loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب استنلی کاغذی (ماجراهای استنلی 1)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب استنلی کاغذی جلد اول از مجموعه ماجراهای استنلی نوشته ی جف براون و ترجمه ی شیما فتاحی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

ماجرا از جایی آغاز می شود که یک روز صبح خانواده " لمبچاپ " با یک اتفاق هولناک مواجه  می شوند. شب گذشته تابلوی اعلانات بزرگی که پدر خانواده آن را برای کریسمس گذشته، به پسرانش هدیه داده بود، از روی دیوار به روی پسر بزرگشان " استنلی " افتاده است. در اثر این حادثه استنلی به یک پسر بچّه مقوایی با طول 120، عرض 30 و ضخامت 5/1 سانتی متر تبدیل شده بود. امّا او با بدن مقوایی اش کنار می آید و متوجّه می شود کارهای زیادی است که می تواند انجام بدهد. او از زیر در عبور می کند و یا زمانی که هزینه سفر با هواپیما به کالیفرنیا بسیار زیاد است، خانواده تصمیم می گیرند او را در یک پاکت بزرگ بگذارند و توسط پست هوایی به آن جا بفرستند. همچنین او از میان شکاف میله های فاضلاب به پایین می رود و انگشتر مادرش را بیرون می آورد. یا مثل یک بادبادک به آسمان می رود و به نیروی پلیس کمک می کند تا دزدان موزه ی شهر را دستگیر کنند امّا این ها پایان کار استنلی نیست ....

 


برشی از متن کتاب


یک شنبه هفته بعد، استنلی و آرتور خودشان تنهایی به پارک رفتند. هوا آفتابی بود اما باد هم می وزید. چند پسر که بزرگ تر از آن ها بودند بادبادک بازی می کردند. بادبادک های آن ها بزرگ و زیبا بود و دنباله های رنگارنگ و بلندی داشت. آرتور آهی کشید و گفت: « بالاخره من هم یک روز یک بادبادک بزرگ  می خرم و در مسابقه ی بادبادک بازی شرکت می کنم و برنده می شوم. آن وقت همه من را می شناسند و من هم مثل بقیه مشهور می شوم. هیچ کس الان قدر من را نمی داند. » استنلی به یاد سفارش پدر و مادرش افتاد. و پیش پسری که بادبادکش پاره شده بود رفت و نخ بادبادکش را قرض گرفت. بعد پیش آرتور برگشت و به او گفت: « تو می توانی من را به جای بادبادک هوا کنی. » استنلی یک سر نخ را به خودش بست و سر دیگرش را به آرتور داد. استنلی آرام از پهلو روی چمن ها دوید تا سرعت بگیرد و بعد رو به باد برگشت تا باد او را بالا ببرد. استنلی بالا و بالاتر رفت تا مثل یک بادبادک در آسمان قرار گرفت. او خوب می دانست که چطور با بادهای تند و ناگهانی کنار بیاید. اگر می خواست بالاتر برود، درست رو به باد می چرخید و وقتی می خواست سرعتش بیشتر شود، طوری می چرخید که باد از پشت به او بخورد و او را هل دهد. فقط باید بدن صاف و کاغذی اش را کمی در باد حرکت می داد این طوری باد نمی توانست او را در هوا نگه دارد و بنابراین او به راحتی دوباره به سمت زمین می آمد. آرتور تمام گلوله نخ را که به استنلی بسته شده بود باز کرد و استنلی توانست حسابی بالا و بالاتر رود. او حتی از درخت ها هم بالاتر رفت. پیراهن قرمز و شلوار آبی او در آسمان که آبی کم رنگ بود، خیلی زیبا شده بود. همه در پارک ایستاده بودند و او را تماشا می کردند. استنلی به سرعت چپ و راست می رفت. درست مانند یک شاهین. او دست هایش را دو طرفش قرار داده و مانند یک تیر به سرعت به سمت زمین پرواز می کرد و بعد یک دفعه خم می شد و دوباره به طرف بالا حرکت می کرد. گاهی به پهلو می شد و همان طوری در هوا حرکت می کرد، گاهی دور می زد و شکل های مختلفی می ساخت، شکل پروانه، شکل 8، شکل به علاوه+ و ستاره. هیچ کس تا آن روز نتوانسته بود آن طور که استنلی پرواز کرد، پرواز کند. بعد از مدتی مردم از تماشای او خسته شدند و آرتور هم از دویدن به این طرف و آن طرف خسته شد. اما استنلی همچنان به آن کارها و جلب توجه ادامه می داد. سه پسر به طرف آرتور رفتند و از او دعوت کردند که با آن ها هات داگ و نوشابه بخورد. آرتور سر طناب را به شاخه ی درختی بست و رفت. در مدتی هم که مشغول خوردن ساندویچ بود اصلاً حواس اش به استنلی نبود. باد نخ را دور درخت پیچیده بود و نخ کوتاه شده بود. استنلی هم متوجه شده بود که چقدر پایین آمده تا این که پاهایش به برگ درختان خورد. اما آن موقع دیگر خیلی دیر شده بود. او بین شاخه های درختان گیر کرد حدود یک ربع گذشت تا آرتور و دوستانش صدای فریاد او را شنیدند و از درخت بالا رفتند و او را نجات دادند. استنلی تمام بعدازظهر با آرتور قهر بود و با او حرف نمی زد. موقع خواب، با این که آرتور از او عذرخواهی کرد اما باز هم او ناراحت بود...

فهرست


  1. تابلوی اعلانات بزرگ
  2. صاف و کاغذی
  3. استنلی بادبادک می شود
  4. دزدان موزه
  5. فکر خوب آرتور

نویسنده


" جف براون " نویسنده آمریکایی متولد 1926 میلادی است. او پیش از نوشتن داستان های استنلی از جمله ویرایشگران مجله نیویورکر بود.وی خودش را در نگارش ماجراهای استنلی مدیون پسرانش می داند زیرا ایده اصلی داستان را از دوران کودکی آن ها برداشت کرده و داستان را تقدیم آنان کرده است. او برای نوشتن مجموعه داستان های استنلی سی سال زمان صرف کرد. او در سال 2003 در حالی که مشغول نگارش مجموعه جدیدی از داستان های استنلی بود، در اثر سکته قلبی درگذشت.

نویسنده: جف براون تصویرگر: اسکات نش ترجمه ی: شیما فتاحی انتشارات: قدیانی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب استنلی کاغذی (ماجراهای استنلی 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل