loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب استاد اژدها 7 (اژدهای صاعقه)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
84,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب اژدهای صاعقه هفتمین جلد از مجموعه ی استاد اژدها، نوشته ی تریسی وست و ترجمه ی رویا زنده بودی، از سوی انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

اژدهابان ها در سرزمین اهرام یک تخم اژدها پیدا می کنند که در حال ترک خوردن است، در مقابل چشمان آن ها، اژدهای صاعقه متولد می شود، او از دیدن اژدهابان ها وحشت کرده و به اشتباه فکر می کند می خواهند به او آسیب برسانند، برای فرار از دست آن ها صاعقه ای قوی پرتاب کرده و پرواز می کند. حالا پنج اژدهای نگهبان با نام های دریک، پترا، روری، بو و آنا، نگران این موضوع هستند که اژدها کوچولو، ناخواسته با صاعقه هایش به خود و دیگران آسیب برساند. آن ها دو مشکل بزرگ دارند: یکی این که چطور اژدهای صاعقه را بیابند و دیگر این که چطور با او ارتباط برقرار کنند؟ گریفت به دوستانش پیشنهاد می کند تا از طریق گوی جادویی او را بیابند، به این ترتیب در گوی، اژدهای صاعقه را می بینند که بر فراز شهر «ساکسونه» در حال پرواز است، او که خودش هنوز از نیروی خارق العاده اش باخبر نیست، ناخواسته از بال هایش صاعقه پرتاب می کند و شهر را به آتش می کشد. اژدهابان ها از دیدن این تصویر در گوی دچار اضطراب بیشتر می شوند، از طرفی هیچ کدامشان نمی دانند که چه کسی قرار است به عنوان نگهبان اژدهای صاعقه، از سوی سنگ اژدها (سنگ جادویی و بزرگی است که اجازه می دهد هر اژدهایی که تازه متولد می شود با اژدهابانش ارتباط برقرار کند) مشخص شود. آیا آن ها موفق می شوند اژدها ی صاعقه را بیابند؟ می توانند نیروی او را کنترل کرده و تحت آموزش قرار دهند؟... برای یافتن پاسخ این پرسش ها می توانید رمان هیجان انگیز اژدهای صاعقه را بخوانید.

 


برشی از متن کتاب


گریفیت گفت: «ما باید از هم جدا شیم. آنا و بو، شما سعی کنید خودتون رو برسونید به اژدهای صاعقه. روری و پترا، شما با من می مونید تا درباره ی اژدهای صاعقه تحقیق کنیم. دیه گو، تو هم دریک و کرم رو با خودت ببر تا کارلوس رو بیارید.» دیه گو گفت: «فکر خوبیه! یه پسر مهربون مثل دریک می تونه کمک کنه کارلوس با قضیه راحت تر کنار بیاد.» گریفیت از توی یک جعبه زنجیری بیرون کشید. یک تکه ی کوچک از سنگ اژدها به آن آویزان بود. آن را به دریک داد. گریفیت گفت: «وقتی کارلوس را دیدی این رو بهش بده.» دریک به سنگ نگاه کرد. محافظت از آن سنگ مسئولیت مهمی بود. قول داد: «گمش نمی کنم.» و آن را گذاشت توی جیبش. گریفیت گفت: «حالا بیایین بریم تو غار اژدها.» با عجله از کارگاه بیرون آمد و بقیه هم دنبالش راه افتادند. گریفیت وقتی داشت راه می رفت تندتند حرف می زد: «بو و آنا، نباید رد اژدهای صاعقه رو گم کنید. وقتی دریک و دیه گو، کارلوس رو پیدا کردن میان پیش شما. بعد همتون با هم اژدها رو بیارید این جا.» بو سر تکان داد. «هر آتش که اژدهای صاعقه راه بندازه، شو خاموشش می کنه.» آنا گفت: «کپری هم خیلی سریعه. می تونه خودش رو به بچه اژدها برسونه...» روری پرید وسط حرف او: «والکن سریع تره!» دوید طرف غار اژدهای بزرگ قرمزش، اژدهای آتش. «چرا ما دنبال اژدهای صاعقه نریم؟» گریفیت گفت: «چون تو و والکن هنوز نظارت لازم دارید!» گونه های روری سرخ شدند. ازمیان میله های غار، پوزه ی والکن رانوازش کرد. گفت: «ما نیازنداریم کسی بالاسرمون باشه. مگه نه، والکن؟ ما خودمون از پس خودمون برمیاییم.» گیریفت گفت: «روری، این جوری فکرکردن خطرناکه.» در دلش می خواست بپرسد چرا این طوری فکر کردن خطرناک است؟ ولی حالا مشغول بیرون آوردن کرم از توی غار بود. اژده های قهوه ای رنگ سینه خیز از غار بیرون آمد. کرم بدن درازی داشت؛ مثل یک کرم خیلی بزرگ و بال هایش کوچک بود.    

فهرست


جست و جو شروع می شود اژدها را بگیرید! اژدهابان جدید سه تا نقشه کلبه ی جادویی دیه گو تعقیب و گریز آغاز می شود تلق تلوق صدف ها جست و جو ادامه دارد اژدهاها وجود ندارند! رعد و برق صاعقه را نمی شود گرفت صاعقه و زمین کارلوس تصمیم می گیرد حمله ای از آسمان ما تسلیم نمی شویم

نویسنده: تریسی وست مترجم: رویا زنده بودی تصویرگر: دیمین جونز انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب استاد اژدها 7 (اژدهای صاعقه)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل