محصولات مرتبط
کتاب آشنایی با مارکس اثر پل استراترن
حجم نسبتاً کم کتاب با تصویر جلد کاریکاتوری مانند، از مارکس میتواند عاملی در جذب مخاطبان باشد، خصوصاً آنانی که نام «مارکس» را به کرّات شنیده و از تأثیر عمیق اندیشهها و آرای او در یکی دو قرن اخیر چیزهایی به گوششان خورده اما مطالعهای بر مبنای مستندات علمی نداشتهاند و از طرفی علاقهمند به آشنایی با این شخصیت هستند. کتاب «آشنایی با مارکس» که در مجموعه کتابهای «آشنایی با فیلسوفان» منتشر شده از انتشارات مرکز، جای میگیرد؛ میتواند پاسخگوی این نوع نیاز باشد تا دریچهای شود برای سوق دادن مخاطبان اینچنینی به سوی فلسفه و دنیای بزرگ آن. نگارش متن به صورت ساده و روان نیز در راستای تحقق همین امر بوده و هر جلد از کتابهای این مجموعه دربردارنده زندگینامه، آثار، اندیشهها و آراء فیلسوفان بزرگ و نامدار جهان همچون ارسطو، افلاطون، راسل، دکارت، سارتر، کانت، نیچه، هگل و... میباشد.
کارل هاینریش مارکس، زاده اوایل قرن نوزده است؛ به عنوان تأثیرگذارترین اندیشهمند در قرون بعد از خود شناخته میشود که علاوه بر فلسفه در جامعهشناسی، اقتصاد و تاریخ نیز صاحبنظر است. «کمونیسم» معروفترین راه و مهمترین تأثیری است که مارک از خود به جای نهاده و این تفکر و راهحل او برای حل مشکلات جهانی، طرفداران بیشمار و البته منتقدان و مخالفانی سرسخت داشته و دارد. کتاب بعد از چند صفحهای کوتاه پیرامون یادداشت ناشر و درآمدی که ارائه شده، زندگی مارکس را از ابتدا تا انتها، به صورت شخصی، حرفهای و شغلی به تصویر میکشد و ضمن معرفی آثار وی، به تحلیل و بررسیشان و بازگو کردن عقاید و آراء او میپردازد. «سخن پایانی» بخشی کوتاه است که بعد از شرح زندگی مارکس، کمونیسم را مورد نقد قرار داده و شکستخوردگی آن را بعد از مدتها بیان میدارد. از میان آثار متعدد این اندیشهمند، جملات و عباراتی انتخاب شده که عقاید و تفکرات او را به نمایش میگذارند و در بخش «از نوشتههای مارکس»، میتوان آنها را مطالعه نمود. گاهشمار وقایع مهم فلسفی، وقایع را از قرن ششم پیش از میلاد تا اندکی قبل از شروع هزاره سوم را به صورت فهرستوار و گذرا بیان میدارد و خواننده میتواند از این طریق، به جمعبندی کلیای درمورد تاریخ رخدادها برسد. وقایع مهم زندگی شخصی و تحصیلی، حرفهای و شغلی مارکس نیز در بخش دیگری از کتاب با ذکر تاریخ در قالب زماننگار پایان بخش مباحث اصلی این کتاب است.
کتاب آشنایی با مارکس، اثر پل استراترن و ترجمه کاظم فیروزمند توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.
نویسنده
پل استراترن نویسنده و پژوهشگری از بریتانیاست که در سال 1940 زاده شده است و اکنون در لندن زندگی میکند. از فعالیتهای او میتوان به تدریس در رشته فلسفه و علوم دردانشگاه کینگستون اشاره نمود. آثاری از نویسنده:آشنایی با نیچه ..... آشنایی با هیوم ..... نیچه در 90 دقیقه ..... کانت در 90 دقیقه ..... هایدگر در 90 دقیقه ..... آشنایی با دکارت ..... آشنایی با اسپینوزا
برشی از متن کتاب
معرفتشناسی مارکس یکی از جنبههای ضعیف و نهچندان اصیل اندیشهی او است، اما به دو دلیل اهمیت دارد. مبنای اکید فلسفی ایدههای بزرگی در آینده است و خصلت پویایش در سرتاسر تفکر نظاممند مارکس جلوهگر است. چنانچه دیدیم؛ او اثرات این ایدهها را تا جایی دگرگون کرده بود که میتوانستند روی هم فلسفهای منحصراً ماتریالیستی را تشکیل دهند. در کنار این، او میخواست کلی شناخت را بر مقدماتی کاملاً علمی استوار سازد. به نظر مارکس، شناخت، در تجربه ما - احساسها و ادراکهای ما - از جهان مادی آغاز میشود. اما ماتریالیسم مارکس و ماتریالیسم پیشینیان تفاوت آشکاری داشت. ماتریالیستهای پیشین احساس و ادراک را به شیوهای منفعل مینگریستند. نور به چشم ما میخورد، گرما را احساس میکنیم، صدایی را میشنویم. درک و دریافت ما از این نور و گرما و صدا به هیچ روی آنها را تغییر نمیدهد: آنها چیزهایی هستند که بر ما اثر میگذارند. در نظر مارکس اما، اینگونه دریافتها تأثیر متقابلی بین ما، ذهن (فاعل شناسی)، و شیء مادی (موضوع شناسی، عین) بود. این عین (جهان اطراف ما) در جریان شناخته شدن دگرگون میشود. ادراک یا دریافت ما حقیقت جهان را کشف نمیکند، فقط نمود آن را درمییابد. بدینسان، شناخت ما نیز نمیتواند حقیقت باشد. در عوض، شناخت ما شامل روشهایی عملی است که با آن میتوانیم در جهان طبیعی را مداخله کنیم و بر آن تسلط یابیم شناخت ما از جهان انفعالی نیست، هدفدار است؛ فرایندی دوسویه - کنشی و واکنشی - همسو با دیالکتیک است. آن سنتز شناخت علمی که بدینسان به چنگ میآوریم ما را قادر میسازد الگوهای نظم را تعیین و در کارکردهای طبیعت مداخله یا آنها را پیشبینی کنیم. این فرایند بر خلاف آنچه معمولاً فکر میکنند، به حقیقت نمیانجامد. «این پرسش که آیا حقیقت عینی را میتوان به اندیشه انسان نسبت داد یا نه ربطی به نظریه ندارد، بلکه پرسشی صرفاً علمی است. حقیقت، واقعیت و قدرت اندیشه است که فقط در عمل میتواند نمایان شود.» این مارکس را به نتیجهگیری مشهورش سوق میدهد : «فیلسوفان پیشین جهان را فقط تفسیر کردهاند، اما وظیفه اصلی تغییر دادن آن است.» این بیانی بسیار بحثانگیز بوده است. به عنوان نگرشی فلسفی، چنین به نظر میآید که گوینده آن به عنوان فیلسوف رویهمرفته دیگر منزلتی ندارد - چرا که این بیان خواهان رها کردن فلسفه در ازای اقدام سیاسی است. بدین سان، این اشاره مشهور در معرض هرگونه ایراد فلسفی است. اما اگر آن را در پرتو معرفتشناسی مارکس بنگریم - یعنی فرآیندی دارای تأثیر متقابل - دارای ارزش فلسفی است. مارکس به نکته عمیقی اشاره میکند. چیزی به عنوان حقیقت عینی وجود ندارد. ما درباره نحوه گردش جهان دانش میاندوزیم تا جهان را به کار گیریم، در آن زندگی کنیم. با این حال، متأسفانه حتی در زمینه اصلیاش به نظر میرسد که مارکس خواسته است اعتقاد خود را در هر دو زمینه فلسفه و معرفتشناسی حفظ کند.
فهرست
- یادداشت ناشر
- درآمد
- زندگی و آثار مارکس
- سخن پایانی
- از نوشتههای مارکس
- گاه شمار رخدادهای مهم فلسفی
- گاه شمار زندگی و زمانه مارکس
- متون پیشنهادی برای مطالعه بیشتر
- نمایه
نویسنده: پل استراترن ترجمه: کاظم فیروزمند انتشارات: مرکز
مشخصات
- مترجم کاظم فیروزمند
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- تعداد صفحه 68
- انتشارات مرکز
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران