loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آینه های شهر - الیف شافاک

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب آینه های شهر

کتاب آینه های شهر اثر الیف شافاک با ترجمه ی تهمینه زاردشت توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

رمان "آینه های شهر"، داستانی تاریخی را برای مخاطب شرح می دهد که به اواخر قرن شانزدهم و فضای سرشار از خفقان و ظلمت کشور اسپانیا بازمی گردد؛ زمانی که مردم این سرزمین، به دلیل ایمان به مذاهبی به غیر از مسیحیت، مورد ظلم و ستم بزرگان و صاحب منسبان گمراه مسیحی قرار گرفته و به صورت زنده، در کوره های آتش سوزانده می شدند. نویسنده در طول محتوای این رمان، روایت های مهیج و جذابی را به صورت پراکنده از زندگی مردم مختلف این شهر روایت می کند.

در ابتدای داستان، با پسر یک پزشک یهودی آشنا می شویم که در این شهر، با ترس و ناامیدی روزگار می گذراند؛ وی مدام این شهر را "شهر آینه ها" خطاب می کند. در بخشی دیگر از داستان، مولف، "آلونزو پرز داررا"، مردی میان سال و صاحب منسب مسیحی را به مخاطب معرفی می کند که مردم را از ایمان به هر مذهبی غیر از مسیحیت باز داشته و به سوی دین مسیحیت دعوت می نماید. او در "آویلا" در خانواده ای بسیار فقیر دیده به جهان گشوده و در شهر آینه ها زندگی می کند. این مرد، از دوران کودکی، همواره زمزمه هایی را از منبعی ناشناس می شنود که نویسنده در طول محتوای داستان، از آن با نام "صدا" یاد می کند. این صدا، مرد قصه را مورد کنترل خود قرار داده و اعمال و رفتارش را هدایت می کند. یکی از بزرگ ترین علاقه مندی های "آلونزو" اندیشیدن به لحظه ی مرگ می باشد و وظیفه خود می داند که انسان ها را با وحشت مرگ شان آشنا سازد. در ادامه، خواننده، شرح پر ماجرای پسر قصه، "آلونزو" و روزگار دردناک سایر مردم شهر آینه ها را مطالعه کرده و مجذوب داستان می گردد.


برشی از متن کتاب


دلم که می گیرد به خودم یادآوری می کنم برای چه این جا آمده ام. از تکرارش خسته نمی شوم تا سر سوزنی تردید در ذهنم باقی نماند: ــ به شهر آینه ها آمدم چون در داستانی هستم که پیش از من نوشته شده. در شهر آینه ها هستم چون می خواهم بدانم کیستم. از وقتی آمده ام می شود گفت پایم را از خانه بیرون نگذاشته ام. فقط یک بار سوار قایق شدم و سری به آن طرف زدم؛ چند باری هم در ساعات خلوت صبحگاهی خاص کوی را گز کردم. همین و بس. در یکی از این پیاده روی ها سنگی در چاه معروف نزدیکی های محله ی بالا انداختم. بعد خم شدم داخل چاه و گوش خواباندم تا صدای برخورد سنگ را با ته چاه بشنوم. اما صدایی نیامد. نه صدای سنگی که در آب بیفتد نه صدای سنگی که به خاک ته چاه بخورد... انگار قبل از این که به ته چاه برسد، در نیمه ی راه بخار شد و به آسمان ها صعود کرد. به خود لرزیدم. نه فقط چاه که این شهر می ترساندم. این جا به هیچ کجا و هیچ چیز نمی ماند. مردمانی سراسیمه با کوچه هایی پرهیاهو. هر لحظه گوش به زنگم؛ در هر چهره ای که می بینم نشانه های آغاز قیامت را می جویم. کسی چه می داند، شاید این منم که نفرین شده ام. شاید این شهر به نظرم وحشتناک می آید چون همیشه با ترس بزرگ شده ام، همیشه از کسی، از چیزی ترسیده ام. هرچه هست سر در نمی آورم. چرا پدرم شهری را که بویی چنین غریب دارد، دوست داشته؟ چرا به این جا آمد؟ و چرا آن را «شهر آینه ها» نامید؟ چند باری خاخام یعقوب به دیدارم آمد. آن قدر پیر است که انگار علاوه بر موها پوستش هم سفید شده. از من برنمی آید بخواهم از پدرم بگوید. به نظر نمی رسد او هم چندان مشتاق باشد در این باره صحبت کند. آدم عجیبی است. گاهی انگار احوالاتم را درک می کند و به من حق می دهد. این گونه مواقع در چشمانش برقی از شفقت می بینم که کاملا با آن بیگانه ام اما چندان معذبم نمی کند. بعضی وقت ها هم جوش می آورد که چرا هنوز به جماعت نپیوسته ام. صدایش را بالا می برد و پایین می آورد تا مواخذه ام کند. خوب، چندان هم ناروا نمی گوید. تا به امروز، یهودیانی که بعد از پشت سر گذاشتن مخاطرات بسیار پای شان به این شهر رسیده قبل از هر کار با دینی آشنا شده اند که این همه مدت در دل و شاید رویاهای شان پنهان می کردند. نام تازه ی این آدم ها گذشته ی تازه ای برای شان به ارمغان آورده. و اما من. مطمئن نیستم بخواهم چنین کاری بکنم. برای منی که نمی دانم کیستم، پذیرش دین بی معناست. مثل آن است که برای سایه ای لباس بدوزی. کدام سایه نیاز به لباس دارد؟ زنی امورات خانه را رتق وفتق می کند و غذایم را می پزد. پیرزنی مسلمان به نام زیشان. علی رغم سنش چنان سخت کوش است که مرا به حیرت وامی دارد. کار که می کند لب هایش مدام می جنبند...

نویسنده: الیف شافاک مترجم: تهمینه زاردشت انتشارات: نیلوفر

الیف شافاک

زندگینامه‌ الیف شافاک

الیف شافاک زاده‌ی 25 اکتبر سال 1971 در استراسبورگ فرانسه است. مادر الیف در سن 19 سالگی زمانی که دانشگاه را رها کرده بود، با فیلسوفی به نام نوری بیلگین آشنا می‌شود و پس از ازدواج با هم به استراسبورگ فرانسه می‌روند. درست یک سال پس از تولد الیف آن‌‌ها از هم جدا شده و حضانت او به مادرش سپرده می‌شود. بعد از آن با مادرش به آنکارا آمدند و در خانه‌ی مادربزرگ سکونت کردند. وی دوران کودکی را در کنار مادربزرگ مادری بزرگ شد، چراکه مادرش برای تکمیل مدرک خود دوباره به دانشگاه رفت‌.

الیف بچه‌ای تنها و ساکتی بود. بدون خواهر و برادر و حتی دوستی دوران کودکی را  کنار مادربزرگ خرافی، روحانی و سرسخت خود می گذراند و این تنهایی زندگی را برای او کسالت بار می‌کرد. خانه‌ برای او تجلی از فرهنگ عامیانه، جادو و پر از داستان بود چرا که مادربزرگ وی همواره از فال قهوه برای تعبیرات مختلف استفاده می‌نمود و در گوشه و کنار انواع سنگ و تسبیح و داروهای شفا بخش نیز به چشم می‌خورد.

شافاک؛ نویسنده‌ای که در فرهنگ‌ها سفر کرد

اواخر دهه‌ی 1970 زمانی که خشونت سیاسی ترکیه تشدید یافت، اجازه‌ی بیرون رفتن و بازی کردن در خیابان را نداشت. در همان سنین پایین متوجه‌ی فرق داشتن تفکرات خانواده‌اش با دیگر اعضای محله شد. از آن زمان خود می‌گوید: "یادم می‌آید که کنار پنجره نشسته بودم و به دنیای متلاطم بیرون نگاه می‌کردم. من بی‌نهایت از بمب‌ها و درگیری‌ها و خشونت‌ها هستم. در عین حال قسمت دیگری از من به غر زدن مادربزرگم، و صدای آرام بخش او گوش می‌داد." همین موضوع، احساس بیگانگی از جامعه و دوری از خشونت را در او بوجود آورد. الیف به کتاب‌ها پناه جست و برای فرار از خستگی و زندگی کسالت بار شروع به نوشتن کرد‌. داستان نویسی را از سن 8 سالگی شروع کرد. او در دفتر فیروزه‌ای رنگ خود که مادرش هدیه داده بود، داستان‌های کوتاه زیادی را نگاشت تا ایده‌ای برای داستان‌های طولانی تر باشد.

مادر الیف پس از فارغ التحصیلی، به عنوان دیپلمات کشور ترکیه استخدام شد. و این زمان مصادف بود با دوران مدرسه‌ی دخترش، بنابراین شافاک به واسطه‌ی شغل مادر، دوران مدرسه را در شهرهای مختلفی چون مادرید و عَمان گذراند و نوجوانی را در آمریکا و انگلیس سپری کرد. او در این سفرها ارتباط گسترده‌ای با جهان پیرامون و شهرهای بزرگ برقرار کرد و زبان انگلیسی و اسپانیایی را نیز آموخت. علاقه‌‌اش در زمینه کتاب‌خوانی نیز فروکش نکرد و با نویسندگان روسی از جمله داستایفسکی و دیگررمان نویسان مشهور چون ویرجینیا وولف و اسکات فیتز جرالد آشنا شد و تحت تاثیر آنان قرار گرفت. زمانی که او 17ساله شد، یکی از داستان کوتاه‌های الیف در مجله اجازه انتشار یافت.

الیف در این زمان  به سردبیر برای تغییر نام خود درخواست داد و اسم کوچک مادرش را که شافاک به معنی طلوع بود، برداشت به عنوان فامیلی خود انتخاب کرد. پس از آن اولین رمانش به اسم آناتولی برای چشم‌های بد  را در سن 22 سالگی نگاشت، وقتی نسخه خطی آن را تمام کرد به اداره‌ی پست رفت و برای یک انتشارات معروف در استانبول فرستاد‌. یک ماه بعد از استانبول به او تلفن شد و سردبیر قول انتشار رمان او را برای سال آینده داد. از آن زمان شافاک شروع به نگاشتن رمان‌های زیادی کرد. در برهه‌ای از نویسندگی‌اش، به زبان انگلیسی نیز رمان نگاشت، که با واکنش ناخوشایند در ترکیه روبه‌رو شد. بعضی‌ها او را خائن خطاب کردند، یا به ترک زبان مادری متهم شد. در حالی که شافا‌ک نویسنده‌ای چند زبانه است و مسلط بودن او به زبان انگلیسی او را از نگاشتن رمان به این زبان دور نکرد.

جنجالی‌ترین رمان او حرام‌زاده‌ی استانبولی است که با برخورد دولت ترکیه مواجه شد، زیرا در این رمان شافاک به نسل کشی ارمنی‌ها توسط کشور ترکیه اشاره کرده است، دولت او را دادگاهی نمود اما به علت نداشتن مدارک کافی شافاک تبرئه شد.

در این مدت، او دختر خود را باردار بود و پس از تولد اولین فرزندش در سال 2006 دچار افسردگی پس از زایمان شد و همین افسردگی  سال ها بعد او را به نوشتن رمان شیر تلخ سوق داد و در آن از تجربه‌ی مادری و دوران سخت زایمان و افسردگی های بعد از آن اشاره کرده است. شافاک لیسانس روابط بین‌الملل و فوق‌لیسانس مطالعات زنان و دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا گرفته است، در سال‌های 2003_2004 با درجه‌ی استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا به تدریس مشغول شد.

او همچنین از فعالان حقوق زنان، حقوق اقلیت‌ها و آزادی بیان است. سخنرانی، نویسندگی از سیاست جهانی، خطرات پولولیسم و قبیله گرایی از دیگر فعالیت‌های اوست. علاوه بر این، الیف شافاک برای نشریات مختلف روزانه و ماهانه در ترکیه مقالاتی نگاشته و به عنوان خبرنگار در روزنامه‌ها و مجلات مختلفی چون نیویورک تایمز، لوموند، مجله‌ی تایم، وال استریت ژورنال شرکت کرده و مورد توجه قرار گرفته است. وی هم‌اکنون در سن 49 سالگی در کنار همسر خود در شهر لندن زندگی می‌کند.

دیدگاه های الیف شافاک در کتاب هایش

شافاک به دلیل گستردگی در فرهنگ و ملیت در رمانش‌هایش، به موضوعات و مسائل بسیار متنوعی می‌پردازد. آثار او را می‌توان در دسته‌ای از ادبیاتی تقسیم بندی کرد که تمایلی به فاخر بودن ندارند  و به راحتی با خوانندگان ارتباط برقرار می‌کنند. شافاک توانسته موضوعات ژرف، تاریخی، جامعه شناختی را در قالب قصه‌گویی ساده و بی‌ادعا بازگو کند. دیدگاه‌های او در آثارش طیف گسترده‌ای از موضوعات را شامل می‌شود: از جمله تعلق، هویت، جنسیت، سیاست، ادبیات، چندفرهنگی، هنر و همزیستی. الیف شیوه‌‌ی داستان‌های شرقی و غربی را در هم آمیخته و فرهنگ شفاهی و نوشتاری را ادغام نموده است.

آثار الیف شافاک

شافاک در سال 1997 با انتشار دومین رمانش به نام پنهان توانست جایزه‌ی بزرگ مولانا را کسب کند و از آن پس موفقیت او در زمینه‌ی نویسندگی به سمت جهانی شدن پیش رفت. از جمله دیگر رمان‌های او:

کتاب ملت عشق

داستان رمان “ملت عشق” در مورد زنی به نام ” اللا ” ست. داستان کتاب از جایی آغاز می شود که ” اللا ” در یک موسسه ی ادبی به عنوان ویراستار مشغول به کار می شود و اولین کتابی که برای ویراستاری به او سپرده می شود، کتابی در مورد زندگی مولانا و شمس تبریزی با عنوان “ملت عشق” است... . .

کتاب 10 دقیقه و 33 ثانیه در این دنیای عجیب

شالوده ی داستان کتاب حاضر، بر اساس یک حقیقت علمی که توسط گروهی از پزشکان دانشگاه وسترن انتاریو، کانادا، کشف گردیده،  روایت می شود؛ بر اساس این واقعیت علمی، مغز آدمی قادر است تا ده دقیقه و چند ثانیه پس از مرگ، به فعالیت های خود ادامه دهد. “الیف شافاک” با الهام از این حقیقت علمی، رمانی جذاب و پرکشش را تهیه و تدوین نموده و مخاطب را با خویش همراه می سازد....

کتاب آینه‌های شهر

 رمان “آینه های شهر”، داستانی تاریخی را برای مخاطب شرح می دهد که به اواخر قرن شانزدهم و فضای سرشار از خفقان و ظلمت کشور اسپانیا بازمی گردد؛ زمانی که مردم این سرزمین، به دلیل ایمان به مذاهبی به غیر از مسیحیت، مورد ظلم و ستم بزرگان و صاحب منسبان گمراه مسیحی قرار گرفته و به صورت زنده، در کوره های آتش سوزانده می شدند. نویسنده در طول محتوای این رمان، روایت های مهیج و جذابی را به صورت پراکنده از زندگی مردم مختلف این شهر روایت می کند. ...

کتاب شیر تلخ

شخصیت اصلی قصه، زنی مستعد و مستقل می باشد که همواره به رمان نویسی علاقه مند بوده و بیش تر اوقات خویش را صرف نوشتن داستان می کند. اصل داستان زندگی او از جایی آغاز می گردد که علی رغم تمام ادعاهای شخصی خویش در تنفر و عدم تمایل برای تشکیل زندگی مشترک، در پی عشقی دوطرفه و بزرگ، به طور مخفیانه، و بدون اطلاع مادرش، در “برلین”، با “ایوب”، مردی آرام، منطقی و صبور، پیمان زناشویی می بندد.

کتاب اسکندر

اسکندر، رمانی خواندنی را برای مخاطب روایت می کند. در ابتدای داستان، راوی قصه زنی متاهل به نام “اسما” است که صاحب دو دختر دوقلوی هفت ساله می باشد و با همسر و فرزندانش در یکی از خانه های قدیمی “لاوانتای لندن” زندگی می کند. وی از دل تنگی هایش برای مادری سخن می گوید که در واقع، توسط برادرش، “اسکندر” به قتل رسیده است.

کتاب محرم

محرم رمانی زیبا است که حکایت و اثری متفاوت و خواندنی را برای دوستداران رمان های ترکی ارائه می دهد. شخصیت های اصلی داستان زن و مردی جوان هستند که با هم نامزد بوده و خصوصیات ظاهری متفاوت و کاملا متمایزی از یک دیگر دارند..

کتاب من و استادم

من و استادم:  داستان این کتاب در قرن شانزدهم، در ترکیه رقم می‌خورد. پسر دوازده‌ساله‌ای به نام «جهان» از هند راهی استانبول می‌شود. او به تنهایی سفر نمی‌کند، فیلی به نام «چوتا» را نیز به همراه خود می‌برد که هدیه‌ای از طرف شاه به سلطان سلیمان بزرگ است. جهان وارد قصر سلطان سلیمان شده و مجذوب فرهنگ دورۀ عثمانی می‌شود. او در ادامۀ داستان شاگردِ معمار اعظم پادشاه عثمانی، «معمار سینان» می‌شود.  شپش پالاس، برزخ، تقدس نخستین دیوانگی‌ها، حرام‌زاده‌ی استانبول، شرافت، شیر تلخ، اسکندر، شمسپاره، سه دختر حوا، بعد از عشق

تقویم زندگی الیف شافاک

  • 1971- 25 اکتبر: در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد
  • 1972- با مادرش به آنکارا آمدند
  • 1989- اولین داستان کوتاه خود را نگاشت و انتشار آن در مجله
  • 1994- اولین رمان او به نام آناتولی برای چشم‌های بد
  • 1997- نوشتن رمان پنهان
  • 1998- دریافت جایزه‌ی بزرگ مولانا برای رمان پنهان
  • 1999- نوشتن رمان آینه‌های شهر
  • 2000- نوشتن رمان محرم
  • 2000- دریافت جایزه‌ی بهترین رمان از سوی نویسندگان ترکیه برای رمان محرم
  • 2002- نوشتن رمان شپش پالاس
  • 2003- کسب درجه‌ی استادیاری در دانشگاه میشیگان
  • 2004- نوشتن رمان برزخ
  • 2006- نوشتن رمان حرام‌زاده‌ی استانبول
  • 2006- به دنیا آمدن دخترش
  • 2009- دریافت جایزه بنیاد نویسندگان و روزنامه‌نگاران ترکیه
  • 2010- نوشتن رمان ملت عشق
  • 2011- نوشتن رمان شرافت
  • 2011- نوشتن رمان شیر تلخ
  • 2011- نوشتن رمان اسکندر
  • 2012- نامزد جایزه بین‌المللی ادبی دوبلین برای رمان ملت عشق
  • 2012- نوشتن رمان شمسپاره
  • 2014- نوشتن رمان من و استادم
  • 2016- نوشتن رمان سه دختر حوا
  • 2019- نوشتن رمان ده دقیقه و 38 ثانیه در این دنیای عجیب

خرید آثار الیف شافاک از کتابانه

امروزه همراه با پیشرفت تکنولوژی و فضای مجازی سایت‌ها و اپلیکیشن‌های بسیاری برای کتاب‌خوا‌ن‌ها، طراحی گردیده است که به راحتی می‌توان به آن‌ها دسترسی پیدا کرد. کتابانه یکی از فروشگاه‌های اینترنتی کتاب می‌باشد که با هدف از میان برداشتن فاصله میان ناشرین و مصرف‌کنندگان فعالیت می‌کند. همچنین این سایت طی فعالیت خود کوشیده است امکان دسترسی به طیف گسترده‌ای از کتاب‌ها و محصولات فرهنگی را برای مصرف‌کنندگان در هر مکان و زمانی فراهم کند. شما می‌توانید جهت خرید کتاب‌های رمان، نمایشنامه، شعر و... از طریق فروشگاه اینترنتی کتابانه اقدام کنید.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آینه های شهر - الیف شافاک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل