Name: کتاب ساختار انقلاب های علمی - تامس س. کیون
Brand: نشر نو
SKU: 1683
Price: 580000 IRR
Availability: InStock
Rating: 5 (1 reviews)

کتاب ساختار انقلاب های علمی نوشته تامس س. کیون با ترجمه علی جوادزاده در نشر نو به چاپ رسیده است.

این کتاب اولین بار در سال 1962 به چاپ رسید که یکی از صد اثر تاثیرگذارِ نوشته شده پس از جنگ جهانی دوم به شمار می رود و در واقع مشهورترین اثر تامس کیون نیز به حساب می آید. کتاب حاضر به ارائه معیارهایی برای تشخیص انقلاب علمی می پردازد و تاکنون به بیش از 20 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. تامس اعتقاد دارد علم به روش تجمع تدریجی و خطی اطلاعات توسعه پیدا نمی کند بلکه برای پیشرفت نیاز دارد از طریق انقلاب های دوره ای پیش رود. این کتاب یکی از پر استنادترین کتب آکادمیک می باشد و در مقالات و کتب بسیاری، مخاطبان را به آن ارجاع داده اند. توجه مترجم به این اثر زمانی جلب شد که در هنگام مطالعه تعداد زیادی از کتاب های فلسفه، در همه آن ها ارجاعات مختلفی را به این کتاب مشاهده کرد و تصمیم گرفت ترجمه ای روان تر و کامل تر از دو ترجمه قبلی ارائه دهد. "ساختار انقلاب های علمی" کتابی ست که برای مخاطب های فیلسوف نوشته شده اما ترجمه روان علی جوادزاده، سنگینی مطالب را برای مردم عادی نیز قابل فهم ساخته است، از این رو ایده های بسیاری که در مورد علم در کتاب به ثبت رسیده، می تواند بسیار کارساز و جالب توجه باشد. کتاب حاضر اثری بسیار مهم است که مطالعه آن را به دانشجویان، تاریخ نگاران و فیلسوفان توصیه می کنیم.

برشی از متن کتاب

شاید بارزترین وجه مسائل تحقیقی علم متعارف که تاکنون دیده ایم این باشد که این پژوهش ها تا چه میزان نسبت به تولید امور تازه و بدیع اعم از پدیده ها یا انگاره ها بی علاقه اند. گاهی مثلا در سنجش یک طول موج همه چیز غیر از جزئیات دقیق مطلب از پیش معلوم بوده و دامنه نتایج مورد انتظار بسیار تنگ است. البته شاید لزومی نداشت که اندازه‌ گیری های کولن کاملاً با قاعده عکس مجذور فاصله تطبیق کند و کسانی هم که روی پدیده گرم شدن گازها بر اثر فشار کار می‌ کردند غالباً برای چندین نوع پاسخ آمادگی داشتند. با این حال حتی در مواردی مثل این ها دامنه نتایج مورد انتظار قابل قبول نسبت به دامنه نتایج متصور همواره کوچک بوده است. معمولا وقتی که نتایج یک طرح تحقیقاتی در دامنه کوچک مورد انتظار قرار نمی‌ گیرند آن طرح را پژوهشی شکست خورده تلقی می کنند شکستی که مسئول آن نه طبیعت که فرد دانشمند است. برای مثال در قرن هجدهم به آزمایش های سنجش جاذبه الکتریکی با استفاده از ابزارهایی چون ترازوی کفه ای توجه اندکی شد زیرا حاصل این آزمایش ها نه ساده بود و نه ثابت و از این جهت نمی توانست در بازگویی پارادایمی که خاستگاه آزمایش بود به کار رود. از این رو بود که آن ها واقعیت های صرف باقی ماندند. واقعیت های نامربوط با روند پیشرفت در تحقیقات الکتریکی. فقط با نگاه به گذشته و پس از در اختیار داشتن پارادایم بعدی است که می توانیم ببینیم چنین آزمایش‌هایی کدام یک از خصوصیت پدیده ی الکتریکی را به نمایش می گذاشتند. البته کولن و معاصرانش این پارادایم بعدی را در اختیار داشتند چیزی که اگر بر مقوله جاذبه الکتریکی اعمال می‌ شد انتظارات موجود را برآورده می کرد. هم از این رو بود که کولن توانست دستگاهی بسازد که نتایجی پذیرفتنی در بازگویی پارادایم به بار آورد. و نیز از همین رو بود که حاصل کار تعجب احدی را برنینگیخت و حتی چند نفر از معاصران کولن پیشتر توانسته بودند آن را پیش‌ بینی کنند. این که حتی پژوهش هایی که هدفشان بازگویی پارادایم است معطوف به یافتن مطلب جدید و غیرمنتظره ای نیستند. اما اگر هدف علم متعارف جست و جوی یافته‌های کاملاً جدید نیست و اگر با رسیدن به نتایج پیش بینی نشده تحقیق را شکست خورده قلمداد می‌ کنند پس چرا اصولاً چنین مسائلی را برای تحقیق بر می‌ گزینند؟ بخشی از پاسخ را پیش از این داده ایم. نتایجی که از تحقیقات متعارف به دست می آید حداقل برای دانشمندان به این لحاظ اهمیت دارد که گستره و دقت اعمال پارادایم را افزایش م یدهد. البته این پاسخ نمی‌ تواند همه شوق و ذوق و پایبندی دانشمندان را به تحقیقات متعارف توجیه کند. هیچکس صرفا به این سبب که اطلاعاتی که به دست خواهد آمد مهم است سال ها صرف این نمی کند تا اسپکترو فوتومتر طیف نورسنج بهتری بسازد یا راه حل بهتری برای مسائل تارهای مرتعش بیابد. اطلاعاتی که از محاسبه جداول نجومی یا سنجش با ابزارهای موجود به دست می آید نیز غالبا به همان اندازه مهم است، اما دانشمندان، غالبا با این توجیح که این کارها تکرار روش های پیشین است از انجام چنین فعالیت هایی سر باز می زنند.