loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خاطرات سفیر - نیلوفر شادمهری

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب خاطرات سفیر به قلم نیلوفر شادمهری در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

کتاب حاصل خاطرات یک بانوی مسلمان ایرانی به نام نیلوفر شادمهری است که در خارج از کشور تحصیل می کرده و گرفتن مدرک معتبر تحصیلی و پیشرفت و سپس کار، برای او بسیار مهم بود؛ اما آنچه که در الویت اصلی او بوده، حفظ عقاید و دینش است. از همین روست که در طول سال هایی که به تحصیل پرداخته، با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم کرده اما با این وجود توانست چهره ی یک زنِ ایرانی مسلمان را به بهترین شکل، به جهانیان نشان دهد و لحظه ای از عقاید خود دست نکشد؛ چیزی که حفظ آن بسیار دشوار است. کتاب شامل سی خاطره از زندگی این نویسنده در کشور فرانسه است که ابتدا توسط او در وبلاگی منتشر و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به چاپ رسید. گرچه فضای اصلی کتاب خاطره نویسی است، اما شاید بتوان گفت اصلی ترین هدف نگارش آن درون مایه مذهبی و اعتقادیِ آن است. اولین نکته ی درخور توجه از دیدگاه نویسنده این است که نظر اروپایی ها نسبت به ایران و ایرانیان با آنچه که در واقعیت است تفاوت بسیاری دارد، بنابر این در طول مدت اقامتش در فرانسه، خود را به عنوان نماینده ی زن مسلمان می انگاشته و همواره سعی وی بر این بوده است تا چهره ی خوبی از ایرانیان و مسلمانان نشان دهد. در خصوص متن کتاب و سبک نگارش آن، پیش آمد ها با جزئیات کامل ذکر شده، از این رو تجسم آن ها برای خواننده نه تنها دشوار نیست، بلکه به گونه ای است که گویا خود در صحنه ها حضور داشته است، این یکی از نقاط قوت کتاب است که بر جذابیت آن می افزاید و کتاب را از جنبه ی تبلیغِ مذهبیِ صرف، دور کرده است. علاوه بر این روند نگارش جذاب و گیرا بوده و گاها با لحن طنز نیز همراه است. نکته ی دیگر حائز اهمیت در کتاب، ارائه ی تصویر دقیقی از غرب به مخاطب است؛ این تصاویر با جزئیات و بی طرفانه بوده و در آن ها از سیاه نمایی محض و یا غلو و اغراق در تعاریف و توصیف های آرمانی دوری شده است. آغاز خاطرات نیلوفر شادمهری از جایی است که موفق به دریافت بورسیه برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری در رشته طراحی صنعتی شد و برای مصاحبه به یک دانشگاه معتبر در پاریس رفت که با پاسخی غیرقابل انتظار، از سوی استادش مواجه شد .... .


فهرست


پیش از آغاز معیار مهم من از نظر استاد معمای چهار دست مردد خوشامدی لعنتی تاثیر تلفظ دقیق کلمات بر نتیجه ی بحث آغاز یه دوستی خداوند شکلات و بحث رو دوست داره روز اعتصاب_ مستند آرته عدو شود سبب خیر و یَرزُقهُ من حَیثُ لا یَحتَسِب جایی برای زندگی مارمولک پخته یا حلزون برشته؟ چه کسی مسیح رو به صلیب می کشه؟ او «جشن دوستی ها» ی دانشگاه خاطره ی سگی بحران هویت روزی که به مفید بودن«در» شک کردم مهمونای خوابگاه (قسمت اول) مهمونای خوابگاه (قسمت دوم) مهم ترین درس استاد یه عالم جامع الشرایط بی حجاب کنفرانس مد ویرجینی مریضه امنیت هایی که از دست میرن سلیم النفس حماسه ی ثنا اعتماد به نفست من رو می کشه روزی تو خواهی آمد ادیبانه اتاق پرو به وسعت شهر شبی که دوست داشت سحر بشه

برشی از متن


"جالب بود! اون جا بچه مسلمونایی که به خصوص از کشورای آفریقایی اومده بودن تعریفی از اسلام داشتن که بر اون اساس خود حضرت پیامبر( ص) هم مسلمون محسوب نمی شد. مثلا اگه فرانسویا حس خوبی به یکی از احکام نداشتن، باید رعایت اون ترک می شد؛ از این دست بود خوندن نماز، گرفتن روزه، داشتن حجاب، رعایت حریم محرم و نامحرم، و خلاصه هر دستوری که وجه تمایز فرهنگ اسلامی با فرهنگ غربی محسوب می شد. اما از طرف دیگر مواردی بود که از نظر اونا مورد تاکید اسلام بود. مثلا چی؟ برگزاری جشن برای اعیاد مذهبی مثل عید قربان؛ روزی که اعراب بهش میگن عید الاضحی و البته جلوی فرانسویا بهش میگن جشن گوسفند! روز عید قربان بر همه، اعم از پیر و جوون، واجب بود که توی جشن شرکت کنن؛ وگرنه سنت رسول( ص) رو انجام نداده بودن. اما اگه وسط همون جشن و به سبب شرکت در اون مثلا نماز قضا می شد، اهمیتی نداشت. چون نمی شد جشنی رو که برای خدا برپا کرده ای ترک کنی برای خوندن یه نماز! یا مثلا پیامبر فرموده ان مومن باید زیبا و شکیل باشه و روز عید هم لازمه همه، که توی اون شرایط فقط شامل خانوما می شه، به زیبا ترین شکل ممکن جلوی چشم تردد کنن و خودتون بخونید حدیث مفصل از این مجمل! کلا دچار نوعی از التقاط فکری ان که نتیجه ی اتفاق فجیعیه که برای فرهنگشون افتاده. اونا مدت هاست از سطح« تهاجم فرهنگی» رد شده ان و موفق شدن به مرحله ی« انهدام فرهنگی» برسن. و در این مسیر تلاش روز افزون خودشون رو هم نباید نادیده گرفت! از ظواهر که بگذریم، دخترا این روزا از اسلام خوب یادگرفته ان که باید خوش رفتار و مردم دار بود. اما این که در برابر چه کسی و کجا براشون موضوعیت نداره. و این طوری می شه که همه ی دخترا( همه ی دخترای عربی که تا همین امروز دیده ام!) پسرا رو تا سر حد مرگ تحویل می گیرن و از هیچ نوع خوش برخوردی در رفتار و کلام دریغ نمی کنن و به این ترتیب« گور احترام» خودشون رو می کنن. پسراشون هم، به تبع این وضع، تصور می کنن از راه که برسن با هر دختری، ولو مسلمون، می تونن بگن و بخندن. هیچ حرمت ویژه ای هم برای یه خانوم مسلمون قائل نیستن. این مجموعه اتفاقات باعث شده دخترای عرب عزت و احترام چندانی پیش پسرا نداشته باشن. طفلیا خودشون هم نمی دونن چرا تلاششون نتیجه عکس داره."

  • نویسنده: نیلوفر شادمهری
  • انتشارات: سوره مهر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خاطرات سفیر - نیلوفر شادمهری" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل