loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آبی ماورای بحار - مندنی پور

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب آبی ماورای بحار نوشته ی شهریار مندنی پور توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.

کتاب "آبی ماورای بحار"، مجموعه ی 11 داستان کوتاه تحت عناوین "چکاوک آسمان‌ خراش"، "صنوبر و زن خفته"، "شرح افقی جدول"، "آوای نیم ‌شب چکه ‌ها"، "میعادگاه مرغ قصاب"، "ارباب کلمات"، "سنگ غلتان خیابان غربی"، "چوپان برج ‌ها"، "آبچلیک ‌ها"، "تعلیق ناباوری"، "پوست متروک مار"، را در برمی گیرد که نویسنده مضمون محتوای تمامی قصه ها را با محوریت قرار دادن حادثه ی پرسر و صدای انفجار برج های دوقلوی در تاریخ یازده سپتامبر نگاشته و با استفاده از واژگانی ساده و تاثیرگذار، حکایت هایی خواندنی را در اختیار مخاطب قرار داده است. به عنوان مثال در داستان "چکاوک آسمان خراش"، قصه ی یک زوج پیر و تنها را می خوانیم که با یک دیگر زندگی می کنند؛ آن ها پسری دارند که در برج های دوقلو کار می کند. اصل ماجرای این داستان، پس از انتشار اخبار مربوط به واقعه ی یازده سپتامبر در تلویزیون و تصویر مردی با کت و شلوار مشکی، که خود را از بالای برج دوقلو به سوی پایین پرت می کند، آغاز می گردد. پس از این که زوج قصه، این خبر را مشاهده می نمایند، مدام با یک دیگر بر سر این موضوع که مرد سیاه پوش، پسر آنهاست یا نه، بحث کرده و به یاد گذشته ی خویش با فرزندشان افتاده و خاطرات قدیمی شان را نقل می کنند.


فهرست


چکاوک آسمان‌ خراش (بازنویسی) حلزون شکن عدن صنوبر و زن خفته درخشش صبحگاهی علفزار شرح افقی جدول آوای نیم ‌شب چکه ‌ها میعادگاه مرغ قصاب ارباب کلمات سنگ غلتان خیابان غربی چوپان برج ‌ها آبچلیک ‌ها تعلیق ناباوری دریای سرما پوست متروک مار دریای تاریکی موخره: انعقاد ترسناک زمان

برشی از متن کتاب


چکاوک آسمان خراش (بازنویسی) حلزون شکن عدن - این پسر ماست. - نه نیست. - من حاضرم قسم بخورم یقین این پسر ماست. - من هم گفتم این کسی که می گویی پسر ما نیست، بحث ندارد که پسر ما نیست. پس دیگر حرفش را نزن وقتی می گویم پسر ما نیست. پیکر سیاهی که از آسمان سقوط می کرد، بین طبقه های بیستم سی ام متوقف شد. بعد با سرعتی بیش تر از سقوطش، بالا برگشت، تا شاید طبقه ی صدم، یا شاید بالاتر ... با این که از سه هفته ی پیش پیرمرد، مبل همیشگی نخ نمایش را کشیده بود یک متری تلویزیون، اما هنوز هم باز مدام خم می شد به جلو، بلکه بهتر ببیند. «دستگاه کنترل از راه دور» را، دستش، نشانه رفت طرف پیرزن و گفت: - خواهش می کنم چون که حرف من است  قبول بکن پسر ماست. وگرنه اگر بخواهم ثابت کنم می توانم ثابت کنم. بعدش تو خیلی بیش تر ناراحت می شوی ها! مبل همیشگی پیرزن جلوی پنجره بود. از جلو مبل های همیشگی شان بر موکت، مسیرهایی به آشپزخانه و اتاق خواب ساییده شده بودند، اما همه جا، خرده شیشه و صدف های رنگانگ حلزون پخش بودند. - به پستچی هم داشتی می گفتی اون پسر ماست. من شنیدم او گفت هر کی از آن بلندی بپرد، استخوان پایش از سینه اش می زند بیرون. چطور دلت می آید با بچه مان این طوری بکنی؟ هر دستش یک میل بافتنی، پلیور اخرایی رنگ را، از سر شانه هایش گرفت جلوی چشم ها. توی گلبرگ های سمت چپ گل آفتابگردان، سوراخی بود به اندازه ی یک حلزون بالغ. دیروز پیرزن انگشتش را توی این حفره کرده بود و غمگین گفته بود: «چقدر این را دوست دارد. آخر چطور این طوری شده؟» امروز هم وقتی پلیور را از اتاق پسر آورده بود، غمگین گفته بود: «نمی فهمم چطور سوراخ شده» و پیکر سیاه پوش سقوط می کرد که پیرزن از توی سبد جلوی پایش توپ کاموای سبز پسته ای را بردشت. - عزیزم! تو توی تلفن صدایش را با یکی دیگر اشتباه می گیری. چطور با اطمینان می گویی پسر ما نیست. - هر مادری پسرش یک شبح بینهزار تا شبح هم که باشد تشخیص می دهد که پسرش کدام است. در افق خاکستری، شبح برج های تیره، انگار از سنگ یکپارچه برآمده بودند. - آن سه شنبه ی «لعنتی» که از این جا رفت سر کار، مگر همین لباس تنش نبود. من خوب یادم هست همین کت و شلوار سیاه تنش بود. گوشه ی سالن یک کاج یک متری پلاستیکی سرنگون شده بود. چراغک های رنگارنگش گاهی اتصالی می کردند و با تشنج چشمک می زدند. - تو همیشه حافظه ات ضعیف بوده چه برسد ب این سن و سال. برای آخرین بار می گویم آن شبی که سورپریز آمد پهلوی مان، یک پنج شنبه ای بود. سه شنبه ای که می گویی، از خانه ی خودش رفته سر کار، پس تو هم ندیدی چه لباسی تنش بوده که رفته سر کار. - توی چشم های من نگاه کن بگو! من روی همین مبل ننشته بودم! نگفت عجیب دلش برای مان تنگ شده ...

(یازده داستان) نویسنده: شهریار مندنی پور انتشارات: مرکز

شهریار مندنی پور


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آبی ماورای بحار - مندنی پور" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل