کتاب بازگشت شازده پسر

کتاب بازگشت شازده پسر اثر اله خاندرو گیرمو روئمز با ترجمه ی حامد رحیمی در انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.

اشک های شازده پسر را که در حین حرف زدن روی گونه اش جاری می شدند دیدم، ولی من باید سعی می کردم چشم هایم را به مسیر جاده بدوزم که از میان مه خاکستری رنگ_ که حالا داشت تاریک تر می شد و به سمت افق کشیده می شد_ نمایان بود. "بعد چمن شروع کرد به توضیح دادن چیزهایی که قبلا نمی دونستم. درباره ی حیله های بداندیشانه ی گل ها و رفتار خیانت آمیز انسان ها به من هشدار داد. من شروع کردم به مطالعه ی علوم شیمیایی و فیزیکی، و به روزترین متغیرهای آماری و اقتصادی رو یاد گرفتم. بسیاری از بازی ها مجازی رو روی یکی از برگ های اون چمن یاد گرفتم که مثل یک نمایشگر رنگارنگ می درخشید. اما بدون بره م روزها بلندتر و عصرها غم انگیزتر شده بودن."

یک شب، شازده پسر خوابی شبیه به واقعیت و بسیار تاثیرگذار دید. او در اتاقک خلبان یک هواپیما کنار دوستش نشسته بود و بر فراز مناظر زیبای زمین پرواز می کرد. کوه های با شکوه و دره های زیبای میان آن ها از آن بالا دیده می شدند، جایی که سایه ی هواپیما هرازگاهی در آب زلال و درخشان رودخانه ها منعکس می شد. او می توانست چمن زارهای پر از گلی را تماشا کند که همچون فرشی زیبا بودند و وقتی باد می وزید میان انبوه درختان پناه بگیرد. چون هواپیما در ارتفاع پایین پرواز می کرد او می توانست آهو، اسب، بز، خرگوش و روباه هایی را که آزادانه  در دشت می دویدند و حتی ماهی های قزل آلا را که در رودخانه با خوش حالی شنا می کردند ببیند. شازده پسر هیچ سوالی برای پرسیدن و دوستش هیچ توضیحی برای دادن نداشت. ...

• نویسنده: اله خاندرو گیرمو روئمز
• مترجم: حامد رحیمی
• انتشارات: کتاب کوله پشتی