loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

مجموعه کتاب های ماهی چاق گنده ی من که زامبی شد 1 (سه جلدی)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب ماهی چاق گنده ی من که زامبی شد 1 (3 جلدی) نوشته ی مو اهارا و ترجمه ی الناز خضری توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

این مجموعه داستان یک تعطیلات هیجان انگیزِ تابستانی، پسری به نام ” تام ” را تعریف می کند. تام پسر کوچک و خیلی بانمکی است که یک برادر بزرگ تر به نام ” مارک ” دارد که همیشه او را اذیّت می کند و او را مثل توپ شوت می کند یا چیزمیز به سمتش پرتاب می کند. جدیدا هم به یک دانشمند خبیث تبدیل شده است و با یک آزمایش شیمیایی که روی یک ماهی کوچک و با نمک انجام داد او را تبدیل به یک زامبی ماهی کرده است که نیروی هیپنوتیزمی دارد. البته قبل از این که به یک زامبی ماهی تبدیل شود، تام جانش را از مرگ بین آن مواد شیمیایی در حال آزمایش نجات داد و اسمش را فرانکی گذاشت و با هم دوست شدند. حالا فرانکی ماهی زامبی، مثل ” پرادیپ ” که بهترین دوست تام است، یکی از بهترین دوستان تام شده است و با هم تصمیم گرفته اند تا از دانشمند خبیث، مارک، انتقام بگیرند.

این مجموعه شامل سه جلد با عناوین نجات زامبی ماهی، باله های خشم و دم باله در یک پک به همراه عروسکی به شکل ماهی عرضه گردیده است.

 


فهرست


نجات زامبی ماهی باله های خشم دم باله

برشی از متن کتاب


بخشی از کتاب نجات زامبی ماهی در حالی که صورتم با فرش یکی شده بود، مارک بازوهایم را از پشت کشید و به هم بست. بعد از آن ضربه ی کاری همه چیز تا مدتی تیره و تار شد، اما احتمالاً مارک من را کشیده بود تا نزدیکی پرادیپ و پشتمان را به هم تکیه داده بود. کلی کتاب و مجله ی مصوّر و چیزهای دیگر کنارمان تلنبار بود و سایه ی چیزی هم بالای سرمان افتاده بود. بعد دستگیرم شد که ما دوتا را با کمربند روپوش سفیدش به هم بسته، حقه ی قدیمی دانشمند خبیث. چیزی روی صورتم چکه کرد. بوی گندی می داد. همین طور که چانه ام را با شانه ام پاک می کردم، از پرادیپ پرسیدم: این دیگه چیه؟ پرادیپ با صدایی نامفهوم گفت: مممارک اُنگگو اُر اَززز آب اَمی اَرده و آلای اَرمپن اُذذاششششته. به بالا نگاه کردم و دیدم که تنگ ماهی روی یک سینی لق، بین دو ستون از کتاب های مصو‍ّر قرار گرفته است. با کوچک ترین حرکت ما، آب تنگ به این طرف و آن طرف می پاشید. همین جور که زبان کیک فنجانی پرادیپ را برای خودم ترجمه می کردم، گفتم: یعنی مارک تنگ ماهی را پر از آب سمّی کرده و بالا سر ما گذاشته؟ مارک پرید وسط حرفم: چطور این کارو کردی، کودن؟ نه، خفه شو. نمی خواد چیزی بگی. فقط بگو ماهیه کجاست؟ جوری خم شده بود که صورتش کاملاً رو به روی صورتم بود. باید چیز جالبی مثل این می گفتم که هیچ نمی دونستم خوشبو کننده ی دهان دانشمند خبیث هم تولید شده، اما در عوض فقط به مارک زل زدم. داشتم تمام سعی ام را می کردم که به حس هزارپایی که داشت همه جای بدنم وول می خورد، محل نگذارم. هنوز به او نگفته بودم که فرانکی کجاست. مارک ایستاد و گفت: بسیار خب کودن ها، خودتون رو برای مسموم شدن آماده کنید! همان موقع صدای آرامی به گوشم خورد که می گفت: ماهی کوچولوی فش فشو! سمی کیسه ی فرانکی را بغل گرفته بود و دم در اتاق مارک ایستاده بود. چشم های فرانکی فسفری شده بودند و دمش را وحشیانه تکان می داد. مستقیم به مارک زل زده بود. سمی هم با چشمان خیره ی ابرماهی قرمز نگاه می کرد. مارک گفت: کودن کوچولو! هی، اون هم زمان به دماغ من و دیوار خیره شد. داره مورمورم می شه. جلوش رو بگیر. گفتم: کار کار ماهیه. اون سمی رو هیپنوتیزم کرده و می تونه همین بلا رو سر تو هم بیاره...

(به همراه عروسک) نویسنده: مو اهارا مترجم: الناز خضری انتشارات: پرتقال


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "مجموعه کتاب های ماهی چاق گنده ی من که زامبی شد 1 (سه جلدی)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل