loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب اسب‌های پشت پنجره اثر ماتئی ویسنی یک

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب اسب‌های پشت پنجره

کتاب "اسب‌های پشت پنجره"، نمایش‌نامه‌ای با مضمون جنگ و تبعات روحی و روانی آن بر روی افراد مختلف جهان می‌باشد. "ماتئی ویسنی"، نویسنده‌ی این اثر، با استفاده از زبانی رسا و گویا همراه با طنزی تلخ، از چهره‌ی واقعی جنگ پرده برمی‌دارد. جنگی که حاکمان قدرت، برای اهداف بلندپروازنه‌ی خویش آغاز می‌نمایند. آن‌ها با متقاعد ساختن افراد تحت فرمان خود، سربازان مورد نیازشان را جمع‌آوری کرده و در نهایت، این افراد و خانواده‌های‌شان را قربانی امیال و خواسته‌های پوچ خود می‌کنند.

به طور کلی، اسب‌های پشت پنجره، با معرفی شخصیت‌هایی مختلف و هم‌چنین تشریح سه روایت جداگانه اما مشترک در مفهوم و معنا، مقصود مورد نظر خود را به خواننده ارائه می‌کند.

در بخش اول، با مادر و پسری جوان آشنا می‌شویم. پسر در حال پوشیدن لباس ارتشی می‌باشد و خودش را برای پیوستن به جنگ آماده می‌سازد. مادر نیز خسته و پریشان، او را در این کار یاری می‌رساند. زن قصه، هم‌چون افرادی روان‌پریش، بدون توجه به سخنان پسرش و به طور مکرر، نکاتی غیرضروری را به او گوشزد می‌کند.

نکاتی در رابطه با نظافت شخصی که رعایت آن‌ها در شرایط جنگ، ضرورتی ندارد. او نیز هم‌چون تمامی مادران دنیا، نگران فرزندش می‌باشد. اما نمی‌خواهد به جنگ بیندیشد. در واقع وی با گفتن این سخنان، سعی بر این دارد تا با دور کردن ذهنش از جنگ، خویشتن را آرام کند. آرامشی که به زودی ازبین خواهد رفت و او را با درد و رنجی پایان‌ناپذیر و وصف‌ناشدنی مواجه خواهد ساخت.

 

بخشی از کتاب اسب‌های پشت پنجره

با موهای خیس دخترش بازی می‌کند.

گاهی سر دخترش را در لگن فرو می‌برد.

مطیع، دختر تمام حرکات پدرش را بدون مقاومت قبول می‌کند.

دختر: یه پارچ پر از آب دارم.

پدر: زلاله؟

دختر: بله.

پدر: عمیقه؟

دختر: بله.

پدر: توش تاریکه؟

دختر: بله.

پدر: ایزابل تو از تاریکی می‌ترسی؟

دختر: نه.

پدر: این عالیه. بدترین چیز برای یه شناگر ترس از آب تاریکه.

دختر: من از آب نمی‌ترسم. از هوا می‌ترسم. بابا، بگو توی آب و هوا هست؟

پدر: آدم هیچی نمی‌دونه، دخترم. باید پارچ رو تا ته بنوشی. اون‌وقت می‌فهمی توی آب و هوا هست یا نیست.

دختر: من که نمی‌تونم این همه آب بخورم.

پدر: باید همه‌ی آبی رو که توش می‌خوای شنا کنی بنوشی. این جوریه که می‌تونی شناگر خوبی بشی.

دختر: (ناگهان خسته، از سر جایش بلند می‌شود.)

دیگه دیروقته. نمی‌خوای پرده‌ها رو ببندم؟ خونه پر پشه می‌شه.

دختر صندلی چرخدار را به سوی در هل می‌دهد.

نور کم می‌شود.

پدر: نه! باز هم.. باز هم.. باز هم...

(پژواک صدایش در راهرو.)

آب خوردی؟ حالا یه کم صبر کن... بهترین کاره.. اونی که انتظار کشیدن رو بلده نجات پیدا می‌کنه... اگه بلد باشی انتظار بکشی مغزت خود به خود استراحت می‌کنه... اونی که بلده استراحت کنه به سادگی می‌تونه انتظار بکشه... هر چه بیش‌تر در استراحت انتظار باشی، همون‌قدر هم دنیا برات بی‌اهمیت می‌شه... ولی وقتی آدم انتظار می‌کشه... بهتره تنها باشه. خانم هیلدا تنها انتظار نکشید... واسه همینه که زود تموم کرد... اونی که انتظار نمی‌کشه لایق انتظار نیست... از همه بهتر انتظار در تاریکیه... اونی که پرده‌های مخملی داره نجات پیدا می‌کنه... چون هر وقت بخواد میره توی تاریکی...هر وقت بخواد...

صدای در پایین را می‌شنویم که باز می‌شود.

صدای پاهایی که بالا می‌آیند.

دختر، با شمعی در دست پیک را وارد اتاق می‌کند.

پیک با یک صندلی چرخدار کاملا تا شده و یک دسته گل وارد می‌شود.

پیک: یه وقت مزاحم نباشم...

دختر: (شمع را روی میز می‌گذارد.)

ابدا. ولی من منظورتون رو متوجه نمی‌شم.

پیک: یعنی چی؟ هیچی یادتون نیست؟

دختر: (موهایش را با شعله‌ی شمع خشک می‌کند.)

خیر... ولی شاید به خاطر غروبه... می‌دونین، همیشه این ساعت یه کم حالم بد می‌شه...

کتاب اسب‌های پشت پنجره هشتمین جلد از مجموعه‌ی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، به قلم ماتئی ویسنی یک و ترجمه‌ی تینوش نظم‌جو در نشر نی به چاپ رسیده است.



  • دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 8
  • نویسنده: ماتئی ویسنی یک
  • مترجم: تینوش نظم‌جو
  • انتشارات: نی

ماتئی ویسنی یک


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اسب‌های پشت پنجره اثر ماتئی ویسنی یک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل