loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ازدواج فامیلی (شب هزار و دوم)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب ازدواج فامیلی از مجموعه ی شب هزار و دوم نوشته ی حامد حبیبی و مهدی فاتحی توسط نشر چکه به چاپ رسیده است.

داستان پادشاهی به نام " شهریار " که وقتی پی به خیانت همسر خود می برد تصمیم به قتل همه دختران شهر می گیرد. او پس از ازدواج با دختران شهر در شامگاه عروسی آنان را به قتل می رساند تا این که " شهرزاد " دختر وزیر تصمیم می گیرد به ازدواج شهریار در آمده و در شب عروسی تقاضا می کند تا برای پادشاه داستانی تعریف کند و بعد از پایان داستان به کام مرگ فرستاده شود. شهریار آخرین تقاضای او را قبول می کند. داستان شهرزاد در شب اول به پایان نمی رسد و شهریار که مجذوب داستان شده می خواهد که ادامه آن را بشنود این روند هزار و یک شب ادامه پیدا می کند شهرزاد در شب هزار و یکم داستانی ندارد که برای پادشاه تعریف کند اما دیگر این ملک است که عاشق شهرزاد شده و دل در گرو او دارد. داستان های هزار و یک شب مملو از تخیل و افسانه های قدیمی و پند و اندرز هستند. نویسندگان مجموعه شب هزار و دوم به روایت داستان های هزار و یک شب با بیانی طنز و گیرا می پردازند. شهرزاد و ملک شهریار دارای سه فرزند به نام های " آبنوس "، " سیف الملوک " و " حیف الملوک " می باشند. شهرزاد که فکر می کند دیگر لازم نیست برای پادشاه قصه بگوید در شب هزار و دوم با خواسته مجدد ملک مواجه می شود اما او که از قصه گفتن خسته شده و دیگر حکایتی برای تعریف کردن ندارد تصمیم می گیرد قصه های هزار و یک شب را با کمی تغییر مجددا تعریف کند اما ...

" ازدواج فامیلی "، " جنازه ی بی صاحب مانده " و " زمان و مکان " قصه های این کتاب را تشکیل می دهند.

 


برشی از متن کتاب


شهرزاد حیف الملوک را روی پاهایش خواباند. خواست قصه را شروع کند که ملک شهریار پابرهنه پرید وسط حرفش: «پس آن دو بچه که یک لحظه آرام نمی نشستند کجا هستند؟» شهرزاد در حالی که چپ چپ زیر تخت سلطنت را نگاه می کرد گفت: «پیدایشان نکردم. این طوری راحت تر است. مخ همایونی را نمی خورند.» ملک شهریار پرسید: «این صدیا خرت و خرت دیگر چیست؟ نکند موش های درباری به جویدن پایه های حکومت ما مشغولند؟» شهرزاد گفت: «فکر کنم صدا از داخل مخ ملوکانه باشد. باز هم قرص هایتان را نخورده اید؟» ملک شهریار گفت: «این حکیم ابله آنقدر چپق کشید که خودش روانه ی درمانگاه قصر شده، حالا کسی نیست برایم نسخه بنویسد. بگذریم، قصه ات را شروع کن» و شهرزاد در میان صدای خرت و خرتی که به گوش می رسید، قصه را آغاز کرد: در روزگاران گذشته، در مشرق زمین، پادشاهی بود به نام ملک نعمان که بر شرق و غرب و شمال و جنوب و هند و چین و حبشه و مالدیو حکومت می کرد و تمام رعایایش از او راضی و خشنود بودند. ملک شهریار فریاد زد: «بازهم قصه تکراری؟ لابد این ملک نعمان پسردار نمی شود و می رود پیش جادوگر و یک شیشه دوای جادویی می گیرد که ...» شهرزاد گفت: «اشتباه کردید قربان! قصه این نیست. حالا هم که بچه هایتان نیستند نمی گذارید قصه بگویم.» ملک شهریار از هیجان روی پا بند نبود و برای همین لم داده بود روی تخت، گفت: «آن ها... واقعا ... بچه های من بودند؟» شهزاد آهی کشید و بی توجه به احساسات ملک شهریار ادامه داد: خلاصه این ملک نعمان پسری داشت به نام شرکان که دلیر و شجاع بود. ملک نعمان او را به عنوان ولیعهد خود انتخاب کرده بود. ملک نعمان سیصد و شصت همسر داشت که جز مادر شرکان، هیچ کدام از آنان فرزندی به دنیا نیاورده بودند. هر کدام از این زن ها هم، قصری جداگانه و خدم و حشم و بگیر و ببند داشتند. هر وقت ملک نعمان می خواست از قصر یکی به قصر دیگری برود باید تاکسی می گرفت. روزی از روزها ملک نعمان در کاخ نشسته بود و داشت اسامی همسرانش را حفظ می کرد. یکی از درباریان وارد شد و سراسیمه خبر حامله بودن همسر دویست و شصت و هشتم را اعلام کرد. ملک نعمان که سر از پا نمی شناخت، دفتر اسامی را ورق زد تا اسم مادر بچه را پیدا کند. از بس هول شده بود پیدا نکرد. بعد از جایش بلند شد و سوار بر اسب ملوکانه به تاخت به سمت قصر مارد بچه رفت، ولی چون سیصدو شصت قصر شبیه هم، هر سلطانی را گیج می کند، تا نیمه های شب از این قصر به آن قصر می رفت و زنگ درها را می زد و می دید اشتباه آمده. از آن طرف، شرکان وقتی فهمید به زودی قرار است صاحب برادر یا خواهری شود دنیا پیش چشمش تیره و تار شد. جلوی پایش را نمی دید و همان جور دنیا برایش تیره و تار ماند تا خدمتکاری با مشعل وارد اتاق شرکان شد و گفت: «قربان! فیوز سوخته. تا سیم کش ها مشغول درست کردن فیوز هستند، عجالتا با این مشعل اتاق را روشن نگه دارید.»

شب هزار و دوم نویسنده: حامد حبیبی - مهدی فاتحی تصویرگر: علی رضا اسدی انشارات: چکه

حامد حبیبی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ازدواج فامیلی (شب هزار و دوم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل