کتاب خانه درختی سحر آمیز 10 (شهر ارواح در غروب)

درباره‌ی کتاب خانه درختی سحرآمیز 10 (شهر ارواح در غروب)

کتاب "شهر ارواح در غروب" جلد دهم از مجموعه داستان‌های "خانه درختی سحرآمیز" می‌باشد که برای مطالعه‌ی مخاطب کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

خواهر و برادر قصه در ایوان خانه‌ی خود نشسته‌اند. جک مشغول کتاب‌خوانی است و آنی مثل همیشه، به مورگان و خانه‌ی درختی سحرآمیزش می‌اندیشد. در همین هنگام، خرگوشی عجیب با پاهایی دراز از مقابل آن‌ها می‌گذرد و وارد جنگل فراگ‌کریک می‌گردد. آنی به محض دیدن این موجود، متوجه یک نشانه می‌شود؛ نشانه‌ای که بیانگر پیغامی مهم از جانب مورگان است؛ حدس و گمانی که کاملا صحیح می‌باشد. بنابراین از جک می‌خواهد که همراه با یکدیگر به سوی خانه‌ی درختی بروند. سپس بدون جلب موافقت او، راهی جنگل شده و جک را نیز به دنبال خود می‌کشاند.

آنی و جک، پس از رسیدن به خانه‌ی درختی از نردبان طنابی بالا رفته و با مورگان ملاقات می‌کنند. دقایقی بعد، جادوگر کتابدار از آن‌ها می‌خواهد که خود را برای حل چیستانی جدید و رفتن به سفری پرماجرا آماده نمایند. پس از اینکه، خواهر و برادر قصه، اعلام آمادگی می‌‌کنند، مورگان، طوماری را به آن‌ها می‌دهد؛ طوماری قدیمی که حاوی یک چیستان است. سپس، جهت راهنمایی و یاری جک و آنی، در راستای حل این چیستان، کتابی را نیز به آن‌ها ارائه می‌نماید؛ کتابی تحت عنوان "دوران غرب وحشی" که بر روی جلدش، تصویری از شهری صحرایی در غرب امریکا به چشم می‌خورد. آنی به محض گرفتن کتاب، جمله‌ی جادویی را بر زبان آروده و خود و جک را به سفری دور و پرخطر می‌برد.

شخصیت‌های اصلی قصه، "آنی" و "جک" نام دارند. آن‌ها خواهر و برادری هستند که همراه با والدین‌شان در کلبه‌ای، حوالی جنگل "فراگ‌کریک" زندگی می‌کنند. آنی، دختری هفت ساله و بسیار شجاع می‌باشد. جک، برادر بزرگ‌تر او و پسری هشت ساله است که همیشه از خواهرش مراقبت می‌کند. مجموعه داستان‌های خانه‌ی درختی از جایی شکل می‌گیرد که آنی و جک، خانه‌ای درختی را در جنگل فراگ‌کریک پیدا می‌کنند؛ خانه‌ای سحرآمیز و مملو از کتاب، که در بالای بلندترین درخت جنگل قرار دارد. صاحب این خانه، "مورگان لوفای" می‌باشد؛ جادوگری پیر و مهربان که کتابدار یک کتابخانه است و در زمان و فضا سفر می‌کند.

در طی داستان، آنی و جک، جهت انجام ماموریت‌هایی متعدد، به مکان و زمان‌های مختلف سفر می‌کنند؛ آن‌ها جهت انجام این کار، به تصویر یکی از کتاب‌ها موجود در خانه‌ی درختی اشاره می‌نمایند. سپس، با گفتن جمله‌ی جادویی "ای کاش ما بتوانیم به آنجا برویم"، وارد تصویر مورد نظر شده و با اتفاقاتی پرکشش دست و پنجه نرم می‌کنند.

کتاب خانه درختی سحرآمیز 10: شهر ارواح در غروب اثر مری پوپ آزبرن و ترجمه‌ی محمد قصاع توسط نشر پیکان به چاپ رسیده است.

• نویسنده: مری پوپ آزبرن
• مترجم: محمد قصاع
• انتشارات: پیکان