loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب حکایت های عبید زاکانی | محمد شیخ الاسلامی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب حکایت های عبید زاکانی با تالیف محمد شیخ الاسلامی

کتاب "حکایت‌های عبید زاکانی" مجموعه‌ای از قصه‌های پندآموز، طنز و جذاب عبید زاکانی، را دربرمی‌گیرد که هر یک روایت‌هایی خواندنی  را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند.

"محمد شیخ‌الاسلامی"، با استفاده از کلماتی ساده، سلیس و روان، به بازنویسی کلیه‌ی این حکایت‌ها پرداخته است؛ به گونه‌ای که خواننده به راحتی و بدون نیاز به لغت‌نامه می‌تواند معنا و مفهوم واژگان به کار رفته در قصه‌ها را درک نماید. در پایان هر یک از داستان‌ها نیز، بخشی تحت عنوان نتیجه‌گیری ارائه شده است که مقصود و هدف اصلی عبید زاکانی از روایت پیش رو را به طور کامل توضیح می‌دهد.

به عنوان مثال، در داستان "جدا ماندن حاکم"، شخصیت‌های اصلی قصه، یک حاکم بزرگ و قدرتمند و شهروندی ساده و فقیر به نام "عبید" هستند. ماجرا از جایی آغاز می‌گردد که حاکم تصمیم می‌گیرد با سپاهی از سربازان و همچنین وزیر خود، برای شکار، به صحرا برود. بنابراین او و همراهانش وارد منطقه‌ی مورد نظر گشته و از همان دقایق اولیه، سخت مشغول شکار می‌شوند؛ به طوری که هیچ یک، به گذر زمان و همچنین اطرافیان خود توجهی نمی‌کنند.

ساعاتی بعد، وضعیت هوا به طور ناگهانی تغییر یافته و طوفان سختی به راه می‌افتد. سپس، به سرعت، هوا تاریک شده و هیچ چیزی با چشم دیده نمی‌شود. تحت چنین شرایطی، سربازان و وزیر تمام تلاش خود را صرف می‌کنند تا حاکم را پیدا کرده و همراه با خود به قصر بازگردانند. اما این تلاش‌ها نتیجه‌ای نداشته و آن‌ها موفق به یافتن حاکم نمی‌شوند. بنابراین ناراحت و سرشکسته، به سوی عمارت قصر حرکت می‌کنند.

حاکم تنها و خسته، به دنبال جایی امن می‌گردد تا شب را در آن به صبح برساند. تا اینکه چشمش به منزل کوچک و محقر عبید می‌افتد. وی درمانده و گرسنه وارد منزل این مرد فقیر گشته و از عبید درخواست می‌کند که او را به عنوان مهمان بپذیرد. عبید نیز که تاکنون حاکم را ملاقات نکرده، با رویی گشاده از وی استقبال می‌نماید.

سپس غذایی ساده برای او آماده می‌کند. حاکم با لذتی وصف‌ناشدنی شروع به خوردن غذا کرده و به صحبت با عبید می‌پردازد. وی در میان سخنان خویش ادعاهایی مبنی بر حاکم بودن خود، مطرح می‌نماید که عبید آن‌ها را باور نمی‌کند و مهمانش را مورد تمسخر قرار می‌دهد. با فرا رسیدن صبح و طلوع خورشید، عبید و حاکم با ماجراهایی پرکشش و غیر قابل پیش‌بینی مواجه می‌گردند.


بخشی از کتاب حکایت های عبید زاکانی با گردآوری محمد شیخ الاسلامی

تعبیر خواب

ظهر یکی از روزها، عبید خوابی عجیب دید؛ سپس سراسیمه و پریشان از خواب پرید و نزد دانای شهر رفت تا خوابش را تعبیر کند.

دانا که چهره‌ی پریشان عبید را دید، گفت: «چه شده است ای مرد؟! به نظر سر حال نمی‌آیی! اتفاقی برایت افتاده است؟!»

عبید بی‌درنگ پاسخ داد: «امروز ظهر خواب بسیار عجیبی دیدم، اگر امکان دارد، خوابم را برایم تعبیر کن!»

دانا پاسخ داد: «حتما. حال بگو چه خوابی دیدی؟»

گفت: «خواب دیدم در مجلسی نشسته‌ام و از پشکل گوسفند، برای خودم غذایی تهیه می‌کنم، به نظرت خواب عجیبی نیست؟!»

خواب‌گزار بی‌درنگ پاسخ داد: «اصلا! تو اگر دو سکه‌ی طلا به من بدهی خوابت را برایت تعبیر می‌کنم و خواهی فهمید که اصلا خواب عجیبی نیست.»

عبید با خشم از جایش بلند شد و رو به خواب‌گزار دانا گفت: «ای نادان! اگر من دو سکه‌ی طلا داشتم به جای اینکه با پشکل برای خودم غذایی درست کنم، می‌رفتم و مرغ بریانی می‌خریدم تا به این روز نیفتم.»

نتیجه‌گیری:

برخی افراد تنها برای کسب درآمد و ثروت، دست به هر کاری می‌زنند و به هر قیمتی می‌خواهند از مردم بیچاره پولی بگیرند.

لک‌لک زیرک

روزی پادشاه شهر خوارزم، یکی از خدمتکارانش را برای انجام کاری صدا زد.

خدمتکار هم زود به حضور شاه رفت و گفت: «قبله‌ی عالم به سلامت باد! با من کاری داشتید؟!»

پادشاه به سخن خدمتکار توجهی نکرد و مشغول انجام کار خودش شد و غلام بیچاره، ساعت‌ها دست به سینه در مقابل شاه خم شده بود.

پس از گذشت چند ساعت، شاه رو به خدمتکار کرد و گفت: «برو! فعلا با تو کاری ندارم!»

غلام بیچاره هم که بسیار خشمگین شده بود، نمی‌توانست حرفی بزند. به همین خاطر، آرام آرام عقب رفت و اتاق را ترک کرد.

خلاصه، روزها گذشت تا اینکه روزی پادشاه، همان خدمتکار را صدا زد. غلام هم بی‌درنگ به محضر شاه آمد و دست به سینه ایستاد و گفت: « قبله‌ی عالم به سلامت باد! با من کاری داشتید؟!»

شاه نگاهی کرد و گفت: «آری از تو می‌خواهم برایمان داستانی تعریف کنی!»

غلام که بسیار باهوش و زرنگ بود، کمی فکر کرد و سپس داستان پرندگان و خاصیت هر یک را تعریف کرد...

کتاب حکایت های عبید زاکانی با گردآوری و تالیف محمد شیخ الاسلامی و تصویرگری محمدحسین صلواتیان، توسط نشر آرایان به چاپ رسیده است.



  • مجموعه طنز و پند
  • گردآوری و تالیف: محمد شیخ‌الاسلامی
  • تصویرگر: محمدحسین صلواتیان
  • انتشارات: آرایان

محمد شیخ الاسلامی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب حکایت های عبید زاکانی | محمد شیخ الاسلامی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل