کتاب الیزابت اول (شخصیت های تاثیرگذار)

کتاب الیزابت اول از مجموعه ی شخصیت های تاثیرگذار نوشته ی مایرا ودرلی و ترجمه ی حسین بحری توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

این اثر به زندگی الیزابت اول ملکه ی انگلستان از خاندان تئودور می پردازد. الیزابت دومین دختر هنری هشتم پادشاه انگلستان بود. پدرش هنری هفت بار ازدواج کرد و بسیاری از همسرانش را به دلیل به دنیا نیاوردن فرزند پسر طلاق داد و یا به بهانه هایی مانند خیانت و یا قصد توطئه، گردن زد. الیزابت از همسر دوم هنری هشتم به دنیا آمد. در زمان حکومت هنری بر انگلستان مذهب رسمی این کشور کاتولیک بود که در آن طلاق مجاز نبود و هنری برای رسیدن به امیال و آرزوهای خود مذهب رسمی کشورش را به پروتستان تغییر داد. الیزابت در سال 1533 میلادی به دنیا آمد، خواهر بزرگتر او ماری هفده ساله بود، با این وجود هنری الیزابت را پس از خود به عنوان وارث تاج و تخت انگلستان معرفی کرد. اگر چه سال ها ماری به عنوان ملکه بر انگلستان حکومت کرد و به او لقب ماری خونخوار را به سبب قتل های بسیاری که در دوران سلطنتش انجام داد، اعطا کردند. الیزابت بسیاری از سال های کودکی و نوجوانی اش را در نوعی حصر خانگی به سر برد و مدام از قصری به قصر دیگر نقل مکان می کرد و سال ها در ترس اعدام توسط خواهرش و دیگر مدعیان تاج و تخت به سر برد، تا این که ملکه ماری در سال 1558 میلادی بر اثر سرطان از دنیا رفت و الیزابت رسماً ملکه ی انگلستان شد. در دوران حکومت او نزاع های فراوانی بر سر اصول مذهبی رواج داشت و الیزابت در اولین اقدامات خود سر و سامانی به وضعیت کلیساها داد و توانست بسیاری از نزاع های مذهبی را پایان دهد. او هیچ گاه ازدواج نکرد و خود را متعهد به انگلستان و مردم کشورش می دانست. اقدامات او برای کشورش از او ملکه ای محبوب و دوست داشتنی برای همگان ساخت.

در هر یک از جلدهای مجموعه ی شخصیت های تاثیر گذار به معرفی یک فرد که چهره ای برجسته در ادبیات، علم، مذهب یا سیاست جهان بوده است پرداخته می شود. همچنین جنبه های مختلف زندگی این افراد از تولد، خانواده، تحصیلات و کارهایشان مورد بررسی قرار می گیرد. این مجموعه از سه بخش دوران معاصر، دوران رنسانس و دوران باستان تشکیل شده است، و در هر دوران تعدادی از افراد برجسته ی همان زمان به خوانندگان معرفی می شوند. کتاب پیش رو به دوران رنسانس این مجموعه اختصاص دارد.

 

فهرست

شاهزاده خانم زندانی لیدی الیزابت پادشاه مرده است زنده باد ملکه بهتراست الیزابت ازدواج کند تلاش برای صلح سرگرم کردن ملکه جنگ با اسپانیا پایان یک عصر گاهشمار زندگی الیزابت اول در یک نگاه منابعی برای مطالعۀ بیشتر شرح اصطلاحات یادداشت ها کتاب شناسی برگزیده نمایه

برشی از متن کتاب

پادشاه مرده است وقتی الیزابت هفت ساله بود، پدرش با زن چهارم خود، آن از کلیوز، ازدواج کرد. او شاهزاده خانمی آلمانی بود و انگلیسی نمی دانست. ظرف شش ماه هنری به این نتیجه رسید که آن نه به قدر کافی برای وی فرهیخته است و نه زیبا، بنابراین او را طلاق داد. دو هفته بعد، هنری با کاترین هاوارد جوان ازدواج کرد، ازدواجی که فقط چند ماه دوام آورد. وقتی هنری فهمید که کاترین با مرد دیگری ارتباط دارد، در فوریه سال 1542 دستور داد وی را گردن بزنند. او را در نزدیکی قبر آن بولین دفن کردند. از قرار معلوم، مرگ کاترین الیزابت جوان را اندوهگین کرد. او این نامادری خود را که با او مهربانی می کرد و هنگامی که الیزابت به قصر می رفت او را سر میز ملکه می نشاند، دوست می داشت. اما در این زمان الیزابت به یکی از دوستانش گفته بود که هرگز ازدواج نخواهد کرد. او قطعا مشکلات موجود در ازدواج های پدرش را می دید. با این حال سال بعد، الیزابت ده ساله صاحب نامادری دیگری شد. این یکی بیش ترین تأثیر را در زندگی او داشت. کاترین پار زن مهربانی بود. او شیفته فرزندان هنری بود و همه آن ها را به قصر سلطنتی آورد تا با خودش و پادشاه زندگی کنند. به بچه ها لباس های فاخر و آموزش عالی دادند. کاترین حتی ترتیبی داد تا بهترین معلمان خصوصی انگلستان به قصر بیایند و بچه ها را تعلیم دهند. اساتید یونانی و لاتینی چون ویلیام گریندال و راجر سکم به الیزابت فلسفه، تاریخ، سخنرانی، فرانسه، اسپانیایی وایتالیایی درس می دادند. او الهیات هم می خواند. دانش دینی مهم بود، زیرا رهبران سیاسی و مذهبی برای مملکت تصمیم می گرفتند. اساتید او پروتستان بودند و این مسئله برای الیزابت و ادوارد که با آیین پروتستان بزرگ شده بودند، خوب بود. الیزابت به سرعت یاد می گرفت و از بحث های دشوار لذت می برد. موسیقی و سوزن دوزی آموزش وی را تکمیل می کرد. در دورانی که یادگیری برای زنان اولویت نداشت، کاترین پا اصرار داشت که الیزابت بهترین آموزش ممکن را ببیند. الیزابت به مدت سه سال از زندگی در قصر لذت برد. اما در اولین ساعات روز 28 ژانویه 1547 پدرش مرد. روال قدیمی جارچیان برای اعلام فوری مرگ پادشاه در آن روز اجرا نشد. در عوض مرگ پادشاه سه روز مخفی نگه داشته شدو این در حالی بود که اشراف برای کسب قدرت توطئه می کردند. با این همه، هنری پیش از مردن، شانزده قیم را برای مراقبت از پسرش ادوارد منصوب کرده بود. یکی از آن ها ادوارد سیمور دایی پسرش بود. سیمور مجلس را متقاعد کرد که او را به نیابت سلطنت ادوارد نیز منصوب کنند. چنین انتصابی تا زمانی که پادشاه نابالغ به سن قانونی می رسید، قدرت اداره دولت را به او واگذار می کرد. سیمور که در این زمان زمام امور را در دست داشت، ادوارد نه ساله و الیزابت سیزده ساله را به کاخ انفیلد برد. وقتی این برادر و خواهر به هم رسیدند، او مرگ پدرشان را به آن ها خبر داد. به این ترتیب ادوارد پادشاه انگلستان شد. یک ماه پس از تاجگذاری ادوارد، الیزابت را از قصر پادشاه بردند. او رفت تا در کاخی ساخته شده از آجر قرمز زندگی کند که مشرف به رودخانه تمز در منطقه چلسی بود. اوتنها نرفت. آموزگارش کت و معلم خصوصی او ویلیام گریندال و نامادری اش کاترین پار او را همراهی می کردند.    

(ملکه انگلستان از خاندان تودور) نویسنده: مایرا ودرلی مترجم: حسین بحری انتشارات: ققنوس