loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

مجموعه کتاب های جنگولک بازی های جناب تام (6 جلدی - قابدار)

5 / -
موجود شد خبرم کن

مجموعه ی جنگولک بازی های جناب تام با نویسندگی و تصویرگری لی هابز و ترجمه ی فرناز تبریزی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

مجموعه ی فوق شامل شش جلد کتاب داستان مصور است که شخصیت اصلی در همه ی داستان ها گربه ی شیطونی و خرابکاری به نام تام و خانم آنجلا هستند. جلد اول با عنوان "جناب تام صاحب خانه و زندگی می شود"، نحوه ی آشنایی خانم آنجلا با جناب تام را شرح می دهد: آنجلا که همیشه تنها زندگی می کرده روزی بچه گربه ی خیلی کوچکی را پشت در خانه اش پیدا می کند و از سر دلسوزی به خانه می آورد، اسمش را جناب تام می گذارد و تصمیم می گیرد که از او مراقبت کرده و تربیتش کند. اما ظاهرا تربیت کردن جناب تام آن قدرها هم کار آسانی نیست! جناب تام همیشه بازیگوشی می کند و یک عالمه دردسر بامزه برای صاحبش می تراشد. مثلا در جلد دوم با عنوان "جناب تام به ساحل می رود"؛ آنجلا و تام می خواهند به سفری کنار ساحل بروند، اما از آن جایی که دردسرها و شیطنت های جناب تام تمامی ندارد، دوباره کلی اتفاقات عجیب و غریب پیش می آورد. "جناب تام به مریخ می رود" جلد سوم این مجموعه می باشد که در آن آنجلا برای این که جناب تام را خوشحال کند برایش خانه می خرد. تام هم مثل همیشه از چیزهای شگفت انگیز استقبال می کند و خانه اش را با یک جنگولک بازی برای رفتن به فضا آماده می کند! در جلد بعدی با عنوان "جناب تام یاد می گیرد بچه ی خوبی باشد" آنجلا به مهمانی مجلل و باشکوه ملکه دعوت می شود. او تصمیم می گیرد تا جناب تام را هم همراه خودش به مهمانی ببرد و از او می خواهد که در مهمانی مودب باشد. قبل از رفتن به قصر درباره ی آداب مهمانی کلی با او تمرین می کند. اما باز هم جناب تام با بازیگوشی روز آنجلا را خراب می کند. در جلد پنجم با عنوان "جناب تام دوست پیدا می کند" آنجلا که از دست جنگولک بازی ها و بی ادبی های جناب تام به تنگ می آید و او را از خانه بیرون می کند. اما از آن جایی که هر دو آن ها به شدت به هم عادت کرده اند، زندگی به تنهایی برایشان واقعا مشکل است. جلد آخر "جناب تام گوگولی می شود"؛ آنجلا همیشه دوست دارد گربه اش خیلی بهتر و تو دل برو تر شود برای همین فکری تازه به ذهنش می رسد. او کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را برای جناب تام می خرد. اما واقعا این کتاب می تواند کمکی به بهتر شدن رفتارهای جناب تام کند؟ ...

 


برشی از متن کتاب


آنجلا هیچ وقت به یک بچه کوچولوی شیر نداده بود، آن هم بچه به این عجیب و غریبی و خپلی! اسمش را گذاشت "جناب تام " جناب تان خیلی زود بزرگ شد و چند روزی که گذشت، دیگر روی تختش جا نمی‌شد. آنجلا اتاق مهمان را که خیلی هم تمیز و مرتب بود به او داد. آنجلینا به جناب تام یاد داد تا درست رفتار کند. به او می‌گفت: قوز نکن! و آرنج هایت را روی میز نگذارد! لقمه های کوچک بردار! موقع جویدن دهانت را ببند! خیلی چیزها بود که جناب تام باید یاد می گرفت. تام بیش تر از هر کاری حمام کردن را دوست داشت توی حمام به این طرف و آن طرف آب می پاشید و شلوغ کاری راه می انداخت. جناب تام دوست داشت همیشه خوشگل و مرتب باشد، مخصوصا موقعی که برای بازی کردن از خانه بیرون می رفت. روزهای اول آنجلا بازیگوشی های بچه گانه جناب تام را ندیده می گرفت، از طرفی توی خانه یک عالمه کار داشت و یک عالمه ظرف های کثیف بود که باید می شست. اما چیزی که آنجلا را دلخور می‌کرد این بود که بعضی ها یادشان برود مودب باشند. جناب تام خیلی زور می زد که سر خوبی باشد ... ولی باز هم بعضی وقت ها کمی بازیگوشی اش گل می‌کرد. آنجلا ثراگمورتون همیشه به او می‌گفت: فکر نمی‌کنی بزرگ شده ای و دیگر این کارها برایت زشت است؟ ماه گذشت و آنجلا همان‌طور تلاش می کرد خانه را تمیز و مرتب نگه دارد. ولی این کار آن قدرها هم آسان نبود، چون جناب تام به همه جا سرک می کشید. نمی شد جناب تام  را کنترل کرد. آنجلا بیش تر وقت ها زیر لب غر غر می کرد و می گفت: کی می خواهی بزرگ شوی؟ وقتی نی نی کوچولوی به خانه آنجلا می‌آمد، جناب تام دوست داشت با او بازی کند. یک روز سر میز عصرانه، دوست آنجلا وحشت‌زده فریاد زد: آن دیگر چیست که توی کالسکه کنار بچه ام نشسته؟ آنجلا دلش برای آن روزهایی که خانه اش تمیز و مرتب بود تنگ شده بود، روزهایی که همه چیز سر جای خودش بود. آنجلا دیگر از کارهای او خسته شده بود، جناب تام باید از آن جا می رفت. آنجلا جیغ کشید: بالاخره خانه ام مال خودم شد! کار خشنی بود. ولی آنجلا فکر کرد بهتر از این نمی شود ... حالا با خیال راحت می‌توانست خانه را بسابد و برق بیاندازد. می توانست همه جا را جارو کند و دستمال بکشد. حالا که جناب تام رفته بود، خانه دوباره تمیز و مرتب شده بود. از آن طرف هم جناب تام دیگربه  مرکز شهر رسیده بود. توی فروشگاه حیوانات که همان نزدیکی‌ها بود جناب تام دوستان جدیدی پیدا کرد. بعضی هایشان پر داشتند و یکی‌شان باله داشت. ولی جناب تام از توله سگی که اسمش پاپی بود بیشتر از بقیه خوشش آمد. توی سینما، بغل فروشگاه یک فیلم تازه گذاشته بودند. وقتی که جناب تام داخل سالن شد، تماشاگران اورا با موجود فضایی پشمالویی که توی فیلم بود اشتباه گرفتند. وقتی که نوبت تام به شهربازی رسید از کشف خودش خیلی خوشحال شد. آن جا تاب و سرسره داشت. و یک عالمه جا برای قایم شدن و بچه هایی که هم بازی های خوبی بودند ... به جناب تام خیلی خوش می گذشت. ولی انگار به دیگران زیاد خوش نمی گذشت. وقتی هوا تاریک شد جناب تام تنها ماند ... و وقتی باد و باران گرفت، سعی کرد شجاع باشد. و همین طور وقتی رد و برق زد. جناب تام نه صبحانه داشت و نه ناهار. خیلی دورتر آنجلا توی خانه تروتمیز تنها نشسته بود. جناب تام هم همین طور می‌گشت و می‌گشت تا برای خودش یک دوست پیدا کند ...          

نویسنده و تصویرگی: لی هابز مترجم: فرناز تبریزی انتشارات: هوپا  

لی هابز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "مجموعه کتاب های جنگولک بازی های جناب تام (6 جلدی - قابدار)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل