loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب افسانه های غول ها (افسانه های ملل 16)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب افسانه های غول ها شانزدهمین جلد از مجموعه ی افسانه های ملل اثر محمد شمس از انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است.

این اثر جلد شانزدهم از مجموعه ی " افسانه های ملل " می باشد که برخی از مشهورترین داستان هایی که غول ها در آن حضور دارند برای خواننده گردآوری شده است. غول ها موجودات افسانه ای هستند که در بسیاری از داستان های کهن رد پایی از آن ها وجود دارد، این موجودات عظیم الجثه، زشت، بدجنس و البته با قدرتی مثال زدنی هستند. در این اثر 22 داستان از غول ها گردآوری شده است که برخی از آن ها مانند داستان " جک غول کش " مشهور بوده و خواننده آن ها را در قالب داستان، انیمیشن و یا فیلم های سینمایی خوانده و یا دیده است و برخی دیگر، داستان تازه ای را برای او روایت می کند. در داستان " شکارچی و سه غول " قصه ی مرد جوانی آمده است که دوست داشت شکارچی بزرگی شود، به همین خاطر از پدر و مادرش خداحافظی کرد و نزد شکارچی ماهری در جنگل رفت و تمام فنون شکار را از او آموخت. زمانی که می خواست استادش را ترک کند تا خود به تنهایی به شکار برود، شکارچی به او تفنگی داد و به شاگردش گفت این تفنگ هرگز تیر اشتباهی شلیک نمی کند و همواره به هدف می زند. شکارچی جوان در راه به سه غول برخورد می کند و آن ها به مرد جوان از شاهزاده خانم زیبایی می گویند که در قصری در میان یک دریاچه اسیر است و کسی نمی تواند به آن قصر نزدیک شود، زیرا سگ بزرگی در نزدیکی آن جا مشغول نگهبانی است. شکارچی جوان تصمیم می گیرد شاهزاده را نجات دهد و به سمت قصر حرکت می کند و ... .

 


فهرست


جک غول کش شکارچی و سه غول گربه ی چکمه پوش خیاط و غول زشت و زیبا علاء الدین و چراغ جادو دوغول چرا غول قرمز گریه کرد؟ جک و لوبیای سحرآمیز قصر غول ها غول و سه بزغاله جانینا سه تار موی طلایی غول برفی یک وجبی و غول سرزمین غول ها جوان و غول چوبدستی هانس غول های دماغ دراز غول و دلقک کلاغ سیاه حلقه ی جادویی

برشی از متن کتاب


چرا غول قرمز گریه کرد؟ کسی به خاطر ندارد که این غول، در کدام کوه زندگی می کرده است؛ اما می گویند سال ها پیش، غول قرمزی بود که در کوهی نزدیک یک دهکده زندگی می کرد. این غول دوست داشتنی با مردی که در دهکده زندگی می کرد. این غول دوست داشت با مردمی که در دهکده زندگی می کردند؛ دوست شود. جلوی خانه اش تابلویی آویزان کرده بود که روی آن نوشته بود: «دوستان به خانه ی من خوش آمدید. هرکس به خانه ی من بیاید، با شیرینی های خوشمزه از او پذیرایی می کنم.» یک روز دو هیزم شکن از نزدیک خانه ی دیو می گذشتند که چشمشان به تابلو افتاد. یکی از آن ها رو به دیگری کرد و گفت: «بیا به خانه غول قرمز برویم و مقداری شیرینی بخوریم.» آن یکی گفت: «ما نباید فریب این تابلوی مسخره را بخوریم. غول قرمز می خواهد ما را به خانه اش بکشاند و بلایی سرمان بیاید.» غول قرمز که توی خانه بود گفت و گوی دو هیزم شکن را شنید؛ سرش را از پنجره بیرون آورد و با مهربانی گفت: «دوستان عزیز، من نمی خواهم به کسی کلک بزنم. خواهش می کنم بفرمایید داخل و مقداری شیرینی خوشمزه میل بفرمایید. من می خواهم دوست شما باشم.» دو هیزم شکن با دیدن صورت قرمز غول، ترسیدند و پا به فرار گذاشتند. غول فریاد زد: «باور کنید هیچ حقه ای در کار نیست، باور کنید راست می گویم.» اما دو هیزم شکن که حسابی ترسیده بودند، حتی پشت سرشان را هم نگاه نکردند. چند روز از این ماجرا گذشت. غول قرمز وقتی دید کسی اعتنایی به تابلو نمی کند، خیلی غمگین شد. با عصبانیت تابلو را کند و دور انداخت. همین وقت، دوست او -یعنی غول آبی- به دیدارش آمد. با دیدن چهره ی غمگین او پرسید که چه اتفاقی افتاده است. غول قرمز داستان خود را با آب و تاب برای او تعریف کرد و گفت: «تا امروز هیچ کس حرف مرا باور نکرده است. خواهش می کنم فکر بکن تا مردم دهکده با من دوست بشوند.» غول آبی فکرکرد و گفت: «من نقشه ی خوبی دارم. خوب گوش کن چه می گویم.» غول قرمز به دقت به حرف های غول آبی گوش کرد. غول آبی ادامه داد: «من به دهکده می روم و شروع می کنم به اذیت و آزار مردم. بعد تو از راه می رسی و مقابل من می ایستی. من و تو با هم می جنگیم. تو مرا حسابی کتک می زنی و من وحشت زده فرار می کنم و به این ترتیب مردم خواهند فهمید که تو غول بی آزاری هستی و با تو دوست خواهند شد.» فردای آن روز، غول آبی به دهکده رفت و به خانه ی یک کشاورز حمله کرد. کشاورز و همسرش ترسیدند و از خانه بیرون دویدند. غول آبی شروع کرد به شکستن لوازم خانه ی مرد کشاورز، قوری قدیمی اش را شکست، رخت ولباس ها را پاره کرد. سگ باوفایش را کتک زد. مردم دهکده هم با سر و صدای غول آبی و ناله و فریاد مرد کشاورز و همسرش، هراسان از خانه ها بیرون آمدند.  ...    

گرد آوری و بازنویسی: محمد شمس انتشارات: محراب قلم  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب افسانه های غول ها (افسانه های ملل 16)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل