loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب - پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
77,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب نوشته ی کلی جونز و ترجمه ی عطیه الحسینی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

کتاب داستان زندگی " سوفی " دختر نوجوانی است که به همراه پدر و مادرش شهر لس آنجلس را ترک می کنند و به مزرعه ی پرنده ی سیاه که کیلومتر ها از شهر فاصله دارد و متعلق به " عمو جیم " (عموی پدرش) است می روند. پدر سوفی بیکار شده است و مادرش با نوشتن مقاله برای روزنامه امرار معاش می کند. مزرعه عمو جیم وضع نابسامانی دارد و همه چیز در آن جا به هم ریخته است. سوفی علاقه ی زیادی به نگهداری از پرندگان به خصوص مرغ ها دارد. او در خانه ی عمو جیم کاتالوگی مختص به نگه داری از مرغ ها و فروش آن ها می بیند و تصمیم می گیرد تا با نامه نگاری با شرکت " رِدوود " بتواند مرغ بخرد و نگه داری کند. او در حین نامه نگاری با شرکت با شخصی به نام " اگنس " آشنا می شود که کمک های بسیاری به او می کند. یک روز به طور اتفاقی در انتهای مزرعه سوفی یک مرغ عجیب پیدا و از آن در قفسی نگه داری می کند. و این آغازی برای نگه داری پرندگان سوفی است. تمام کتاب به سبک نامه نگاری نوشته شده است. نامه هایی که سوفی برای مادر بزرگش و عمو جیم که هر دو مرده اند و همچنین نامه های او برای شرکت ردوود و اگنس می باشد... کتاب تلاش یک نوجوان برای بازگشت به طبیعت و مزرعه داری و نگه داری از حیوانات را به تصویر می کشد.

 


برشی از متن کتاب


مزرعه ی پرنده ی سیاه به: آقای جیمز براون نشانی: هر جایی که الان هستی. عمو جیم بزرگ عزیز، ببخشید که قبلا خیال می کردم مزرعه ی شما کسل کننده است. نمی دانستم که اینجا قرار است مرغ دزدی شود. چند وقت پیش، اگنس از شرکت مرغ ها برای من نامه ترسناکی فرستاد؛ برای همین بهتر است احتیاط کنم و آماده باشم. کارهای خوبی هم انجام داده ام. کتابی درباره ی مرغ ها از کتابخانه گرفته بودم می گفت اگر می خواهید شب ها مرغ هایتان را به مرغدانی برگردانید، باید برای آن ها توی لانه جایزه بگذارید و بهشان یاد بدهید که دنبال آن بروند. در این کتاب نوشته شده که آن ها دانه ی آفتابگردان دوست دارند و شما هم یک عالم از آن را توی سطل فلزی داخل انبار دارید. (چرا شما چیزهایی را که آشغال نیستند، در سطل آشغال نگه داشته ایند و به جایش آشغال هایتان را کپه کرده اید؟ ممکن است بعضی ها گیج شوند.) برای همین کمی از آن دانه ها را توی شیشه ریختم؛ همان شیشه های آبی با در فلزی قدیم. درش را هم محکم بستم تا هیچ سنجاب یا موشسی نتواند آن ها را بخورد. شیشه را پشت لانه مرغ گذاشتم. هنرییتا نگاهش کرد، اما با آن کاری نداشت. شیشه کمی خاک گرفته بود، ولی فکر کنم مشکلی نباشد. او تمام روز داشت به خاک ها نوک می زد. در کتاب هم نوشته مرغ ها حتی سنگریزه هم می خورند تا در سنگدانشان چیزهای دیگر را آسیاب کنند. می بینی؟ خیلی آموزنده است. اگر نمرده بودید، شما را داشتم که برای مامان و بابا همه چیز را تعریف کند. بعد دستکش هایم را پوشیدم و شروع کردم به گشت دوروبر میز کار شما تا اینکه یک قفل قدیمی باز پیدا کردم که به یک گیره آویزان شده بود. همه جا را خوب گشتم اما کلیدش را پیدا نرکدم. شاید کلیدش را هم باید به همان گیره می زدید؛ در هر حال، قفل را برداشتم و آن را کنار چفت در باز لانه مرغ آویزان کردم. فقط محض احتیاط. مرغ ها واقعا بامزه اند و من مرغ شما را خیلی دوست دارم؛ مخصوصا حالا که به او عادت کرده ام، هر چند آن ها خیلی بغل کردنی نیستند. برای همین فقط او را نگاه می کنم. او خاک ها را با پنجه هایش چنگ می زند و بعد چشمش را نزدیک زمین می برد تا ببیند چیزی روی زمین وول می خورد یا نه. چند بار ناراحتی ام را فرو دادم، بعد به سمت خانه قدم زدم. وقتی به خانه رسیدم دیدم یک وانت نارنجی رنگ جلوی در خانه پارک شده و یک قفس سگ هم پشت آن است. صدای زنی را شنیدم که داشت با مامان و بابا حرف می زد. می دانستم که احتمالا چیز خاصی نیست و او فقط یک مهمان است، اما اگنس با نامه اش مضطربم کرده بود. محض احتیاط تمم راهی را که آمده بودم برگشتم. هنرییتا من را دید که دارم می آیم و وقتی کمی دانه ی آفتابگردان توی لانه پاشیدم، او پرزد و به دنبال آن ها داخل رفت. شیشه آبش را هم داخل لانه گذاشتم. در را بستم و چفتش را انداختم بعد قفل زدم. هنرییتا از بست در خیلی خوشش نیامد، چون شروع کرد به قد قد کردن. چفت در تق تق صدا می کرد و قفل شروع کرد به بنگ بنگ خوردن به چفت. به او گفتم: «هیس، مرغ کودن! اگنس گفته ممکنه کسی بخواد تو رو ببره و الان یه نفر اینجاست؛ ساکت باش، انگار که اینجا نیستی.» اما فکر کنم او زبان مرا نمی فهمد، برای اینکه همچنان به سر و صدایش ادامه داد. شاید هم آنقدر از دست من عصبانی بود که اهمیتی برایش نداشت.

(نامزد جایزه) نویسنده: کلی جونز تصویرگر: کیتی کت مترجم: عطیه الحسینی انتشارات: پرتقال


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل