کتاب باب اسفنجی شلوار مکعبی در مسابقه ی بزرگ

کتاب باب اسفنجی در مسابقه ی بزرگ نوشته ی استیفن هیلنبرگ و ترجمه ی ندا پورطاهری توسط انتشارات سایه گستر به چاپ رسیده است.

این کتاب یک داستان تخیلی درباره ی موجوداتی است که در دریا زندگی می کنند. شخصیت اصلی داستان یک اسفنج دریایی زرد رنگ به نام " باب اسفنجی شلوار مکعبی " می باشد. او به همراه دوستان خود پاتریک، گری، آقای خرچنگ، اختاپوس، سندی و موجود خبیثی به نام پلانکتون در جزیره ای به نام " بیکینی باتم " زندگی می کند. پاتریک: ستاره دریایی که در همسایگی باب اسفنجی زندگی می کند، بهترین و صمیمی ترین دوست او می باشد و از ویژگی های اخلاقی آن می توان به شکمو بودن، تنبل بودن و خنگ بودنش اشاره کرد. آقای خرچنگ: مدیر رستورانی است که باب اسفنجی به عنوان سرآشپز در آن جا مشغول به کار است. او بسیار خسیس بوده و برای بدست آوردن پول از هیچ چیزی دریغ نمی کند. اختاپوس: همسایه ی باب اسفنجی و حسابدار رستوران آقای خرچنگ است. او در انجام کارهایش بسیار منظم، دقیق و جدی می باشد. او همیشه نسبت به سر و صدای زیاد باب اسفنجی و پاتریک معترض می باشد. گری: حلزونی آرام، ساکت و نام حیوان خانگی باب می باشد. سندی: سنجابی نترس، باهوش و ورزشکار است که در جزیره ی بیکینی باتم به کمک لباس مخصوصش که مجهز به سیستم اکسیژن رسانی است در اعماق دریا رفت و آمد می کند. محیط زندگی او داخل جزیره، یک حباب شیشه ای است که یک درخت فندق بزرگ اکسیژن آن را تامین می کند. پلانکتون: موجودی کوچک و خبیث است که به دنبال به دست آوردن فرمول همبرگر خرچنگی نقشه های زیادی می کشد اما همیشه با شکست مواجه می شود. باب اسفنجی شلوار مکعبی در مسابقه ی بزرگ داستانی مصور و تمام رنگی است که متن و تصویر هر دو باهم موضوع قصه را پیش می برند. این کتاب شامل چندین داستان کوتاه از اتفاقاتی است که برای شخصیت اصلی کتاب و دوستانش پیش می آید. مانند: روزی " خانم پاف " معلم مدرسه مریض شده و نمی تواند در کلاس آموزش قایق سواری حاضر شود و باب اسفنجی تصمیم می گیرد پاتریک را به عنوان جانشین معرفی کند یا زمانی که آقای خرچنگ به عنوان شهردار انتخاب شده، پاتریک و باب اسفنجی را از محافظان شخصی خود می کند اما آن ها دردسرهای زیادی را برای او بوجود می آورند و یا حتی روزی که کارن همسر پلانکتون که در واقع یک کامپیوتر می باشد به دلیل بی توجهی های او تصمیم می گیرد او را ترک کرده و در رستوران آقای خرچنگ کار کند...

عناوین داستان های آمده در این کتاب عبارت است از: حلزون سریع السیر، حلزون روانی و صداهای ترسناک، هیچ جانشینی قبول نیست!، زیبای نترس، از آقای خرچنگ دور شوید، کارن خرچنگی، خانه تکانی مرد دریایی، مسابقه ی بزرگ، مسابقه، مسابقه ی خیره شدن، انگشت ها، نقاشی های داخل بطری، باب اسفنجی غیر رسمی می شود، تقویت کننده ی مو، گرسنه ی قهرمان ها، پوست عوض کردن، تغییرات آناناسی پاتریک، سندی سوراخ می شود.

 

برشی از متن کتاب

هیچ جانشینی قبول نیست: باب اسفنجی: مواظب خودت باش گری! امروز بهترین روز منه...روز قایق رانی مدرسه! نوشته ی روی در کلاس: خانم پاف امروز مریض است. لطفا برای آمدن جانشین منتظر بمانید. باب اسفنجی: جانشین؟!؟ اما هیچ جانشینی برای خانم پاف نیست! اون همیشه بهترین معلمه! دانش آموزا ببخشید...من فکر می کنم که ما باید ساکت بشینیم و منتظر جانشین معلم بمونیم. دانش آموزان باب اسفنجی را به بیرون از کلاس می اندازند. باب اسفنجی: فکر خوبیه بچه ها! بهتره من برم بیرون و دنبال معلم جانشین بگردم! دانش آموزان: و بیرون بمون! باب اسفنجی: پاتریک! تو جانشین معلمی؟ پاتریک: من...جانشین معلمم؟ باب اسفنجی: تو هستی؟ پاتریک: من هستم؟ باب اسفنجی: این عالیه! تو از هر جانشینی برای معلم بهتری! پاتریک: اوه، پسر! جانشین چیه؟ پاتریک: صبح بخیر. اسم من آقای ستاره است. شما می تونید منو پروفسور ستاره صدا کنید. باب اسفنجی: میشه اون رو روی تخته بنویسید؟ پاتریک: حتما. ( اون ). پاتریک: در حال حاضر ستاره های دریایی به بوی واقعا خوب شناخته می شن...باب اسفنجی: معذرت می خوام پروفسور ستاره، اما شما اومدید این جا که درباره ی قایقرانی درس بدید. پاتریک: اوم...باشه به جلوی قایق چی می گن؟ باب اسفنجی: من می دونم! من می دونم! می گن کمان! اشتباهه. بهش می گن، جلوی قایق! و به اینم می گن، کنار راست، کسی می دونه چرا؟ باب اسفنجی: اوه آره؟ راجع به تخته ی ستاره چی می دونی؟...

نویسنده

" استیفن هیلنبرگ " متولد 21 اوت سال 1961 می باشد. وی زیست شناس دریایی، اقیانوس نگار، انیماتور، نویسنده، تهیه کننده، صداگذار و کارگردان آمریکایی است. عموما او را به خاطر خلق انیمیشن " باب اسفنجی شلوار مکعبی " می شناسند. هیلنبرگ دانش آموخته ی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در هامبوت است.

نویسنده: استیفن هلینبرگ مترجم: ندا پورطاهر انتشارات: سایه گستر