loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب افسانه های برادران گریم

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
250,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره کتاب افسانه های برادران گریم

این کتاب مجموعه ای مصور با تصویرگری های بسیار رنگارنگ و زیباست که شامل شانزده قصه ی شیرین و دل انگیز می باشد و با زبانی بسیار دلچسب و لذت بخش برای گروه سنی کودک و نوجوانان نوشته شده است. این داستان ها ریشه در کودکی ما دارند و قصه ی پریان و شاهزادگان رویایی هستند که ما را غیر مستقیم در پند و اندرز های زندگی خود غرق می کنند و باعث سرگرمی می شوند و برای خوانده شدن قبل از خواب بسیار مناسب هستند.

این داستان ها را ابتدا برادرانی به نام های ” ویلهلم ” و ” یاکوب ” گریم که عاشق گوش دادن به قصه های گوناگون بوده اند گرد آوری کرده اند و این داستان ها از افسانه های قدیمی آلمانی نشئت می گیرند که اگر این برادران نبودند شاید روزی دیگر هیچ کس این داستان ها را نمی خواند و لذت نمی برد. قصه های سفید برفی و هفت کوتوله، زیبای خفته و شاهزاده قورباغه و... از جمله این داستان ها هستند که نویسندگان بسیاری به بازنویسی این داستان ها پرداخته و فیلم ساز های گوناگونی این قصه ها را به نمایش گذاشته اند اما هیچ یک از آن ها مانند نوشته های این کتاب، داستان ها را شروع نکرده اند و به پایان نرسانده که این ویژگی خاص مجموعه کتاب های ” زیبا ترین قصه های دنیا ” ست که کودکان را علاقه مند به خواندن کتاب می سازد.

بخشی از کتاب افسانه های برادران گریم

شاهزاده خانم های خندان

روزی روزگاری. پادشاهی بود که دوازده دختر زیبا و بسیار سر زنده داشت. آن ها عاشق آواز و موسیقی و لباس های زیبا بودند. اما علاقه ی واقعی آن ها جشن گرفتن بود.

کمی بعد از این که آخرین شاهزاده خانم به دنیا آمد، مادرشان فت کرد. بنابراین پادشاه خودش آنها را بزرگ کرد. آن ها دورش جمع می شدند و او همیشه هر چیزی که می خواستند، به آن ها می داد. اما تازگی ها شاهزاده خانم ها مثل همیشه سر زنده نبودند. آنها به سختی در کلاس های سخنرانی عمومی، کلامی بر زبان می آوردند و در مجالس شام که برای دیدار سفیران ترتیب داده می شد، خمیازه می کشیدند. پادشاه نمی دانست چه کار کند، با خود فکر کرد: شاید این وضعیت مدت کوتاهی طول بکشه و اونا دوباره به وضع عادی برگردن.

سپس یک روز صبح لیست بلندی از کفاشی سلطنتی برای دروازه جفت کفش ابریشمی دریافت کرد. پادشاه با عصبانیت گفت: این مورد نباید انجام بشه.

پادشاه شاهزاده خانم ها را به کتابخانه ی خود فرا خواند و به آنها گفت: دخترها، من تا به حال با شما خیلی مهربون بودم؛ اما از این به بعد از شما می خوام که روی وظایف سلطنتی خودتون تمرکز کنید. بنابراین دیگه مطلقاً خبری از دیر وقت بیدار موندن و مهمونی و جشن نخواهد بود.

با این خبر غافلگیر کننده ی پادشاه، هیچ کدام از شاهزاده خانم ها حتی بزرگ ترینشان  که معمولاً برای هر چیزی جوابی داشت، هیچ کلامی بر زبان نیاورد. اما همین که از کتابخانه بیرون آمدند، پادشاه صدای خنده ی آهسته ای شنید، پس با خود فکر کرد: حتماً مشغول انجام کاری هستند.

آن شب شاهزاده خانم ها را خیلی زود به اتاق خوابشان فرستاد و در را قفل کرد و برای آرام کردن خودش گفت: این به نفع خودشونه. من نمی خوام که اونا آسیبی ببینند.

صبح روز بعد، وقتی پیش خدمت رفت شاهزاده خانم ها را بیدار کند، پایش به تعداد زیادی از کفش های ابریشمی که توی راهرو بود، گیر کرد و روی زمین افتاد. کفش ها کهنه بودند و کف آن ها کاملاً نخ نما شده بود. پیش خدمت با عجله بیرون آمد که این را به پادشاه بگوید.

پادشاه غر غر کنان گفت: ممکنه دختر ها برای جشن بیرون رفته باشن. اما چطور؟

اتاق شاهزاده خانم ها بالای یک برج بود که فقط یک در داشت. پادشاه فکر کرد: اونا باید از پنجره بیرون رفته باشن.

پادشاه آن ها را به کتاب خانه اش فرا خواند، اما آنها از جواب دادن به این که کجا بودند، طفره رفتند.

پس آن شب او دوباره دختر هایش را زود به رختخواب فرستاد. این بار تمام پنجره ها را چفت کرد، در را هم قفل کرد و با اطمینان گفت: اونا امشب به هیچ جشنی نخواهند رفت‌.

اما صبح روز بعد، پیشخدمت دوباره تعداد زیادی کفش ابریشمی کهنه پیدا کرد.

شاهزاده خانم ها دوباره از گفتن این که چه کار کرده اند، خودداری کردند. پادشاه فریاد زد و گفت: حتماً یه نفر به اونا کمک کرده بیرون برن.

پس آن شب دوباره دختر هایش را زود به رختخواب فرستاد. این بار تمام پنجره ها را جفت کرد، در را هم قفل کرد و به نگهبان ها دستور داد که مراقب باشند و به آنها گفت: نباید اجازه بدین که اونا جایی برن.

اما این اتفاق نیافتاد. هنوز هم شاهزاده خانم ها نمی خواستند راز خود را به پادشاه بگویند. پس شب بعد خود پادشاه هم به همراه نگهبانان، کشیک داد‌. تمام طول شب او نه چیزی دید و نه صدایی شنید. اما صبح روز بعد، دوباره شاهد تعداد دیگری کفش ابریشمی کهنه بود. مهم نبود که پادشاه چقدر تلاش می کند، شاهزاده خانم ها هنوز هم موفق می شدند که هر شب برای جشن بیرون بروند. هر چه صورتحساب کفشی که به دست پادشاه می رسید بلند تر می شد، پادشاه کم حوصله تر می شد. در نهایت پادشاه به این فکر افتاد که اطلاعیه ای صادر کند. او گفت: هر کس بتواند به قصر بیاید و بفهمد که دختران من هر شب برای جشن کجا می روند، می تواند یکی از آنها را به همسری انتخاب کند. و اضافه کرد: اما اگر نتواند، باید صورتحساب کفش ها را بپردازد.

طولی نکشید که شاهزاده ی جوانی به قصر آمد. او رجزخوانی کرد و گفت: اینکه کاری نداره، فقط کافیه که یه شب بیدار بمونم و شاهزاده خانم ها رو تعقیب کنم.

شاهزاده خانمی که از همه بزرگ تر بود با خود گفت: به همین خیال باش.

وقتی که موقع خواب شد، شاهزاده را به اتاق پذیرایی کوچکی که کنار اتاق خواب یعنی جایی که او و خواهرانش می خوابیدند، برد. سپس برای او یک فنجان هات چاکلت داغ برد. شاهزاده خانم با لبخندی فریبنده گفت: لطفاً راحت باشید. من یه بالش اضافی نرم هم توی تختخواب شما گذاشتم.

شاهزاده روی تخت خواب نشست و کمی از هات چاکلتش را خورد. او قصد نداشت بخوابد، اما تختخواب خیلی راحت بود و خیلی زود پلک هایش سنگین شد.

شاهزاده خانمی که از همه بزرگ تر بود با خنده به بقیه گفت: اون امشب نمی تونه تفریح ما رو به هم بزنه. من داخل نوشیدنی اون داروی خواب آور ریختم...

کتاب افسانه های برادران گریم نوشته ی راث براکلهرست، گیلیان دوهرتی و ترجمه ی محبوبه گیلانیان توسط انتشارات سایه گستر کتاب های توت فرنگی به چاپ رسیده است.


فهرست


فهرست کتاب افسانه های برادران گریم

  1. سفید برفی و رز قرمز

  2. شنل قرمزی

  3. راپانزل

  4. زیبای خفته

  5. شاهزاده قورباغه

  6. نوازندگان برمن

  7. رتمپل ایتیل اسکین

  8. تام انگشتی

  9. هانسل و گرتل

  10. شاهزاده خانم های خندان

  11. خرس و چکاوک

  12. پادشاه ریش برفکی

  13. دختر غاز چران

  14. وروجک ها و مرد کفاش

  15. سفید برفی و هفت کوتوله

  16. برادران گریم



  • نویسنده: راث براکلهرست - گیلیان دو هرتی
  • مترجم: محبوبه گیلانیان
  • انتشارات: سایه گستر
 

راث براکلهرست

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب افسانه های برادران گریم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل