loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب انگار گفته بودی لیلی - سپیده شاملو

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
125,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب انگار گفته بودی لیلی نوشته سپیده شاملو توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

کتاب "انگار گفته بودی لیلی" رمانی خواندنی می باشد که سرنوشت زندگی تلخ زنی را روایت می کند. شخصیت اصلی داستان، "شراره"، زنی افسرده و غمگین است که ایام بسیار سخت و طاقت فرسایی را در کنار مادر و خواهر همسرش، "مستانه" و هم چنین تنها یادگار روزهای خوش ازدواجش، "سیاوش" روزگار می گذراند. "علی"، همسر شراره، سال ها پیش، در بحبوبه ی بمباران جنگ میان ایران و عراق جانش را از دست داده و خانواده اش را در غمی بزرگ فرو برده است. در ابتدای داستان می خوانیم که شراره در حال سخن گفتن با علی بوده و از احساساتش برای او می گوید. زن قصه همواره در طول محتوای داستان، تمامی جزئیات و وقایع زندگی روزمره را در ذهن خود، با شوهر از دست رفته اش در جریان می گذارد. در سویی دیگر نیز با مستانه مواجه می شویم که عاشقانه برادرش  را دوست داشته و او نیز همانند شراره، در تصوراتش به مکالمه با علی می پردازد. شراره، سال های متمادی را به همین روش، با یاد و خاطر همسرش، سپری می کند تا این که تصمیم می گیرد جهت رهایی بخشیدن روحش از این افکار و ذهنیات، به "مشهد" سفر کرده و زندگی جدیدی را برای خود پایه گذاری کند. استفاده از جملاتی زیبا و تاثیرگذار در این کتاب، موجب جذابیت هر چه بیش تر قصه شده و به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می کند.


برشی از متن کتاب


بمب ها از آسمان ریختند روی خانه ی همسایه. تو از ایوان پرت شدی و مردی. سردم شده. باید یک قرص آرام بخش بخورم. دل شوره گرفته ام. خیلی وقت بود از این خواب ها ندیده بودم. نمی دانم از کی؟ اما انگار از وقتی آمدم توی این خانه و دوربین را گرفتم دستم و شروع کردم به عکاسی، دیگر این خواب را ندیدم. قبل از آن هر شب (حالا می خواهی بگویی نه که هر شب) خب، نه که هر شب، اما مدام همین خواب را می دیدم. می نشستی روی همین کاناپه ی سفید، که آن روزها نو بود. می گفتی سفید قشنگ است. می گفتم: زود سیاه می شود. می خندیدی. می گفتی: نه تا وقتی تو خانم خانه هستی. توی خواب فکر می کردم هندوانه می گذاری زیر بغلم و کار خودت را می کنی. دیشب خواب دیدم آشپزی می کنم. آمدی توی آشپزخانه. بی خنده. ایستادی میان چهارچوب در. سرت را خم کردی. دست به سینه ایستاده بودی. نگاهت نمی کردم. می دیدمت. خودم را هم می دیدم. پشت دوربین بودم. می خواستم از خودم و تو عکس بگیرم. آشپزخانه تمیز بود. برق می زد. حواسم به روغنی بود که از قاشق چوبی چکه می کرد. دوربین را گرفتم روی روغن. می خواستم از چکیدنش عکس بگیرم. قطره ی روغن بزرگ شد. از ارتفاع زیادی آرام پرت شد. افتاد زمین. از پشت دوربین حرکت کند روغن را می دیدم. دوربینم فیلم برداری بود. دوربین عکاسی همراهم نبود. می خواستم دوربین را بالا نگه دارم. نمی شد. دو دستی گرفته بودمش. هزار کیلو بود. آن شب هم آمدی. ایستادی میان چارچوب در. اما نه که بی خنده؛ خندیدی. ”چی می خوای؟” می دانستم بوی کتلت و سیب زمینی سرخ کرده تو را کشیده این جا. زیر لب خواندنی «با غم بساز...». پابرهنه آمدی توی آشپزخانه. خواستم سرت داد بزنم. نزدم. چند تا سیب زمینی داغ ریختی کف دستت. هنوز اخم نکرده بودم. گفتی اخم نکنم. یک کتلت هم برداشتی. همه را ریختی توی بشقاب گفتی می بردی برای سیاوش. سر شام سیاوش سیب زمینی های تو را خورد. بهش اخم کردم. گفت «بابا همه سیب زمینی یا رو خودش خورد.» باید یک قرص آرام بخش بخورم. دلم شور می زند. کاش الکی باشد. آن شب اصلا دل شوره نداشتم. همان شب که برق رفت. پیش از این که از ایوان بیایی توی اتاق، بمب ها ریختند روی خانه ی همسایه. تواز ایوان پرت شدی و مردی. نشسته بودی توی ایوان و کفش هایت را واکس می زدی. بوی کتلت پیچیده توی خانه. در ایوان را باز گذاشته بودی. می گفتی عاشق این ایوانی. می گفتم برویم توی اتاق. نورهای ریز ریز خیابان ها را نشانم می دادی. می گفتی شهر زیر پام است. چشم هام را توی ایوان می بستم. بر می گشتم توی اتاق. می گفتم حیف خانه به آن خوشگلی نبود – با آن حیاط و باغچه. می خندیدی. اصلا کارت همین بود. هندوانه می گذاشتی زیر بغلم و کار خودت را می کردی. گفته بودی «جای تو که این پایین مایین ها نیست.» آورده بودیم توی یکی از...

  • نویسنده: سپیده شاملو
  • انتشارات: مرکز

سپیده شاملو


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب انگار گفته بودی لیلی - سپیده شاملو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل