loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب باغبان شب - پرتقال

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب باغبان شب نوشته ی جاناتان آکسییر و ترجمه ی آرزو قلی زاده توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

"مالی" دختر چهارده ساله ایست که مدتی قبل پدر و مادرش برای سفری کاری او و برادر کوچکش "کیپ" را ترک کرده و به ایرلند رفته اند اما با گذشت ماه ها هیچ خبری از پدر و مادر نمی شود و مالی توسط شخصی باخبر می شود که دزدان دریایی والدین شان را گروگان گرفته اند. شرایط زندگی روز به روز سخت تر شده و مالی برای تامین مخارج زندگی خود و برادرش مجبور به کار کردن می شود. وکیلی که دوست قدیمی پدر مالی است کاری برای او پیدا می کند. او به عنوان مستخدم راهی عمارتی بزرگ به نام خانه ی ویندزورها می شود. بعد از طی مسافتی طولانی مالی متوجه می شود که خانه وسط جنگلی انبوه و دور از شهر قرار دارد. از آن جایی که در این جنگل فقط درختان لیمو ترش می روید، مردم آن جا را جنگل ترش می نامند. در راه مالی و بردارش  از هر کس نشانی را می پرسند آن شخص با شنیدن نام خانه یا پا به فرار می گذارد یا این که به آن ها هشدار می دهد به خانه نزدیک نشوند زیرا آن جا سال هاست که نفرین شده و هیچ کس داخل جنگل نمی رود. مالی فکر می کند که حرف های مردم شایعه ای بیش نیست در غیر این صورت خانواده ی ویندزور هرگز نمی توانستند آن جا زندگی کنند. اما بعد از دیدن خانه و اعضای خانواده ی ویندزور نظر مالی تغییر کرده و ترسی وجودش را فرامی گیرد. درختی بسیار عظیم چسبیده به خانه وجود دارد که شاخه های آن از پنجره ها به داخل نفوذ کرده و در بعضی قسمت ها ریشه ی درخت کهنسال از کف سالن پذیرایی بیرون آمده. از طرفی همه ی اهالی خانه رنگی پریده و چشمانی فرو رفته دارند که کمی غیرعادی و عجیب است. خانم خانه بعد از پذیرفتن مالی به عنوان خدمتکار به او هشدار می دهد که هرگز نباید به شاخه های درخت دست بزند و آسیبی به آن برساند. مالی بعد از مدتی با اتفاقاتی که برایش در این عمارت مخوف رخ می دهد مشتاق می شود تا به راز درخت و اعضای خانه پی ببرد...

 


برشی از متن کتاب


بخش خدمتکارها در زیرزمین خانه ی ویندزورها بود. مالی اجازه داشت هر اتاقی را که دوست داشت انتخاب کند. او اتاقی را انتخاب کرد که تار عنکبوت کمتری داشت و یک تختخواب واقعی توی آن بود. البته غیر از این امکانات، اتاق تاریک و مرطوب بود. او کمد و کشویی کوچک داشت و رویش یک آینه گذاشته بودند. روی سقف پر از کپک بود. ریشه ی سقف از دیوار و سقف اتاق بیرون زده بود و از زیر کاغذ دیواری برجسته شده بود. مالی و خانواده اش همیشه توی یک اتاق می خوابیدند، برای همین فکر داشتن یک اتاق جداگانه او را هم می ترساند و هم هیجان زده اش می کرد. او لباس خوابش را پوشید و توی ذهنش کارهای فردا را مرور کرد. از این که فردا دیگر پر از ناامنی و ترس نبود احساس آرامش می کرد. شب های زیادی را با شکمی گرسنه و دلی شکسته به صبح رسانده بود. در سالن طبقه ی بالا، ساعت پدربزرگ دوازده بار نواخت؛ نیمه شب بود. باد سردی میان راهروها می وزید، انگار زوزه می کشید. بالای تخت مالی پنجره ی بزرگی بود که یک نفر می توانست از داخل آن رد شود. او چراغی برداشت و آن را لبه ی پنجره گذاشت. با دستش سه بار نور چراغ را پوشاند، درست مثل دریانوردی که علامت می فرستد. چند  دقیقه ی بعد کسی به پمجره زد. مالی پنجره را باز کرد و کیپ را دید که میان گل و لای قوز کرده بود. بباد موهای کیپ را آشفته می کرد. او بالا پرید و گفت: "پخ!" "بی مزه" مالی عصا را از او گرفت و آن را کنار تخت گذاشت. بعد بازوهای کیپ را گرفت و کمکش کرد تا از پنجره رد شود؛ "یادت باشه چی بهت گفتم؛ باید قبل از روشن شدن هوا بیدار شی و از این جا بری؛ قبل از این که کسی تو رو ببینه." مالی می دانست نافرمانی از بانویش خطرناک بود، ولی این را هم می دانست که برادرش به جایی خشک و گرم برای خوابیدن نیاز داشت؛ "حواست به چکمه هات باشه." ولی کار از کار گذشته بود و کیپ با چکمه هایش روی تشک فرود آمده بود؛ "پنجره رو ببند تا برگ های خشک نیان تو." نفس کیپ بند آمده بود و گونه هایش سرخ شده بود. او نگاهی به پشت سرش انداخت و در تاریکی بیرون خانه، دنبال چیزی گشت؛ "حاضرم قسم بخورم وقتی داشتم میومدم این جا یه نفردنبالم می کرد." او پنجره را بست و آرام کف اتاق ایستاد. مالی مشغول تمیزکاری تخت شد: "خب بهش گفتی دنبالت نیاد؟" کیپ روی زمین نشست تا چکمه هایش را دربیاورد. "شوخی نمی کنم! من توی اصطبل منتظر علامت تو بودم که یهو باد تندی وزید و هوا تاریک شد؛ نه ماه بود و نه ستاره ها. همون موقع علامت تو رو دیدم و تصمیم گرفتم راه بیفتم. وسط های راه بود که موهای تنم سیخ شد. انگار می توانستم درست پشت سرم حسش کنم مالی. برگشتم و اون جا توی مه ..."      

(نامزد 4 جایزه) نویسنده: جاناتان آکسییر مترجم: آرزو قلی زاده انتشارات: پرتقال  

جاناتان آکسییر

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب باغبان شب - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل