loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب هراکلیتس - فیلیپ ویل رایت

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب هراکلیتس نوشته فیلیپ ویل رایت با ترجمه فریدالدین رادمهر در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب به قصد شناخت بیش تر فلسفه غرب ترجمه شده و  شرح حالی از هراکلیتس که یکی از برجسته ترین فیلسوفان یونانیِ قبل از سقراط است را به مخاطب ارائه می دهد. هراکلیتس شاهزاده ی شهر اِفِسوس بود و باید فرمانروا می شد اما به نفع برادرش کنار رفت و به زندگی عادی خود رسید. او از همه ی همشهری هایش بیزار بود و حتی در مورد هومر و فیاثاغورس که پیش از خودش می زیستند نیز نقدهای تند و تیزی انجام می داد. او به دلیل نفرت از مردم، محل اقامتش را ترک کرد و در کوه ‌ها و دشت‌ ها زندگی‌اش را ادامه داد. بیش تر نظریات مهم این فیلسوف نیز در همین دوره تنهایی اش شکل گرفت. "کاترین آزبورن" نویسنده و فیلسوف انگلیسی، هراکلیتس را تاثیرگذارترین فیلسوف زمان خودش معرفی می کند و نظریات او را از مهم ترین نظریه های تمام طول تاریخ می داند. فیلیپ ویل رایت که استادی حکیم و فرزانه در فلسفه یونان باستان است و همه ی آثار مربوط به فلسفه را به خوبی می شناسد، قصد دارد در کتاب حاضر افق های تازه ای از اندیشه های هراکلیتس را نمایان کند تا همه مردم با شناخت کامل تری، رفتارهای غیرمعقول این فیلسوف را قضاوت کنند. فرید الدین رادمهر، مترجم این کتاب، امیدوار است برگردان فارسی این اثر دریچه های تازه ای از فلسفه را به روی مخاطب ایرانی باز کند و به فلسفه غرب با نگاهی نو بنگرد؛ نگاهی که نشان می دهد آن چه که باعث شده اهل غرب به درجه بالایی از علم و دانش و تمدن برسند، چیست و رسیدن به این منزلت چگونه ممکن می شود.


برشی از متن کتاب


نفس های انسانی یا خودهای انسانی تنها در رابطه با بن مایه های مادی چیزهایی نیستند که از آنان تبخیر شده ‌اند بلکه افزون بر این در نسبت معنادار یا در امکانیت نسبت معنادار با لوگوس الهی که در همه چیز آن طور که گفتند در همه اعمال رخنه می ‌کند، نیز وجود دارند. در اثر سکستوس امپریکوس قطعه ای وجود دارد که اگرچه به معنای دقیق کلمه به صورت یک نقل قول ظاهر نمی شود ولی تبیینی از تعلیم هراکتیلس در این باره را به دست می دهد. سکستوس در کتاب زنان تراوایی قولی را آغاز می کند که اورپید خطاب به زئوس می گوید: ( ای زئوس، نظاره به طبیعت تو عقل را به حیرت فرو می ‌برد بی آن که بدانم تو ضرورتی یا طبیعت یا بساطت عقل فناپذیران به درگاه تو دعا کرده ام) آن واقعیت یا حقیقت الهی که با نام زئوس یاد می ‌شود البته آن گاه که این نام به طور جدی به کار می رود و نه در ضمن سبکسری اسطوره ای شاید چیزی نیست غیر از آنچه هراکلیتس به عنوان لوگوس الهی به نماد درآورده است و قطعه نقل شده از اورپید مناسبت تام دارد با متن سکستوس که عبارت زیر بازنویسی بخشی از عقاید هراکلیتس در آن است. از نظر  هراکلیتس به سبب دم لوگوس الهی است که ما عاقل و هوشیار می گردیم. در طی خوابیدن ما فراموش کاریم ولی در بیداری بار دیگر عاقل و هوشیار می شویم، زیرا در خواب منافذ حواس مسدودند به طوری که شراره عقل ما خاموش می گردد و ارتباط ما با جهان اطراف خویش و اشیای خارجی فقط در سطح حیات نباتی باقی می ماند. لذا در این خاموشی انسان قدرت حافظه را از دست می دهد ولی به هنگامی که بار دیگر بیدار می شویم این قوت عقل در خلال منافذ حواس سر برون می ‌آورد و درست مانند پنجره‌ های خردی عمل می ‌کنند که چنین ارتباطی برقرار می ‌کنند با آنچه بر وی محیط است، بار دیگر به قوت منطق و دلیل نائل می ‌گردد. با آنکه این احتمال وجود دارد که سکستوس با افزودن فیزیولوژیکی خویش برعقاید هراکلیتس مبنی بر تقدم عقلانیت بیداری بر خواب، مطالبی الحاق کرده باشد، با این همه توضیح مزبور به نظر می آید به حد کافی منطقی است و با تعالیم مأخوذ از هراکلیتس منطبق است و در نتیجه ممکن است بازگویی و یا بسط و تبیین گفته‌ های وی بوده باشد. مراحل فیزیولوژیکی هرچه می خواهد باشد، نزد هراکلیتس درست در خلسه های عرفانی نیز مانند خواب به سبب رویا و توهمات فریب می خوریم، تنها در خلال بیداری و آن هم در حادترین صورت هوشیاری است که می توانیم به برخی از نظرات اجمالی بر آن چه حقیقت وجود دارد دست یابیم. اشاره دیگری نیز وجود دارد که سکستوس اندکی بعد از قطعه ای که اخیراً نقل شد می آورد؛ و من آن را یک بار دیگر اضافه می‌کنم زیرا به نظر می آید به عنوان خصیصه دیدگاه هراکلیتس مقصود بوده است و برهان خارج از مسیر فکری وی نیست. سکستوس می‌ نویسد: درست مانند زغال هایی که چون به آتش نزدیک می گردند تغییری را تاب می آورند که آنها را به التهاب و اشتعال می‌ کشاند و اگر زمانی از آن دور گردند بی فروغ شده خاموش می گردند درست مانند همین بخشی از محیط اطراف که در بدن سکنا گزیده است اگر با محیط پیرامون خویش مواجه نگردد نتیجتاً به سبب این تفرقه و جدایی خصایص عقلانی خویش را از دست می دهد زیرا در جمع آمدن با جهان بیرونی از طریق منافذ بسیار بی شمار بدن است که عقلانیت رخ می دهد.

فهرست


  • مقدمه ی مترجم فارسی
  • مطلبی از مترجم
  • پیش گفتار
  • مقدمه
  • فصل اول، راه استفسار
  • فصل دوم، سیلان جهان شمول
  • فصل سوم، مراحل طبیعت
  • فصل چهارم، نفس انسانی
  • فصل پنجم، از منظر دینی
  • فصل ششم، آدمی میان آدمیان
  • فصل هفتم، واقعیت و تضاد
  • فصل هشتم، هارمونی نهان
  • ضمائم
  • ضمیمه A یادداشت های مربوط به فول
  • ضمیمه B یادداشت ها بر فقرات نقل شده
  • ضمیمه C قطعات اضافی
  • ضمیمه D کتاب شناسی


نویسنده: فیلیپ ویل رایت مترجم: فریدالدین رادمهر انتشارات: چشمه

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • تعداد صفحه 261
  • انتشارات چشمه

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب هراکلیتس - فیلیپ ویل رایت" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل