loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آن طرف خیابان - جعفر مدرس صادقی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب آن طرف خیابان نوشته ی جعفر مدرس صادقی توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

کتاب حاضر، مجموعه ی 4 داستان کوتاه و خواندنی تحت عناوین "آن طرف خیابان"، "پدرها و پسرها"، "باغ مشیر" و "برای کی حمام بسازم" را در برمی گیرد که هر یک روایت هایی پرکشش و جذاب را برای مخاطب تشریح می کنند. به عنوان مثال، در داستان "آن طرف خیابان"، شخصیت اصلی قصه، "محبوبه شکرریز"، دختری سی و دو ساله و مجرد است که به نقاشی علاقه مند بوده و از طریق آموزش نقاشی و کشیدن طرح های مختلف، کسب درآمد می کند. وی پدرش را سال ها پیش از دست داده و پس از این واقعه ی دردناک، در کنار مادر و سه خواهر بزرگ ترش، روزگار سختی را سپری نموده است. هر سه خواهر "محبوبه"، همانند وی مجرد بوده و هر یک با فعالیت در شغلی، هزینه ها و مخارج روزمره ی خویش را تامین می نمایند. رفت و آمد پی در پی دوستان "محبوبه" به منزل پدری اش و هم چنین ریخت و پاش های همیشگی او جهت نقاشی، موجب آزار و اذیت دیگر اعضای خانواده گشته و از همین روی، مادر وی تصمیم می گیرد، خانه ای را در همان نزدیکی، برای محبوبه اجاره کند تا به این واسطه، هم خود محبوبه و هم بقیه در آسایش به سر ببرند. اما اصل ماجرای زندگی این دختر، از جایی آغاز می گردد، که پسری به نام "سیروس"، به او دل بسته، مدام بر سر راهش قرار گرفته و محبوبه را با ماجراهایی خواندنی مواجه می کند.


فهرست


آن طرف خیابان پدرها و پسرها باغ مشیر برای کی حمام بسازم

برشی از متن کتاب


آن طرف خیابان آن طرف خیابان، درست رو به روی پنجره ی محبوبه ی شکرریز، یک نفر تکیه داده است به درخت و زل زده است به پنجره. محبوبه عصرها پرده ی پنجره اش را که رو به آفتاب است می کشد جلو و آفتاب که غروب می کند، پرده را کنار می زند تا منظره ی غروب آفتاب و آسمان قرمز پشت ساختمان های آن طرف خیابان را از توی اتاقش تماشا کند. پرده ی پنجره اش را تا نیمه کنار زده است که او را می بیند. عقب عقب می رود به طرف کاناپه ی وسط اتاق و خودش را می اندازد روی کاناپه. با همان نگاه اول، او را شناخته است: سیروش، یکی از عشاق سینه چاکش. از خودش می پرسد: «یخ نمی کنه توی این سرما؟» با تصویر خودش حرف می زند که کار استادش آقاس مصفاست و بالای سر تلویزیون چهارده اینچی اش، زده است به دیوار. آقای مصفا این نقاشی را دو سال و نیم پیش در کارگاه خودش از محبوبه کشید و به محبوبه هدیه داد و محبوبه از وقتی آمد این جا این نقاشی را زده است به دیوار اتاقش و مدام با او حرف می زند. محبوبه در کارگاه استاد، کنار تابلوهای طبیعت بی جان استاد، نشسته است و دست هایش را گذاشته است سر زانوهاش و دارد به بالا نگاه می کند – به چیزی بیرون چارچوب قاب. خود استاد وقتی که محبوبه مدل شده بود، به محبوبه گفته بود «به کنج سقف نگاه کن» و محبوبه هفت روز پیاپی و هر روزی چهار ساعت، به کنج تار عنکبوت بسته ی سقف کارگاه استاد نگاه کرده بود تا تابلو تمام شد. محبوبه ی توی تابلو شلوار جین رنگ و رو رفته ای پوشیده است با یک پیراهن قرمز آستین کوتاه که دو تا دکمه ی بالاییش باز مانده است و لبخند کودکانه و شادی به لب دارد. شبیه یکی از عکس های دوره ی دانشجویی محبوبه است، بی آن که آقای مصفا آن عکس را دیده باشد. خود محبوبه هم نمی داند آن عکس کجاست، اما خوب یادش هست که آن عکس مال کی بود و خودش توی عکس چه ریختی بود. پا می شود می رود دم پنجره و دوباره نگاهی می اندازد به آن طرف خیابان. خود خود سیروس. تکیه داده است به درخت و سیگاری گذاشته است گوشه ی لبش و حالا دارد کبریت می زند. چند تا کبریت می زند که یکی یکی توی باد خاموش می شوند. دست هاش را دور کبریت حلقه می کند و تکانی به خودش می دهد تا پشتش به باد باشد. باد پر سر و صدایی از بعد از ظهر شروع شده و هوا ناگهان سرد شده. سیروس کاپشن سفیدی پوشیده است با شلوار جین رنگ و رو رفته و کلاه بافتنی گرد. با همین ریخت و قیافه بود که آمده بود نمایشگاه. پرده را می کشد جلو و چراغ اتاق را روشن می کند. به تصویر خودش می گوید «تا کی باید تقاص خوشگلی تو را پس بدم؟» خودش را می اندازد توی تخت خوابش و به سقف نگاه می کند. حوصله ی هیچ کاری را ندارد. یک عالمه ظرف نشسته توی ظرف شویی روی هم تلنبار شده – ظرف های از صبح شنبه تا حالا. چیزی شبیه به سوسک، شاید عنکبوت چسبیده است به سقف...

نویسنده: جعفر مدرس صادقی انتشارات: مرکز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آن طرف خیابان - جعفر مدرس صادقی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل