باید آثار دیود سداریس را بخوانیم؟
در روزهای کسالتآور و همچنین پراسترس در جهان کنونی شاید پناه آوردن به خواندن مطالبی که بتواند لبخندی را بر لب انسان بنشاند هرچند کوتاه، موهبتی بیمثال است. شاید بهجرئت بتوان گفت در میان کتابهای طنزنویسان معاصر هیچکدام بهاندازه آثار دیوید سداریس نتوانند این لطف را در حق خوانندگان خود به کمال مطلوب انجام دهند. احتمالاً یکی از بهترین انتخابها دوست داران کتاب برای افزودن چاشنی طنز و لبخند به زندگی روزمرهشان انتخاب یک کتاب از لیست کتابهای این نویسنده و خواندن آن باشد.
تقویم زندگی دیوید سداریس
- 26 دسامبر 1956: تولد
- 1987: فارغالتحصیلی از انستیتو هنر شیکاگو
- 1992: حضور در رادیوی ملی آمریکا
- 1994: چاپ اولین کتاب (تب بشکه)
- 2001: برنده جایزه بهترین کتاب
خرید آثار دیوید سداریس از کتابانه
علاقهمندان به کتابهای این نویسندهی شهیر آمریکایی از طریق سایت فروشگاه کتابانه میتوانند به تمام آثار دیوید سداریس دسترسی پیدا کنند و بهصورت آنلاین نسبت خرید آنها اقدام نمایند.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران